حجت الاسلام علیرضا عاشوری
یادداشت؛

پیرامون ازدواج تاریخ‌ساز و انسان‌ساز امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س)

واقعاً خانواده به ظاهر کوچک امیر المؤمنین(علیه السلام)، از هر لحاظ و در همه زمینه ها نمونه و الگو بوده و هستند.

پیرامون ازدواج تاریخ‌ساز و انسان‌ساز امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س)

به گزارش ۸دی، ماه ذی الحجه الحرام، ماه انجام حج واجب و زیارت خانه کعبه قرار داریم که در نزد خداوند از حرمت بالایی برخوردار است. به همین جهت خداوند هرگونه جنگ و خونریزی را در این ماه و ماه های قبل و بعد از آن (که ذی القعده و محرم باشند) حرام کرده است. تا حجاج خانه خدا در کمال آرامش و امنیت قرار بگیرند.
در اولین روز این ماه که روز دوشنبه است، ازدواج تاریخ ساز و فرهنگ ساز امیرالمؤمنین(علیه السلام) با فاطمه زهرا(سلام الله علیها) واقع شده که به همین مناسبت این روز را روز ازدواج و خانواده نامیده اند. بنابراین همه مردم باید در امر ازدواج و تشکیل خانواده، از این خانواده برگزیده الهی سرمشق بگیرند. خانواده ای که به ظاهر کوچک و در کمال سادگی شکل گرفت و با همان سادگی هم استمرار پیدا کرد ولی قله های رفیع کمال را طی نمود.
ازدواج، مهمترین رویداد زندگی انسان است به طوری که افراد بعد از آن احساس می کنند که به اندازه همه سال های گذشته عمر خود، بزرگتر شده اند و شخصیت دیگری پیدا می کنند. دارای احساس مسئولیت و دلبستگی شدید می شوند . تحملشان زیادتر می شود و آینده نگری بهتری پیدا می کنند. بنابراین ازدواج، پایگاه تعالی بخش انسان است و شایسته ترین نهاد در نزد خداوند؛ که رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:« ما بُنِیَ بِناءٌ فی الاسلامِ اَحبُّ اِلی اللهِ مِنَ التزویج» (مَن لا یحضره الفقیه/۳/۳۸۳) یعنی« در اسلام هیچ بنایی نهاده نشده که نزد خداوند محبوب تر از (بنای) ازدواج باشد.» و در حدیثی دیگر فرمود: «درهای رحمت آسمان در هنگام ازدواج گشوده می شود». و چه رحمتی بالاتر از اعطای فرزند صالح؟ انسان ها در طول زندگی خودشان کارهای زیادی انجام می دهند تا معرِّف شخصیت آنها و حاصل عمرشان در دنیا و آخرت باشد، ولی هیچ کاری به پای داشتن فرزند صالح نمی رسد که در دنیا و قیامت، والدین خود را آبرومند می کند.

سالروز ازدواج حضرت علی(علیه السلام) با فاطمه زهرا(علیها السلام) است که نمونه شایسته ای از خانواده حضرت ابراهیم(علیه السلام) بوده اند. همانطور که خداوند در سایه ایمان و استقامت و جهاد در راه خدا، نبوت را در خاندان حضرت ابراهیم(علیه السلام) قرار داد، به همین دلیل هم ولایت و امامت را در خاندان حضرت علی(علیه السلام) قرار داد. و اکنون که بیش از ۱۴۳۰ سال از آن واقعه می گذرد، نام امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز همچون حضرت ابراهیم(علیه السلام) شهره آفاق است، با همه دسیسه هایی که در جهت به فراموشی سپرده شدن این نام ها شده بود ولی اراده خداوند بر این قرار داشت که آن را ظاهر سازد. «یریدون لیطفئُوا نورالله بافواههم والله متم نوره»(صف/۸). یعنی«آنان (کفار) می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند. ولی خداوند نور خود را کامل می کند».

ازدواج از بزرگترین نعمت‌های خداوند است که باید با حفظ قداست آن، شکرش را بجا آورد. و شکر نعمت به این است که حداقل آن را در فساد و گناه بکار نگیرند. خانواده مرکز مهر و محبّت، وفا و دوستی و گذشت و ایثار است؛ نه میدان مسابقه و زورآزمایی.
انسانها براساس مهر و محبّت و عشق و دوستی ازدواج می‌کنند پس می‌توانند اینها را در تمام مراحل عمر خود حفظ کنند. و نگذارند کینه و دشمنی این پیوند مقدّس پرشور و شوق را قطع کند. این شجره طیبه، همیشه میوه‌های شیرین دارد ولی گاهی هم خار آن، انسان را آزار می‌دهد. ولی نباید مورد توجه باشد؛ گل بی‌خار کجاست؟
درختی که دائم بارش خوری تحمّل کن آنگه که خارش خوری!
چرا وقتی که می‌خواهید ازدواج کنید، هرچه خوبی در عالم وجود دارد از آقا یا خانمتان ذکر می‌کنید؛ ولی هنگامیکه با دخالت شیطان می‌‌خواهید طلاق بگیرید، هرچه بدی در عالم وجود دارد به طرف مقابل نسبت می‌دهید؟! آیا او در این مدّت ازدواج با شما این همه بدی پیدا کرده؟ یا از قبل داشته است؟ در عین حال، صلح و آشتی، بهتر از فراق و جدایی است. قرآن کریم فرموده: «والصلح خیر» (نساء/۱۲۸)، یعنی «به هرحال، صلح بهتر است.» بعضی ها خیال‌ می‌کنند که اگر به همین روند ازدواج ادامه بدهند، گناه است! آقا امام جواد(ع) حتّی بعد از مرگ مأمون هم دختر بدسلوکش را طلاق نداد. آنوقت ما با کوچکترین اختلافی، دعوایی، حرف ناسزایی، فوراً شکایت و دادگاه و طلاق! و ایجاد خسارت بر فرزندان و خانواده و فامیل و جامعه. آیا خداوند به اینگونه اعمال راضی است؟ مگر چند سال عمر در این دنیا می‌کنیم که می‌خواهیم همه چیز باب میلمان باشد؟!

ازدواج تاریخ‌ساز و انسان‌ساز و فرهنگ‌ساز امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با حضرت صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است. که همه شیعیان باید در همه مراحل زندگی خود از این خاندان، درس و سرمشق زندگی بگیرند، و همیشه سعی بکنند خود را به آن قلّه رفیع از کمالاتی که این حضرات قرار داشتند، نزدیک و نزدیکتر سازند. این روز در کشور ما به نام روز ملّی ازدواج جوانان هم نام‌گذاری شده است. خانواده‌ای که در اثر این ازدواج در بیت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) بوجود آمد، حقّاً بی‌نظیر و منحصربه فرد بوده‌اند. حتّی اگر ما آن جنبه‌های معنوی و عصمت این خاندان و رهبری مذهبی‌شان را در نظر نگیریم. بازهم شما در دنیا نمی‌توانید خانواده کوچکی این چنین را پیدا کنید که همه از افراد خانواده‌اش از برجستگان تاریخ و تأثیرگذار در همه دوران باشند.
یکی از کارهای نیکی که انسان وظیفه دارد در طول زندگی اش انجام بدهد، امر خطیر ازدواج است که اساسی ترین نقش را در دوام و بقاء جامعه بشری و حفظ و نسل و ایجاد امنیت و ثبات دارد و براساس تعلیمات اسلامی که حقیقتی جزء دین خدا وجود ندارد و سایر پدیده ها نیز حقانیت خودشان را از آن می گیرند، آمده است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:«مَن تَزَوَّجَ فقد اَحرَزَ نِصفَ دینِه، فَلیَتِّقِ اللهَ فِی النِصفِ‌الاخَر»یعنی«نیمی از این دین خدا (که تمام حقیقت موجود است)، بواسطه ازدواج در انسانها حفظ می شود. و برای حفظ نصف دیگرش هم باید تقوای الهی پیشه کرد.» یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) اهمیت ازدواج را در کنار تقوا بیان کرده و آن را شریک تقوا قرار داده در امر حفظ دین؛ و به عنوان یک نهاد مقدس، به آن تشویق و ترغیب کرده است. و در روایات ما آمده که همانطور که زمینه ایجاد و گسترش تقوا را در جامعه فراهم می کنید، زمینه های ازدواج را هم فراهم سازید که امام موسی کاظم(علیه السلام) فرمودند:«هر کس وسیله ازدواج برادر مؤمنش را فراهم کند، در روز قیامت زیر سایه عرش خدا قرار می گیرد و درحالیکه سایه ای جز سایه او نیست.»
فراهم کردن زمینه های ازدواج فقط به این نیست که انسان راه بیفتد و دو نفر از مرد و زن را به هم معرفی کند و در این بین واسطه گری نماید، یا جهیزیه‌ای برایشان فراهم کند، یا وامی به آنها بدهد! اینها فقط مسکّن هایی است که بطور موقت، دردها را تسکین می دهد ولی بیماری را برطرف نمی کند و مشکل را مرتفع نمی سازد و شاید بیشتر ایجاد مشکل می کند. همه ازدحام دادگاه های خانواده ما بخاطر همین است. معیار و ملاک در انتخاب همسر فقط باید تقوا باشد، اگر ازدواج آسان و مهریه سبک گفته اند فقط برای متقیان است. والا برای افراد بی بند و بار و شرابخوار و معتاد، هیچ معیاری وجود ندارد. اصلاً با آنها وصلت نکنید، بگذارید با امثال خودشان باشند. «الخبیثات للخبیثین والخیثونَ لِلخبیثات»(نور/۲۶)، یعنی «زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک به زنان ناپاک تعلّق دارند.»
راه حل مشکل فقط در سایه تقوا است، پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) هم ازدواج را در کنار تقوا مطرح کرده، ولی وقتی که ما تقوا را کنار می گذاریم فقط به آن نیمه باب میل خودمان یعنی ازدواج می چسبیم بعداً به مشکلات لاینحلِّ آن هم دچار می شویم. وقتی که اولین روز زناشویی و عروسی را با ارتکاب انواع محرمات شروع می کنیم، وقتی که عروس را با هیئتی نیمه عریان در معرض دید هر کس و ناکس، محرم و نامحرمی قرلر می دهید، آیا آنوقت از خداوند انتظار خیر و برکت، سعادت و خوشبختی دارید؟! خداوند فقط به خاطر طغیان و فساد افراد و جامعه آنها را عذاب می کند و الا اگر مردم مؤمن باشند و تقوا پیشه کنند خداوند عوض عذاب، خیرات و برکات آسمان ها و زمین را بر آنها نازل می کند.
«و لو ان اهل القری امنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون» (اعراف/۹۶)، یعنی «و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم، ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»

روز ازدواج یک روز سرنوشت ساز است برای خانواده تازه تأسیس، این روزها را با فساد و گناه و آلات لهو و لعب آغاز نکنید، بلکه با اطاعت و عبودیت خداوند شروع کنید. معیارهای الهی را بر زندگیتان حاکم کنید تا هرگز دچار تزلزل و بی ثباتی نگردید و سرانجام این ازدواج را به طلاق و جدایی نکشانید. همانطور که ازدواج در نزد خداوند محبوب است، به همان میزان طلاق هم در نزد خداوند منفور است. ولی برخی از مردم به همان میزان که بدنبال ازدواج اند، با همان جدیت هم بدنبال طلاق اند. این یعنی دوری از آموزه های الهی. امام باقر(علیه السلام) فرمودند:«من گاهی اوقات چنان مشکلات و سختی هایی را از اهل خانه تحمل می کنم که از حنظل تلخ تر و بدتر است، هرکس که در مقابل ناملایمات و حرف های نابجای اهل منزل صبر و تحمل کند، ثواب روزه دار شب زنده دار را دارد و همنشین با شهدایی می شود که در رکاب حضرت رسول(صلی الله علیه و آله وسلم)شهید شده اند.»(ثواب الاعمال/۲۳۵) برخی تا به مشکلی بر می خورند فکر می کنند که تنها راه حل جدایی است، خیال می کنند که اگر با یک نفر دیگر ازدواج می کردند هیچ مشکلی نمی داشتند. غافل از این که شاید، این مشکل را نمی داشتند ولی به مشکلات سخت تر و بدتری دچار می شدند. از طرفی بسیاری از چیزهایی را هم که ما مشکل تصور می کنیم در واقع مشکل نیستند، بلکه همان به نفع و خیر و صلاح ماست، چون قرآن به ما می فرماید:«و عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیراً لکم.» (بقره/۲۱۶) یعنی «و چه بسا چیزی را دوست نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است.»
خداوند همسران را لباس و پوشش وکامل کننده همدیگر قرار داده است.«هن لباس لکم و انتم لباس لهن» (بقره/۱۸۷)، یعنی «آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید.» اگر شما نقصی در همسرتان دیدید باید با کمالتان در آن زمینه آن نقص را جبران کنید و همینطور اگر همسرتان در یک زمینه ای نقصی از شما دید باید با کمالش در آن زمینه آن را بپوشاند و زن و مرد با همدیگر کامل می شوند، هیچکس نباید برخی از کمالات خود را با برخی از نواقص دیگری بسنجد بلکه باید با کمالات همدیگر، نواقص یکدیگر را جبران کنند تا شهد شیرین لذت زندگی را بچشند، هیچ لذت و آسایشی بدون تحمل، بدست نمی آید که خدای سبحان آسایش را در کنار سختی قرار داده است.«ان مع العسر یسراً» (انشراح/۶)، «به درستی که همراه هر سختی آسایش است.»

روز ازدواج و خانواده است که به مناسبت سالروز ازدواج امیر المؤمنین(علیه السلام)، با صدیقه کبری(علیهاالسلام) به این نام نامیده شد، و همه خانواده های ما باید سعی کنند که خود را هر چه بیشتر به این خانواده آسمانی نزدیک کنند. واقعاً خانواده به ظاهر کوچک امیر المؤمنین(علیه السلام)، از هر لحاظ و در همه زمینه ها نمونه و الگو بوده و هستند. نه تنها شیعیان و مسلمانان و اهل ادیان آسمانی، بلکه همه انسان ها اهل هر مسلک و مذهبی که باشند لازم است که از این خاندان درس زندگی بگیرند. لکن ما شیعیان به این الگو گیری سزاوارتریم. حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) اهل حُجب و حیاء و خود نگهداری بود. هیچ زیبایی برای زن بالاتر از حیا نیست. و هیچ زشتی ای برای او زشت تر از بی حیایی نیست. اصلاً پسندیده نیست که دختر نسبت به مسائل مربوط به ازدواج، روباز باشد و در حضور خانواده و بزرگترها براحتی در باره آن حرف بزند! چرا که وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) موضوع ازدواج حضرت علی(علیه‌السلام) را با دخترش مطرح کرد، حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) سر به زیر افکندند و سکوت کردند،و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) این سکوت را حمل بر رضایت نمودند. در این مسئله چون و چرانکردند، نامه پراکنی نداشتند، با هم به کوچه و بازار و خیابان و تفریح و گردش نمی رفتند، ولی خانواده ای را بنا نهادند که تمام اعضاء آن از پاک ترین انسانها و از رهبران جامعه شدند.

ازدواج در اسلام به عنوان یک سنت الهی مطرح شده است و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) آن را سیره خود دانسته و اعراض کننده از ازدواج را از خود نفی کرده است. اصلاً اساس خلقت بر زوجیت بنا نهاده شده و خداوند به همین منظور، همه موجودات را زوج آفریده است. «و َانَّه خلق الزوجین الذَکَرَ والانثی»(نجم/۴۵). یعنی«و اوست که زوج های نر و ماده را آفریده»، و آرامش روحی و محبت قلبی و رحمت الهی را بعنوان نمونه هایی از آیات قدرت خود در همین زوجیت قرار داده است. «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودّه و رحمه»(روم/۲۱). یعنی «و از نشانه های خداوند این است که همسرانی از جنس خودتان برایتان آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما دوستی و رحمت قرار داد». آن مقدار محبت و مهربانی که بین دو همسر وجود دارد را بین هیچ دو نفری نمی توانید پیدا کنید. و آرامشی را که انسان در کنار همسرش پیدا می کند در هیچ کجای جهان نمی تواند بدست آورد. چون این قرارداد الهی است. و هرکس نهاد خانواده خودش را بر اساس تعالیم الهی پایه گذاری کند، بیشترین بهره را از این موهبت خواهد برد. اگر در یک زندگی، آرامش و محبت و مهربانی نیست، به خاطر فاصله گرفتن از دستورات خداوند است. بنابراین دنبال هیچ عامل دیگری نگردید بلکه به سوی احکام الهی برگردید؛ در این صورت است که باز هم صلح و صفا و آرامش، عشق و محبت و گذشت، بر زندگیتان حاکم خواهد شد. این الفت و محبت در ازدواج آن قدر شدید است که از زوجین عبور کرده و خانواده های آنها را هم به هم نزدیک می کند، و حتی گاهی کل فامیل و مردم شهر و منطقه را به هم نزدیک می کند. اگر بنابر تجرد می بود، همیشه تفرقه و جدایی در جامعه حاکم می شد، ولی زوجیت باعث اتحاد و همدلی می شود.
یکی از ابزارهای مهم تبلیغ و ترویج اسلام در میان قبایل بزرگ شبه جزیره عربستان، ازدواج های پیامبر اسلام از میان آنها بوده است. دشمنان اسلام از روی جهل و نادانی و بر اثر عناد و دشمنی، تلاش کرده اند تا ازدواج های پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله وسلم) را وسیله ای برای اهانت به ایشان قرار دهند. درحالیکه همین ازدواج ها، بهترین وسیله برای بیان و معرفی شخصیت متعالی آن حضرت می باشد. زیرا تا سن ۲۵ سالگی و در اوج نیروی جوانی که مجرد بوده اند به صداقت و امانت و صلاحیت ادب و اخلاق، مشهور و معروف بودند. و در آن سال نیز با بانویی ۴۰ ساله که دوبار تجربه ازدواج داشته و فرزندانی هم برایشان آورده¬بود، ازدواج کردند و به مدت ۲۵ سال پاک¬ترین و سعادتمندترین زندگی زناشویی را پایه گذاری نمودند. و هنگامیکه سن شریف آن حضرت از ۵۰ می گذشت همسر فداکارشان چشم از جهان فرو بستند. اگر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) بعد از حضرت خدیجه ازدواج نمی کردند، قطعاً امت او هم این عمل ازدواج بعد از مرگ همسر را قبیح و زشت و ممنوع و بلکه حرام تلقی می کردند. کما اینکه گروهی از مسیحی ها همین تلقی را از عدم ازدواج حضرت مریم(سلام الله علیها) و حضرت عیسی(علیه السلام) دارند. بنابراین بهترین راه نشان دادن جواز ازدواج دوم پس از از دست دادن همسر اول، اقدام خود پیامبر اسلام به این امر بود. آن هم نه به خاطر اینکه عاشق ناز و کرشمه خانمی شده باشند؛ بلکه به دستور خداوند از قبایل بزرگ عرب، همسر انتخاب کردند؛ تا بدینوسیله دشمنی آنها با اسلام را کم کرده و یا تمایل آنها به پذیرش اسلام را زیاد کنند. لذا پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) هیچگاه از قبایل انصار زن نگرفتند. چون آنها هیچ دشمنی با حضرت نداشتند تا به منظور جلب حمایت آنها پیوند زناشویی صورت گیرد. و هرگز با قبایل کوچک و گمنام هم ازدواج نکردند، چون جلب رضایت آنها چندان مهم نبود. بلکه با قبایل صاحب نامی از مهاجرین همچون تیم، عدی، بنی امیه، بنی مخزوم، بنی اسد، بنی خلال و بنی اسرائیل ازدواج کردند تا دشمنی اینها را تبدیل به دوستی کنند. یک ازدواجی هم با همسر مطلّقه پسرخوانده خود زیدبن حارثه داشتند تا عملاً یکی از احکام الهی را احیا کنند و همچنین اسلام را از انحراف بعد از خود حفظ نمایند. چون در آن زمان، همسر پسرخوانده را محرم می دانستند و حضرت با این ازدواج خود، عملاً بطلان چنین مسئله ای را اثبات نمود. ولی متأسفانه هنوز هم مردم، همسر پسرخوانده های خود را محرم تلقی می کنند. از طرفی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) اگر با همسر طلاق داده شده زیدبن حارثه(پسرخوانده خود) ازدواج نمی کردند، بیم آن می رفت که زید یا پسرش اسامه، خود را بعنوان وارثان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) تلقی کرده و دین او را از مسیر امامت و اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، منحرف کنند.

با در نظر گرفتن این حکمت، خواهید دید که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) چه ایثاری کردند که در برابر آن همه طعنه های اعداء، تن به این ازدواج داده اند. زمانی هم که تقاضای قبایل مبنی بر اتخاذ همسر از میان آنها به توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) زیاد شد، خداوند مستقیماً به حل مشکل پرداخت و آن را بر حضرت تحریم کرد. و فرمود:«لا یحلّ لک النساءُ من بعد»(احزاب/۵۲). یعنی بعد از این دیگر ازدواج با زن ها بر تو حلال نیست». و بدینوسیله فشار قبایل مختلف را از دوش حضرت برداشت.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه