هشت دی گزارش می دهد:

ترور؛ تنها حربه دشمن در حذف شخصیت های کاربلد و دلسوز/ از مظلومیت ۱۴۴ شهید ترور تا نقش ۲جریان فکری مجاهدین خلق و مارکسیست ها در گیلان!

ایران اسلامی از ابتدای انقلاب تاکنون آماج دشمنی‌ها و خساراتی بوده و حسب فرمایش رهبر معظم انقلاب، پرداختن به شهدای ترور همواره مورد غفلت قرار گرفته است.

ترور؛ تنها حربه دشمن در حذف شخصیت های کاربلد و دلسوز/ از مظلومیت ۱۴۴ شهید ترور تا نقش ۲جریان فکری مجاهدین خلق و مارکسیست ها در گیلان!

به گزارش هشت دی، ۲۰ آذر سال ۶۰ آیت الله سید عبد الحسین دستغیب، مردى که عمرى را در خدمت به خلق خدا سپرى کرده بود، در حالى که عازم سنگر نماز جمعه بود، در یکى از کوچه ها با انفجار بمبى توسط منافقین، ترور شد و به شهادت رسید.

و اکنون در آذر ماه سال ۹۹ هنوزم که هنوزه دشمنان ما از ترور شخصیت های برجسته کشور برای از بین بردن قدرت انقلاب اسلامی استفاده می کنند تا جایی که در ۷ آذرماه شاهد به شهادت رسیدن دانشمند هسته ای کشور، شهید “محسن فخری زاده” بودیم.

غربت شهدای ترور در سطح ملی و بین المللی نشانه ی مظلومیت آنان است. کشور از ابتدای انقلاب تاکنون آماج دشمنی‌ها و خساراتی بوده و حسب فرمایش رهبر معظم انقلاب پرداختن به شهدای ترور همواره مورد غفلت قرار گرفته است.

شهدای ترور در راستای سیاست تبلیغاتی غرب علیه ایران و در چارچوب فعالیت‌های مخرب صهیونیست‌ها و منافقین، به منزلۀ قربانیان تقابل و جدال بر سر قدرت معرفی شده و می‌شوند که این نیز از مظلومیت شهدای گرانقدر ترور در مجامع بین‌المللی است.

گیلان نیز از ترور شخصیت ها و صاحب منصب ها در امان نمانده و با ۱۴۴ شهید ترور هر ساله برگزار کننده‌همایش تکریم خانواده‌های شهدای ترور در استان هستیم.

شهید انصاری، استاندار گیلان که با یازده گلوله در بدن آماده تشییع شد شخصیتی بود که قبل از شهادت به همسر خود گفته بود: «اگر خبرم را شنیدی، مطمئن باش که به دو جای بدنم شلیک خواهند کرد. به مغزم چون برای خدا می‌اندیشد و به قلبم چون برای مردم می‌تپد.»

روح الله منعم، کارشناس سیاسی و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار هشت دی، با بیان اینکه گیلان همیشه پیشرو و دارای سطح فرهیختگی بالا بود اظهار کرد: نیروهای جوان و فعال آماده به کار در گیلان بسیار بود و استان دارای سطح سواد بالا نیز بود به طوری که مردم گیلان به عنوان استانی که تاثیر بسیار زیادی را در تاریخ معاصر ایران بر روی فعل و انفعالات سیاسی اجتماعی در ایران گذاشته شناخته شده بود و باید جلوی این تاثیر گذاری را می‌گرفتند.

این استاد دانشگاه افزود: افراد مختلفی در گیلان از جمله آیت الله احسان بخش، شهید ربانی املشی به عنوان یک گیلانی، شهید ابوالحسن کریمی، شهید ثابت قدم، شهید اسلام پرست، شهید استاندار گیلان شهید انصاری و شهید نورانی مخالفت های جدی با سازمان مجاهدین خلق و گروه های مارکسیستی انجام می‌دادند.

وی با اشاره به اینکه شهدای مذکور از جمله شهدای شاخص ترور در گیلان هستند گفت: اینان به این دلیل که خواستند سبک و سیاق یک گیلانی آماده به کار، جویای نام و حق طلب مجاهد را به رخ بکشند مورد ترور سازمان مجاهدین خلق قرار گرفتند تا صدا و روح توانمندی و انگیزه های بالقوه‌ای که توانایی بالفعل شدن را داشت را از مردم بگیرند.

این استاد دانشگاه در رابطه با موضوعیت نقش و تأثیر منفی منافقان در سپهر سیاسی ایران با بیان اینکه شکست پهلوی اول یعنی رضا شاه و سقوط حکومت او علیرغم حمایت های فراوان انگلستان به این دلیل که تاریخ مصرف او تمام شده بود می بایست همانگونه که بر مسند قدرت نشسته به همان طریق از کشور عزل و خلع می‌شد اظهار کرد: بر قدرت نشستن و برخاستن رضا شاه هیچ ارتباط مستقیمی به مردم نداشت.

منعم با اشاره به اینکه خروج رضا شاه باعث کودتای ۲۸ مرداد و ایجاد یک فضای هرج و مرج گرایانه ای در تاریخ سیاسی ایران شد، بیان کرد: در شرایط جنگ جهانی دوم، وضعیت آشفته سیاسی در ایران، متأسفانه نیروهای خارجی قصد داشتند در جهت اینکه بتوانند اندیشه و روح سیاسی جامعه ایرانی را که به نوعی از بعد مشروطه توسط منورالفکر ها وارداتی بود، تقویت کنند.

کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: علیرغم اینکه دکتر مصدق و آیت الله کاشانی توانسته بودند ۲اتفاق بزرگ یعنی کاهش قدرت محمدرضا شاه و جنبش ملی شدن صنعت نفت را در ایران اجرایی و عملیاتی کنند اما به دلیل فقدان نگرش سیاسی بومی تحت تأثیر تعالی و احکام اسلامی، این دو شخصیت سیاسی بزرگ نتوانستند در ادبیات سیاسی ایران ثابت بمانند و هردو خلع شدند.

استاد دانشگاه با بیان اینکه از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲ یک دوره‌ ۱۰ ساله قدرت یافتن محمدرضا شاه و ایجاد خفقان سیاسی در کشور، تمام گروه های سیاسی که از فاصله زمانی سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ در ایران جان گرفته بودند، از ادبیات سیاسی ایران حذف شدند، افزود: یکی از آن جریانات وارداتی اندیشه‌های مارکسیستی تحت تأثیر کشور روسیه بود که گیلان به دلیل نزدیکی به این کشور تحت تأثیر گرایشات چپ‌گرایانه در استان قرار گرفت و اگرچه که تلاش‌های زیادی شد تا از جوانان گیلانی برای فکر و اندیشه وارداتی یارگیری کنند که البته در خیلی از زمینه ها با شکست مواجه شدند.

 کاهش فقدان مدل سیاسی و بومی باوجود شخصیت تأثیرگذاری مانند امام خمینی (ره)

منعم با اشاره به اینکه فقدان یک مدل سیاسی بومی و مکتبی در ایران در سال ۱۳۴۲، زمانی که امام(ره) به عنوان یک شخصیت تأثیر گذار سیاسی و در عین حال اسلامی ظهور می کند قدری کاهش می یابد، ابراز کرد: پس از فاصله سال ۴۲ تا ۵۷ علی‌رغم همه مخالفت های محمدرضا شاه پهلوی،  سیستم امنیتی ساواک و دخالت مستقیم آمریکا در ایران امام(ره) باعث ایجاد یک خروش شکل گیری جریان ‌مکتبی سیاسی در ایران میشود که حتی گروه های چپ یا مارکسیستی هم تحت تأثیر این شخصیت قرار می‌گیرند و این موضوع تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ادامه پیدا می‌کند‌.

این کارشناس سیاسی گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۵۷،  شرایطی را ایجاد می‌کند که گروه های سیاسی مختلف اعم از گروه های سیاسی اسلامی مکتبی تحت تأثیر مکتب امام (ره)، گروه های سیاسی تحت تاثیر جریان مارکسیسم و گروه های سیاسی ملی گرایانه که به واسطه‌ جنبش ملی در ایران (توسط دکتر محمد مصدق) و بعد جریان فکری ملی که توسط افرادی ‌چون مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و افراد دیگر ادامه پیدا می‌کند در بهمن ۵۷ تحت تاثیر و شیفتگی حضرت امام (ره) قرار بگیرند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در این بین گروه های ذیل جریان اسلامی، ملی و مارکسیستی هم شکل می‌گیرند؛ یکی از جریان ها جریان مجاهدین خلق تحت تاثیر آموزه های دینی و جریان مجاهدینی که تحت تاثیر جریان مارکسیستی یا چپ اسلامی را شکل می‌دهند هستند که این ها بعد از انقلاب اسلامی نه برای خدمت بلکه به دنبال سهم خواهی از کیک قدرت بعد از انقلاب اسلامی سعی کردند وارد عمل شوند. آنان تصور کردند که بعد از انقلاب اسلامی یک کیک قدرتی ایجاد شده و باید سهم خود را به دست بیاورند غافل از اینکه انقلاب اسلامی بر مبنای تعاریف پذیرفته شده سیاسی در نظامات دیگر کشور ها تعریف نمیشد بلکه یک مکتبی خداباور، دین مدار و مردم محور بود.

وی با بیان اینکه تمام سعی و تلاش جریان مجاهدین بر این بود که بتوانند که شرایطی را در کشور ایجاد کنند که وحدت و همبستگی در گروه های مختلف دچار از هم گسیختگی و پراکندگی شود گفت: در این حوزه متاسفانه توانستند در برخی از زمینه ها موفق عمل کرده و شک و تردیدی در بین نیروهای واقعی و حقیقی انقلاب اسلامی ایجاد کنند اما هرکاری کردند نتوانستند اعتماد امام(ره) و مردم را چه برای حضورشان در انتخابات مجلس و چه برای کاندیداتوری آقای رجوی در ریاست جمهوری کسب کنند.

منعم تصریح کرد: در نهایت سازمان مجاهدین خلق سعی کردند تا خود را به اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب اسلامی یعنی بنی صدر وصل کنند تا شدیداً او را تحت تاثیر قرار دهند و از این طریق به دنبال پراکنده سازی جریانات انقلاب اسلامی بر بیایند‌ و نیروهای اصیل و مردمی انقلاب اسلامی را از اذهان عمومی مردم حذف کنند اما وقتی دیدند این اتفاق رخ نخواهد داد و بعد از عزل بنی صدر سازمان مجاهدین خلق در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ دست به حمله مسلحانه بامردم و حکومت می‌زند و موجی از درگیری ها و ترور اتفاق می افتد که گیلان هم از این مباحث بی نصیب نمی‌ماند.

این استاد دانشگاه با اشاره به ۲ جریان فکری سازمان مجاهدین خلق و گروه های مارکسیستی که به صورت جداگانه در گیلان مشغول به کار و فعالیت و تبلیغات بودند افزود: می‌توان گفت از سال ۱۴۴۹، بعد از اتفاقاتی که در بهمن ۴۹ در سیاهکل رخ می‌دهد و جریان مارکسیسم و للنیسمی که قبل از انقلاب اسلامی در جنگل های سیاهکل مشغول فعالیت‌ بودند هنوز افرادی از آنها در گیلان وجود داشتند و تبلیغات‌چی بودند.

کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه مردم شریف و نجیب گیلان در اکثریت مطلق زمینه ها به اینها روی خوش نشان ندادند گفت: این دو جریان در گیلان تبلیغات‌ می‌کردند و کتاب ها، مجلات، مقالات و نوشته های مسعود رجوی، مجموعه رهبران سازمان مجاهدین خلق یا مجموعه افرادی که تحت تاثیر جریانات چپ مارکسیستی بودند را در بین اقشار مختلف توزیع می‌کردند که نتوانستند موفق شوند.

وی در ادامه بیان کرد: علت عدم موفقیت این دو جریان در گیلان پیشرو بودن استان بود زیرا گیلان با اتفاقاتی نظیر جریان مشروطه خواهی، جریان فتح تهران در دروه محمد علی قاجار، جریان مخالفت جدی با روسیه در جنگ جهانی دوم در گیلان، اتفاقات بزرگ میرزا کوچک جنگلی در فاصله سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰ در ایران، حضور فعال و جدی مردم گیلان در اتفاقات مربوطه به انقلاب اسلامی ایران تا سال ۶۰، حضور پررنگ مردم گیلان در جنگ تحمیلی و ۸هزار شهید در طول تحولات ۱۰۰ ساله در ایران موثر بوده است.

منعم  با اشاره به اینکه رفتار و عملکرد مجاهدین خلق توانسته بود قدری استحکاک در بین گروه های سیاسی ایجاد کند افزود: از ۳۰ خرداد ۶۰ با اینکه خودشان را صاحب حق می‌دانستند اما زمانیکه دست به اسلحه‌ شدند چهره واقعی خود را برای ‌ایران و برخی از افراد که تحت تاثیر اینها قرار گرفته بودند بر ملا کرده و عملا از فهرست افراد تاثیر گذار در تاریخ انقلاب اسلامی حذف شدند چون افرادی که دست به سلاح می‌شوند یعنی تأثیر گذاری فکری، ذهنی و اندیشه ای ندارند چون میخواهند قدرت خود را از طریق اسلحه به رخ بکشانند.

ترورها، حضور مردم را پررنگ تر و پر فروغ تر می‌کنند

منعم با تاکید اینکه همواره ایجاد رعب، وحشت، کشتن، مجروح کردن می‌تواند مردم را نسبت به هدف و رسالت دور کند خاطرنشان کرد: ترور ها در گیلان نه‌تنها که باعث ایجاد رعب و وحشت نشد بلکه بعد از سال ۱۳۶۰ هم دیدیم که حضور مردم در صحنه هایی که نیازمند به حضور بود بسیار پررنگ تر و پر فروغ تر شد.

استاد دانشگاه علت اصلی ترور در گیلان را ایجاد رعب و وحشت در استان و جدا کردن گیلان از انقلاب اسلامی ایران ‌‌و جدا کردن آن از اندیشه و آرمان های امام(ره) دانست و ادامه داد: می‌خواستند از این طریق گیلان را یک تافته جدا بافته کنند و بعد به دلیل اینکه یک استان مرزی است فاز دوم رفتاری و کارکردی خودشان مثل یک فضای سیاسی جدید در گیلان را به وجود بیاورند.

وی با اشاره به تنوع شهدای ترور در گیلان ادامه داد: یک روحانی، یک استاندار، چند حزب اللهی، دادستان استان از شهدای ترور در گیلان هستند و باید دانست که اینها ابتدا ترور شخصیتی می‌شدند یعنی انبوهی از شایعات و انحرافات به آنها وصل می شد.

منعم با اشاره به اینکه پروژه ترور شخصیتی در رابطه با شهید بهشتی هم صدق می کند، بیان کرد: قبل از اینکه شهید بهشتی در ۷ تیر ۱۳۶۰ در سرچشمه تهران به شهادت برسد منافقین ماه ها بر ترور شخصیت او کار کردند و زمانی که دیدند ترور شخصیتی پاسخ نمی‌دهد به ترور فیزیکی دست زدند.

این کارشناس سیاسی با تاکید بر اینکه پروژه ترور شخصیتی بر شهیدان احسان بخش، انصاری، نورانی، کریمی و بعد شهدای جوان ترور مثل شهید اسلام پرست و کریمی و مذهبی های گیلان نیز پیاده شد گفت: ابتدا سعی می‌کردند مجموع بچه های مذهبی و ارزشی را ترور شخصیتی کنند و انواع القاب منفی را به آنها نسبت بدهند.

 هدف حذف دلسوزان توانمند از صحنه در پی ترورها

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه منافقین در گیلان ابتدا ترور شخصیتی انجام می‌دهند بیان کرد: کار مجاهدین خلق بر این بود که با ایجاد فضاسازی که در بین افراد، انسان های توانمند، لایق، کاربلد در عین حال مکتبی و دلسوز را از صحنه حذف کنند.

وی با اشاره به رفتار داعش در عراق،  سوریه و لیبی گفت: ۱۰۰ نفر از داعش به یک پادگان افسری با ۱۵۰۰ نیرو در عراق حمله می‌کنند و آنچنان رعب و وحشت ایجاد می‌کنند که ۱۵۰۰نفر نمیتوانند در برابر ۱۰۰ نفر در یک دژ مستحکم آموزشی نظامی بایستند.

منعم تصریح کرد: منافقین دقیقاً ۴۰سال قبل تر می‌خواستند در ایران ایجاد رعب و وحشت کنند تا فضا سازی مسموم و منفی برای انقلاب نوپای اسلامی و امام (ره)، چند دستگی کردن مردم، چند دستگی ایجاد کردن بین نیروهای سیاسی طرفدار انقلاب و رسیدن به پراکندگی جغرافیایی را رقم بزنند.

استاد دانشگاه با بیان اینکه منافقین در سال ۶۰ کارهایی کردند که الان برخی از دشمنان به ظاهر دوست در حوزه های اجرایی، مدیریتی در شهرستان ها، استان ها و در سطح ملی با مردم انجام می‌دهند ابراز کرد: وقتی مطهری، مفتح، بهشتی، رجایی و باهنر شهید شدند نه تنها تضعیفی به وجود نیامد بلکه زمینه برای سدهای بزرگ تر فراهم شد، حذف شخصیت های انقلابی در گیلان به واسطه ترور نیز سرانجامی برای پایان انقلاب اسلامی نبود بلکه استان مانا تر شد.

منعم با اشاره به اینکه ضعف مدیریتی با حذف افراد را نمیتوان انکار کرد گفت: تولید انسان هایی چون نورانی، انصاری، کریمی و … دشوار بود که امروز هم به درستی این خلأ را در بدنه مدیریتی گیلان احساس می‌کنیم در طول ۴۰ ساله گذشته نیز با حذف نیروهای متخصص و مکتبی جایگزین کردن آنها به سختی انجام شده است.

 نقش جوانان مؤمن انقلابی در پس زدن مدیریت خسته و محافظه کار

وی با اشاره به تاکیدات در گام دوم انقلاب اسلامی مبنی بر باز تولید یا بازآفرینی نیروهای جدید انقلاب اسلامی که به تعبیر مقام معظم رهبری نیروی جوان مؤمن انقلابی است افزود: جوان مؤمن انقلابی باید نقش آفرینی کند تا تفکر مدیریت خسته، پیر، محافظه کار و به‌ شدت عافیت طلب و دنیا مدار توسط نسل جوان حزب اللهی در استان و به طبع در سطح ملی از بین برود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: این جوانان کسانی هستند که جنگ و امام (ره) را ندیدند اما راه آنها را دنبال می‌کنند، از آفت های مدیریتی ۴۰ ساله گذشته درس گرفتند و بر نقاط قوتی که باعث مانایی انقلاب اسلامی در طول ۴۰ ساله گذشته با وجود همه دشمنی ها شده دست می‌گذارند.

در پایان میتوان گفت که کشورها و رسانه‌های غربی عمداً چشمشان را بر واقعیت و اصل موضوع ترور می‌بندند تا مبادا قباحت و ننگ حمایت از تروریست‌هایی که در شقاوت و بی‌رحمی هیچ چیز از داعش کم ندارند در نزد افکار عمومی این کشورها عیان شود؛ لاجرم قربانی این سیاست شوم، شهدای مظلوم ترور هستند.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه