دل نوشته ای برای شهید سیرت نیا

علیرضا شعبان نژاد در آخرین یادداشت خود نوشت: خبر ساده بود. یکی زنگ زد و گفت: یه تیزر تلویزیونی برای یه شهید بنویس،وقتی اسم شهید رو شنیدم یخ کردم. نشستم. عد از چهار شهید مدافع حرم باور شهادت این یکی دیگه سخت بود.بقیه رو دورادور میشناختم ولی این دفعه کسی شهید شده بود که سال ها رفیقم بود.

دل نوشته ای برای شهید سیرت نیا

به گزارش ۸دی، علیرضا شعبان نژاد در آخرین یادداشت خود نوشت:

خبر ساده بود. یکی زنگ زد و گفت: یه تیزر تلویزیونی برای یه شهید بنویس.
وقتی اسم شهید رو شنیدم. یخ کردم. نشستم. بعد از چهار شهید مدافع حرم باور شهادت این یکی دیگه سخت بود.بقیه رو دورادور میشناختم ولی این دفعه کسی شهید شده بود که سال ها رفیقم بود.
سید اسماعیل سیرت نیا. سختم بود اول اسمش یه شهید بذارم.
با هم خندیده بودیم. گریه کرده  بودیم.بد و خوب توی یه مسیر راه رفته بودیم و حالا سختم بود تیزر شهادتش رو بنویسم.سختم بود.قفل شده بودم.قلم رو کاغذ راه نمی رفت.خلاصه نوشتم. نمیدونم چی نوشتم فقط نوشتم و بعد رفتیم گلزار شهدا.
جایی که سید خیلی دوستش داشت.همیشه سید رو نشسته کنار سنگ قبرها دیده بودم ولی حالا سید میخواست بره کنار شهدا.بچه ها داشتن حرف میزدن که کجا دفنش کنن.خلاصه قسمتش شد دفنش کنن کنار شهدای عملیات کربلای ۵.همونجایی که دوست داشت.رفت پیش حاج محمود قلی پور.سی سال بعد از شهادت حاج محمود.
میگن توی سوریه شهید شد. رفته بود از عمه جان زینب (س) دفاع کنه. رفت و حتما حال دلش خیلی خوشه.خوش به حالش، برد و برد.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
محمد حسین
آفرین به این دل نوشت صادقانه...
مهدی
سید شهادت مبارکت باشه و گوارای وجودت . خوش به سعادتت سید سلام ماروهم به آقامون برسون . دلمون برات تنگ میشه :'(
رضا
سيد نشان داد بيصدا و بي توقع هم ميتوان با معرفت شد
رضا
سيد دوست و مخلص بي ادعايي كه جاودانه گشت
علیرضا
و انا بکم لاحقون.... انشالله
در حاشیه