کتاب خوانی و کتاب فروشی با سبک التماس !!

چند ساعتی مانده بود به ظهر در میدان اصلی شهرم صومعه سرا صحنه ای مرا بیاد داستان دختر کبریت فروش انداخت دخترکی که التماس می کرد کبریت هایم را بخرید ! چند دختر کتاب های زیادی را با خود حمل می کردند ودر به در و مغازه به مغازه و حتی جلوی عابران را می گرفتند و می گفتند : آقا خانم کتاب دارم کتاب هایم را ببینید ، با تخفیف می فروشم.

کتاب خوانی و کتاب فروشی با سبک التماس !!

به گزارش ۸دی به نقل از واران نیوز چند ساعتی مانده بود به ظهر در میدان اصلی شهرم صومعه سرا صحنه ای مرا بیاد داستان دختر کبریت فروش انداخت دخترکی که التماس می کرد کبریت هایم را بخرید ! چند دختر کتاب های زیادی را با خود حمل می کردند ودر به در و مغازه به مغازه و حتی جلوی عابران را می گرفتند و می گفتند : آقا خانم کتاب دارم کتاب هایم را ببینید ، با تخفیف می فروشم .

photo_2015-10-31_11-11-45

مانده بودم وضعیت‌ ما در عرصه‌ کتاب‌ و کتابخوانی‌ به کجا رسیده و آیا از این‌ که‌ هست‌ نگران‌ کننده‌ تر خواهد شد.؟ یک خیابان جلوتربر روی خودروی پراید کتابهای قدیمی به حراج گذاشته شده بود انواع کتاب ها در آن پیدا می شد !

ara

یکی ازدختران فروشنده کتاب در گفتگو باخبرنگار ما می گوید : تازه وارد این شغل شده ام هرچه کتاب بیشتر بفروشم پور سانت بیشتری می گیرم شاید سرماه ۳۰۰هزارتومانی بشود . او می گوید : هرروز مارا به یک شهر برای فروش کتاب می برند و از اساس کار و شرایط لازم برای شروع کار داشتن روابط عمومی بالا و ظاهری آراسته است . وی با اشاره به اینکه این کار را از روی ناچاری پذیرفته است می گوید : معمولا کتاب ها را به زور و برخلاف میل خوانندگان به آنها می فروشیم زیرا از چهره شان ترحم و دلسوزی به خوبی آشکار است .

ما ملتی‌ که روزگاری ‌ قدیمی‌ترین‌ وغنی‌ترین‌ کتابخانه‌های‌ دنیا را داشتیم امروز باید با التماس کتاب بفروشیم و مسئله‌ مطالعه‌ و نویسنده و خواننده و فروشنده خیلی‌ حاشیه‌ای‌ و پیش‌ پا افتاده‌ برایمان تلقی‌ گردد تا جایی که قابل مشاهده و بررسی است نویسند گان زیادی داریم که هر ساله کتاب های زیادی به چاپ می رسانند و محل های مناسبی برای فروش دارند و نمایشگاه های زیاد کتاب دایر می شود که علاقه مندان خاص خود را دارد اما هنوز در اندر خم همان کوچه مانده ایم زیرا اگر بخواهیم‌ از نظر فرهنگی‌ جامعه‌ای‌ بهنجار داشته‌ باشیم، یعنی‌ جامعه‌ای‌ که‌ بتواند از یک‌ تاریخ‌ و فرهنگ‌ غنی‌ و عظیم‌ حمایت‌ کند و حامی‌ و نماینده‌ آن‌ در بین‌ کشورهای‌ دیگر باشد، باید برای‌ اهمیت‌ و ارزش‌ دادن‌ افراد به‌ کتاب‌ و مطالعه‌ عمیقاً در اندیشه‌ بود و وسیعاً برنامه‌ریزی‌ کرد، زیرا ما چه‌ بخواهیم‌ چه‌ نخواهیم‌ تکنیک‌ و دانش‌ و فناوری‌ روز به‌ ما دیکته‌ خواهد شد. پس‌ جامعه‌ باید وسایل‌ ارتقاء و زمینه‌های‌ ایجاد آن‌ را فراهم‌ کند.نه اینکه کتاب نویسنده شهرم که به منظور حمایت از آن توسط مسوولان و به عنوان هدیه و جایزه اهدا می گردد چند روز بعد در دست کتاب فروشان دوره گرد سر بر آورد . این امر نشان می دهد که مخاطب امروزی ما از فرهنگ کتاب و کتاب خوانی فاصله گرفته است و نوجوان‌ و جوان‌ ما کتابخانه‌ را به‌ عنوان‌ یکی‌ از گزینه‌های‌ ذهنی‌ خود باور نداردو مسئولین امر باید بدانند که کمبودهای حوزه مطالعه، فقط با یک نمایشگاه کتاب به مدت ده روز، برطرف نمی‌شود..

دیگر مسئله ای که به آن می توان اشاره کرد این است که کتاب و کتاب خوانی و میزان گرایش به مطالعه، امروزه یکی از شاخص‌های توسعه به شمار می‌رودازاین رو باید نیاز به مطالعه، در میان مردم ایجاد شود تا آنها به دنبال کتب مورد نیاز خود بروند. از طرفی جذب مخاطب با کمک گرفتن از عناوین فریبنده برای کتاب‌ها چون، چگونه پولدار شویم، چگونه موفق شویم و یا کلمات قصار بزرگان، را نمی‌توان به پای گسترش مطالعه در بین مردم گذاشت. زیرا این کتاب‌ها ارزش مطالعه ندارند و خواندن آنها اتلاف وقت است. به صورت کلی ناشران باید، رسالت فرهنگی خویش را در نشر و توزیع کتب سودمند در جامعه، پاس دارند و به جای فکر کردن صرف به پول، کمی هم به فرهنگ جامعه فکر کنند. فروش کتاب امری مهم در جامعه محسوب می شود و زیبنده نیست که کتاب های به این شیوه در کوچه و بازار با التماس و شگردهای مختلف بفروش برسد .

البته امروز ما نسلی‌ داریم‌ که‌ در خانواده‌ جز تلویزیون‌ ، لب تاپ ، فضای مجازی ، چیزی‌ ندیده‌ و کتابخانه‌ و کتابخوان‌ در خانه‌ نداشته‌ است‌ و در مدرسه‌اش‌ کتابخانه‌ بیشتر شبیه‌ به‌ یک‌ انباری‌ خاک‌ گرفته، بسته‌ و غیرقابل‌ استفاده‌ بوده‌ و در جامعه‌ چیزی‌ به‌ عنوان‌ کتابخانه‌ ندیده‌ است، چه‌ توقعی‌ می‌توان‌ داشت‌ که‌ در جامعه‌ آن‌ موجی‌ که‌ در جوامع‌ دیگر در ارتباط‌ با روز آمد کردن‌ اطلاعات‌ و ارتباط‌ آن‌ با شغل‌ افراد ایجاد شده‌ است‌ خود را نشان‌ بدهد؟ وقتی ویترین ورودی شهرها مان مخصوص قلیان سرا هاست و چراغ هایشان چشمک می زند و کتابخانه های ما در مکان های دور از چشم ساخته می شود چه همتی برای رفع این مشکل لازم است .

دست‌ اندرکاران‌ مسائل‌ فرهنگی‌ نمی‌توانند بگویند این‌ مسئله‌ از نیازهای‌ اولیه‌ مردم‌ نیست، زیرا با هرگونه‌ کم‌ لطفی‌ به‌ قدرت‌ تشخیص‌ و بلوغ‌ فکری‌ آنها بی‌توجهی‌ کرده‌اند. بنابر این‌ بخش‌های‌ مختلف‌ کشور خصوصاً وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ و وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌ وظیفه‌ دارند در مدارس، آموزشگاهها. دانشگاهها و سایر قسمت‌ های‌ جامعه‌ کتابخانه‌ های‌ آموزشگاهی‌ و عمومی‌ را تقویت‌ کنند و دولت‌ در این‌ موارد می‌تواند به‌ سرعت‌ عمل‌ کند.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه