افول نظر از خدا به کدخدا، تهدیدی برای ملت ماست/ ماجرای حضور در رشت!

حجت‌الاسلام والمسلمین طائب با بیان این مطلب که مشکل آمریکایی‌ها با ملت ایران انرژی هسته‌ای نیست بلکه با هستی ملت ما مشکل دارند، گفت: اینکه نظرمان از خدا به کدخدا افول کند و یادمان برود که خداوند رزاق است، یک تهدید برای ملت ماست.

افول نظر از خدا به کدخدا، تهدیدی برای ملت ماست/ ماجرای حضور در رشت!

به گزارش ۸دی، حجت الاسلام والسلمین مهدی طائب در بخش‌هایی از منبر شب تاسوعای خود به ماجرای برجام و تأیید مشروط آن توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره کرد. مهمترین محورهای سخنان او را در ادامه می‌خوانید:

افول نظر از خدا به کدخدا، تهدیدی برای ملت ماست

در مورد برجام، اصل نظر مقام معظم رهبری است و هر چه ایشان بفرمایند همان فصل الخطاب است و باید توجه کنیم که ملت ما را این روزها سه چیز تهدید می‌کند. اولین ِ آن، این است که نظرمان از خدا به کدخدا افول کند یادمان برود که خداوند هوالرزاق است. یکی از اموری که انتظار ما را از خدا به سمت کدخدا می‌برد این است که می‌گوییم ان‌شاءالله اگر برجام امضا شود این بازار یک تکانی می‌خورد. اگر چنین مساله‌ای در ذهن ما بماند ما روز به روز اوضاع‌مان بدتر می‌شود همه درها را خدا می‌بندد و تا الان اعتقاد من بر این است که وضعیت دولت موجود ما به گونه‌ای است که خدا دارد روز به روز در را به رویش می‌بندد. برای خدا اصلا مهم نیست چه کسی دارد سختی می‌کشد خدا می‌خواهد تربیت کند و چوبش را می‌زند.

حضرت یوسف به زندان افتاد دو زندانی خواب دیدند و او خواب‌ها را تعبیر کرد به یکی از آن‌ها گفت آزاد می‌شوی وقتی رها شدی و به پیش پادشاه رفتی بگو فلانی در زندان است. خداوند متعال می‌گوید این شخص وقتی نزد شاه رفت شیطان کاری می‌کند که فراموشش شود و نتیجه‌اش هم این شد که بیش از هفت سال در زندان ماند. چرا؟ مگر یوسف پیغمبر نیست. خداوند اینجا می‌گوید از یوسف بپرسید چه کسی تو را از چاه بیرون آورد؟ چه کسی دستت را گرفت و به تو عزت بخشید؟ یوسف هم گفت خدایا زندان از وضعیتی که دارم برایم بهتر است. خدا گفت باشد. اگر زندان را انتخاب نمی‌کردی و به جاش می‌گفتی خدایا مرا به کنعان برگردان آن موقع من هم تو را به کنعان برمی‌گرداندم اما تو خودت زندان را خواستی و من هم تو را به زندان بردم. حالا در زندان برای شخص دیگری پیام می‌دهی؟ خب پس حالا هم صبر کن و بیشتر بمان. گناه هم نکردی اما منتظر بمان. آخر سر یوسف گفت خدایا تا کی باید بمانیم؟ خدا گفت دیگر هیچ. بیا و از زندان رها شو.

IMAGE634258107499218750

از وقتی گفتند کدخدا کار را راه می اندازد، دست به طلا می‌زنند آهن می‌شود

آقایان این را بدانند و شما هم متوجه باشید از موقعی که گفتند کدخدا کار را راه می‌اندازد تا الان دست به طلا می‌زنند، آهن می‌شود.آقای احمدی نژاد که بود بولدوزری با همه دنیا حرف زده بود و می‌گفتند کار را خراب کرد ولی این دولت وقتی کار را تحویل گرفت یک میلیون بشکه تحویل گرفت ولی آن را چند می‌فروخت؟ هر بشکه ۱۰۰ دلار. بولدوزر را پنچر کردند. مرگ برآمریکا را ممنوع کردند. اگر مرگ بر اسرائیل گفته بودند که وزیر امورخارجه انگلستان در ایران نمی‌گفت ما در گفتمان مسئولان جمهوری اسلامی نسبت به اسرائیل تغییر یافتیم.

سرهنگ‌ها را هم تا سطح گروهبان سه بیرون کردند. مذاکرات هم شروع شد اما نفت چند دلار شد؟ اول شد ۵۰ دلار. یعنی نصف شد. چرا اینجوری شد؟ چه کسی اینکار را کرد؟ «کدخدا». گفته شد مذاکرات را به یاری خدا جلو ببرند. امضا کردند اما انگار خودشان هم نمی‌دانستند چه چیز را امضا کردند و آمدند. وقتی امضا شد قرار شد شش هفت ماه دیگر آن را امضا کنند نفت اول ۴۰ دلار شد. کلی سعی کردند تا حالا بگویند مثلا ۴۵ دلار شده است. اگر به روز اجرا برسد، همه تحریم‌ها را هم که بردارند یعنی آقایان بتوانند ۵ الی ۱۰ میلیون بشکه بفروشند وقتی بخواهند فروشند قیمت نفت را به ۳۰ دلار می‌رسانند و حتما بعدش هم می‌گویند اصلاً نمی‌صرفد که نفت بفروشیم.

بسته اقتصادی دادند. آن وقت چهار وزیر گفتند رکود دارد به بحران می‌رسد بعد آمدند کارشان را توجیه کردند و گفتند بسته اقتصادی باید جواب می‌داد اما با دو معضل رو به رو شد. یکی اینکه نفت ارزان شد و حالا نمی‌خواهیم بگوییم چه کسی ارزانش کرد. چرا نمی‌خواهید بگویید؟ باز هم می‌ترسید؟ بازهم می‌خواهید تقصیر را گردن سرهنگ‌ها بیاندازید؟ گردن آن‌هایی که مرگ برآمریکا می‌گویند، بیندازید؟ اینکه دیگر گفته نشد. گفتند این کدخدا برایت عالی کار می‌کند. مگر از طریق ترکیه خشکبار و هندوانه را به اروپا نمی‌فرستادیم؟ اما وقتی امضا شد هرچه راه از ترکیه بود ناامنش کردند. هندوانه را هم کیلویی ۲۵۰ تومان و بعد ۲۰۰ تومان کف خیابان فروختند. اینجوری دیگر دست کشاورزان بیچاره چیزی نمی‌آید. چه کسی راه ترکیه را بست؟ چه کسی آنجا را بهم ریخت؟ «کدخدا».

امام زمان(عج) را نمی‌شود با کدخدا آورد

بیایند توبه کنند بگویند غلط کردیم. این راه خدایی است. یکی از آن چیزهایی که ما را تهدید می‌کند این است که خدایی نکرده ما هم اینطوری بشویم. ما ملتی هستیم که باید برای امام زمان(عج) سرمایه گذاری شده باشد. امام زمان(عج) را نمی‌شود با کدخدا آورد.

مسئله دومی که ما را تهدید می‌کند این مذاکرات است. یادمان می‌رود کجا می‌خواهیم برویم. خداشاهد است در این مذاکرات هر حرفی می‌آمد بُرشی بر هدف بود. هدف دائما کوتاه می‌شد. در آخرین جملات گفتند بله مردم ما سه چیز می‌خواهند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. گفتند ما در دنیا با کسی دعوا نداریم، ولی آیا واقعا ما با کسی دعوا نداریم؟ یعنی ما با شیطان دوست هستیم؟ این‌ها هدف را فراموش کرده‌اند. امام خمینی(ره) در این انقلاب هدفی جز اینکه زمینه را برای آمدن امام زمان(عج) فراهم کند، نداشت. هر هدفی بود مقدمه بود اگر گفتند شاه باید برود چون شاه مانع بود. اگر گفتند جمهوری اسلامی باید برپا شود چون برای سازماندهی دولت آینده امام زمان(عج) لازم بود. هر دفعه صحبتی می‌شد می‌گفتند امیدواریم مقدمه‌ای برای آمدن امام زمان(عج) باشیم.

آیا هدف این بود که ما بستر مادی راحت برای خود درست کنیم؟ یعنی ما بشویم مانند مردم کوفه‌ای که در خانه نشسته بودند وقتی به آن‌ها خبر دادند که حسین ابن علی(ع) گیر کرده است و به یاری نیاز دارد گفتند برایش دعا می‌کنیم؟ ما یعنی اینجا زندگی‌مان خوب شود؟ دعای ندبه هم بگذاریم دعا هم بکنیم؟ خب با چه کسی؟ با آمریکا. آیا این شدنی است؟ اگر شدنی بود امام حسین(ع) در کربلا شهید نمی‌شد. امام گفت شما شیعه هستید یا نه. اگر هستید حضرت حجت(عج) را از پس پرده غیبت درآورید. به میدان بیایید. اما این‌ها می‌خواهند این هدف را رد کنند.

مگر نگفتند مشکل ایران فقط انرژی هسته‌ای است؟ پس چرا تا یک موشک پرتاب شد صدایتان درآمد؟ پس معلوم است اصل ماجرا چیز دیگری است.

مشکل آن‌ها با ما انرژی هسته‌ای نیست، هستی ماست

انقلاب که پیروز شد، به رشت رفتیم. لات‌های انقلابیِ کمونیست شده بودند و با چریک‌های فدایی علیه اسلام بودند. موقع انتخاب مجلس خبرگان و قانون اساسی بود. اعلامیه‌هایی علیه شهید بهشتی پخش می‌شد. شب‌ها ما برای سربازها صحبت می‌کردیم وقتی برمی‌گشتیم با امثال شهید علیرضا قطبیان، حسین هاشمیان و … همراه بودیم. زمان بازگشت دو دسته می‌شدیم این طرف و آن طرف خیابان. اعلامیه‌های علیه شهید بهشتی را از دیوار برمی‌داشتیم بعد می‌گفتیم چرا این اعلامیه‌ها انقدر دارد راحت کنده می‌شود. فهمیدیم ۱۰۰ متر جلوتر از ما دارند اعلامیه نصب می‌کنند و این‌ها هنوز چسبش تازه است. اما اولش ما متوجه نبودیم تا اینکه خیلی اتفاقی ما بهم برخورد کردیم و کتک‌کاری شد. همانطور که داشتیم کتک می‌خوردیم دیدم شهید قطبیان و سید حسین هاشمیان بااینکه فضای کتک‌کاری را دیدند اما به کندن اعلامیه‌ها دارند، ادامه می‌دهند. گفتم احسنت که کارت را داری ادامه می‌دهی. اما عده‌ای نمی‌فهمیدند اصل ماجرا چیست. این‌ها مشکل شان انرژی هسته‌ای نیست بلکه هستی ِ ماست. نمی‌توانند هستی ما را از بین ببرند می‌خواهند قدرت دفاعی این هستی را بردارند. من نمی‌دانم دولت این چیزها را فهمید و امضا کرد یا نه؟ وقتی یک موشک را آزمایش کردیم گفتند به سازمان ملل نامه می‌زنیم. معلوم شد دنبال این بودند که این قدرت دفاعی را بردارند.

دیروز هم که آمار رسمی کشتار حجاج را اعلام کردند. این‌ها یهودی صفت هستند برای این‌ها مردم گوسفند هم به شمار نمی‌آیند. فکر می‌کنید جنازه‌ها را در منا کجا نگهداری می‌کردند؟ در ماشین‌هایی که گوسفند به جده تحویل می‌دادند گذاشتند این جسدها سیاه شدند، خراب شدند اما یک کشور هم بخاطر ترس از آمریکا و عربستان صدایش درنیامد. اما مقام معظم رهبری با آرامش فقط چند کلمه‌ای گفتند و حرفشان را زدند و دیدیم که ورق برگشت. این‌ها فقط زبان زور حالی‌شان می‌شود. گفتند اگر قدرتمند شدید می‌توانید حرفتان را در دنیا به کرسی بنشانید اما اگر ضعیف شدید مثل دانه ارزن از زمین بلندتان می‌کنند.

او اصلا نظامی نبود یک فقیه بود. گفت این آیه می‌گوید «واعدوا لهم مااستطعتم…» اگر بخواهی به آن هدف که آمدن بقیه الله(عج) است برسی، باید این «اعدوا» آماده شود. سوال می‌کنم ما اگر هدفمان آنجا باشد و بخواهیم به اعدوا برسیم فرضا باید یک ماه گرسنگی بکشیم ولی اگر بگوییم نمی‌خواهیم گرسنگی بکشیم آیا ما شیعه‌ایم؟ اگر به اینجا رسیدیم باید بدانیم دشمن تعارض ایجاد می‌کند.

در مسیر مذاکرات دشمن در حال گم شدن است

مساله سومی که ما را تهدید می‌کند؛ گم کردن دشمن است؛ هدف چیست؟ آمدن امام زمان(عج). شما اگر در آوردن امام زمان(عج) دشمن را گم کنید، تهدید است. در این مذاکرات دشمن دارد گم می‌شود. این‌ها چیزهایی است که ملت ما را تهدید می‌کند وگرنه برجام و اجرا و عدم اجرا همانی است که حضرت آقا فرمودند که از آن لحاظ نگران نباشید. چون هیچ چیز که دست ما نیست. آقایان اجرا کردند، کردند. اجرا هم نکردند، نکردند. به قول خودشان به جهنم. ملت راه خودش را می‌رود «اعدوا» باید تحقق پیدا کند و خداوند هم فرموده «ان تنصرو الله ینصرکم…» وضعیت ما در عالم باتوجه به مجموعه کلی آیا از این بهتر می‌شود؟ همین آقایانی که همه‌اش می‌گفتند ما در دنیا روسیاه شدیم. همین این‌بار که به آنجا رفتند گفتند آنجا با هرکسی در هر مساله‌ای صحبت می‌کنیم، می‌گویند ایران نظرش مثبت باشد، حل می‌شود. این را شما حاصل کردید یا انقلاب؟ زمان شاه وضعیت به گونه‌ای بود که نگاه هم به ما در دنیا نمی‌کردند. امروز قله حاکمیت شما کسی است که اهل نماز شب است، کسی که هر سیاست‌مدار و دانشمندی از دنیا در جوارش می‌نشیند و برمی‌گردد تاثیر می‌گیرد.

نمی‌دانم چقدر صحت دارد اما گفتند یکی از سیاست‌مداران آمریکا گفته بود چطور می‌شود فقط یک جلسه با حاج قاسم سلیمانی بگذاریم؟ چون این حاج قاسم یک پرده کوچک از آن عظمت آقاست.

آقای اردوغان آمده بود مقام معظم رهبری گفتند اگر یک سری کارها را انجام دهی مجلس بعدی رای می‌آوری او خلافش عمل کرد. مجلس را از دست داد الان دارد به سرش می‌کوبد که چرا حرف آمریکایی‌ها را گوش داده است. الان دارد به اموری می‌رسد که آقا به او خط دادند اما دیگر دیر شده است. مقام معظم رهبری در این عالم جوری هستند که هندسه کار برای رسیدن به هدف را دارند عالی جلو می‌برند یعنی اموری که دیگران نمی‌فهمند در آن هندسه دخالت دارند را ایشان متوجه می‌شوند.

نظر از خدا به کدخدا رفتن، هدف را فراموش و دشمن را گم کردن سه موردی است که ما را تهدید می‌کند؛ اگر این سه مسئله محقق شود آمریکا به تهران می‌آید. مک دونالد و سفارتخانه‌اش را می‌آورد و این در صورتی است که کسی خیال کند آمریکا می‌تواند مشکلی از ما را حل کند. در غیر این صورت گور پدر کدخدا. ما می‌خواهیم امام زمان(عج) را بیاوریم و آمریکا دشمن ما است. این‌ها قضایایی است که نبود و عاشورا به وجود آمد. اگر در زمان عاشورا این چیزها را فهمیده بودند که امام حسین(ع) شهید نمی‌شد.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه