هافمن چند روز پیش در برنامه جان اولیور در سخنانی متفاوت درباره این اتهام گفت: نخست باید بگویم ماجرا آن طور نیست که او تعریف کرد. من هنوز هم نمیدانم که این زن کیست. من هیچگاه او را ندیدهام. شاید در کنسرتی با چند نفر دیگر او را هم ملاقات کرده باشم.
نمی دانستم با این کارم از چاله در چاه می افتم. بعد از گذشت دو هفته امیر آن روی خودش را نشان داد. او معتاد به مواد مخدر Drugs صنعتی بود. برای خودم جهنمی درست کرده بودم. تا چشم باز کردم کتک خور همان عشق خیابانی شدم، او هر سوء استفاده ای از من کرد و سرانجام یک روز مرا در آن شهر غریب رها کرد و دیگر هیچ خبری از او نشد.
از ترس منتشر شدن فیلم و عکسهای خصوصی، چند بار به حساب این مرد پول واریزکردم تا اینکه ۳۰۰ میلیون تومان دیگر پول خواست و چند روزی هم برای تهیه این پول فرصت داد. اما من قادر به تهیه این مبلغ نبودم…
دادیار شعبه اظهارنظر دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه٢ مشهد تأکید کرد: والدین آگاه باشند که تنبیه فرزندان آخرین راهکار است و آنان در این اقدام نباید پسر یا دختر خود را مورد ضرب و شتم قرار دهند بلکه میتوانند او را از استفاده از برخی امکانات محروم کنند.
از مدتی قبل با زن جوان ارتباط داشتم. او با همسرش اختلاف داشت و مشکلاتش را با من در میان می گذاشت به طوری که کینه عمیقی از همسر آن زن به دل گرفتم! به همین دلیل نقشه قتل او را با همدستی همسرش کشیدم تا در فرصتی مناسب او را از میان بردارم!
انگار زمان هم ایستاده بود و ما نگران به این سو و آن سو می دویدیم بعدازظهر سی ام شهریور بود که داماد سابقم تلفنی با من تماس گرفت و از گم شدن نوه کوچکم خبر داد با شنیدن این جمله دنیا روی سرم خراب شد سراسیمه به همراه دخترم از خانه بیرون رفتیم اما نمی دانستیم که ماجرای وحشتناکی در پی این تماس ناگهانی نهفته است و …
مرد جوان که این بار برای قدردانی از خانم زواری (مشاور و مددکار اجتماعی ) پا به کلانتری پنجتن مشهد گذاشته بود، درحالی که اظهار می کرد تاوان سختی را برای اشتباهاتم پرداختم، در تشریح ماجرای تلخ زندگی اش گفت: درست ۱۰ سال قبل بود که دلباخته رومینا شدم. او دختری نجیب، زیبا و با وقار بود که در محله ما زندگی میکرد.