به گزارش ۸دی، به نقل از پیک دانشجو: این روزها زیاد به گوش میخورد؛ و پای صحبت هر که مینشینم تا ساعت ها حرف برای پرتاب دارد.چرا خانوم ها نمی توانند قاضی شوند؟چرا دیه یک زن نصف دیه مرد است؟اسلام زن را ناقص العقل می داندو… که بر تمامی هم یک مهر چسبانده می شود تساوی حقوق زن و مرد!

تساوی؟ یعنی چه؟از آنجایی که این دوستان حرف های خوشمزه ای که برایشان لقمه گرفته اند را بی چون و چرا بلعیده اند جوابی برایتان ندارند!

این روز ها برای برخی از دوستان ماهواره در مقابل قرآن کریم منبعی موثق شده است! چه چیز باعث شده در برابر حرف های پر استناد قرآن کریم هزاران اما و اگر ردیف شود و در مقابل اگر بگویند به تازگی سم درمانی برای بیماری ها شده است پاسخش سر خم کردن باشد؟!

یعنی منتقدین فقط اشکال را منتقل؛ و بدون تعقل، خود را مصداق نقص معرفی کرده، بدون اینکه پاسخ علمی و منطقی داشته و یا حداقل از صحت و سقم آن خودشان تحقیقی کرده باشند!

کمی ساده تر حرف من این است؛ چرا وقتی به شما می گویند در اسلام دیه زن نصف دیه یک مرد است, نمیپرسید: “چرا؟”

من میگویم:
۱- اینکه گفته میشود سهم زن در دیه نصف سهم مرد است در همه جا نیست. دیه زن در کمتر از ثلث با مرد یکسان است. مانند مواردی در ارث سهم زن با مرد تفاوتی ندارد.

۲- حکم نقص دیه زن به معنای کم تر بودن حق زندگی و سلامتی زن نیست.

اسلام مسئولیت اداره اقتصادی خانواده را به عهده مرد قرار داده است و زن از این مسئولیت معاف است. با توجه به اینکه دیه برای غرامت و جبران بخشی از خلا ایجاد شده در خانواده آسیب دیده است و از نظر اقتصادی نقش اصلی و کلیدی به عهده مرد نهاده شده, این دیه در مرد به طور کامل گرفته میشود.

۳- با اجرای قوانین اسلام در همه ابعاد تعادلی کامل میان زن و مرد ایجاد میشود؛ زیرا از یک طرف مرد دو برابر سهم زن ارث میبرد, ولی وظیفه اداره اقتصادی و پرداخت هزینه های جاری (خوراک, پوشاک, مسکن) بر دوش او است؛ زن سهم خویش را برای خود نگه میدارد و در موارد دلخواهش مصرف می کند بدون آنکه مسئولیتی خاص بر دوش داشته باشد. در نتیجه گاه سهم مصرف اختصاصی زن از سهم مصرف اختصاصی مرد بیش تر میگردد.

امام علی(ع) در خطبه ۸۰ نهج البلاغه فرمونده اند: زن ناقص العقل است.

“چرا؟”
تنها از حضرت علی (ع) نقل نشده بلکه حضرت رسول(ص) نیز روایاتی بدین مضمون دارند.

۱- حضرت علی (ع) هرگز به زنان اهانت نمی نمایند.

۲- در روایات عقل با معنی مختلفی به کار رفته است؛ حضرت میفرمایند عقل دو نوع است: عقل طبیعی فرد و عقل تجربه.
حال مراد از ضعف عقل تجربه زن است و البته این روشن است که نقص در عقل تجربه نقص چندانی برای زنان محسوب نمی شود.

۳- اینگونه نیست که زنان به صورت کلی ناقص العقل معرفی شده باشند حضرت در سخنی، زنانی را که تجربه شده اند شایسته مشورت می داند.

۴- در روایات نیز همواره عقل مرد کامل به حساب نیامده است و حتی برخی از مردان نیز نه تنها ناقص العقل بلکه فاسد العقل به شمار می آیند.

۵- در روایات اگر نقص عقل مطرح شده, علت آن نیز بیان شده است.
به این روایت دقت کنید:{ به درستی که رأی آنان (زنان) رو به ضعف دارد و اراده شان سست می باشد} در اینجا حضرت علت نقص عقل زنان را تغییر و تحول سریع و بدون منطق در رأی و اراده می دانند.

پس اگر زن مانع از غلبه احساسات و هیجانات بر تفکر و عمل سنجیده خویش شود نه تنها ناقص العقل نخواهد بود بلکه در برابر مردان بسیاری که به دلایلی دچار نقصان عقل شده اند دارای عقلی کاملتر خواهد بود.

حال تساوی را چگونه تعبیر میکنید؟

یادداشت از زهرا پیر دانشجوی جامعه شناسی ۹۵ دانشگاه گیلان

انتهای پیام/