آن ها که برای «الله» به پا خاسته اند…

فضای این روزهای جمهوری اسلامی، فضای عجیبی است که نمی توان به همین سادگی ها از خیر تحلیل دقیق آن گذشت. تک تک واژه هایی که ادبیات سیاسی این روزها را می سازند، در تاریخ انقلاب اسلامی، ثبت می شوند.

آن ها که برای «الله» به پا خاسته اند…

به گزارش سرویس وبلاگستان ۸دی، مبنا در آخرین بروزرسانی خود نوشت:

87022176627014461370

فضای این روزهای جمهوری اسلامی، فضای عجیبی است که نمی توان به همین سادگی ها از خیر تحلیل دقیق آن گذشت. تک تک واژه هایی که ادبیات سیاسی این روزها را می سازند، در تاریخ انقلاب اسلامی، ثبت می شوند و آیندگان را از آن چه بر این انقلاب همیشه جاری گذشت، آگاه می نمایند.

یک نفر اظهار اطلاع می کند که «مخالفان و تندروها از همین الان برای ۱۳ آبان برنامه دارند و می‏خواهند پرچم آتش بزنند.» و طوری فیگور اطلاعاتی به خود می گیرد که انگار نه انگار که ما بیش از سی سال است که ۱۳ آبان را زنده به «مرگ بر آمریکا» کرده ایم و حتی یک سال هم این «حیات» ظلم ستیزانه ی خود را از خاطر نبرده ایم و افتخارمان آن است که بارها توی خیابان های شهر، آرزوی ممات ظالم را با صدای بلند، فریاد کشیده ایم که ما شاگردان همان مکتبیم که بر بنیان «هیهات منا الذله» استوار است.

یکی دیگر برای رئیس جمهور نامه می نویسد که جناب رئیس جمهور «رسماً اعلام بفرمایید که اعضای دولت فخیمه در هیچ مراسمی به ‌مناسبت ۱۳ آبان شرکت نخواهند کرد. به علاوه اعلام شود که هر گونه توهین به پرچم و شئونات ملی کشورها و ملت‌های دیگر از نظر آن دولت در همه جا محکوم است.» حالا دیگر ۱۳ آبان، انقلاب دوم از نظر امام خمینی(ره)، باید از فیلتر تأیید این آقایان عبور کند! اصلاً نکند امام هم موافق تحریم ۱۳ آبان بودند؟! چون به هر حال خاطرات منتشرنشده ی بسیاری از امام وجود دارد که البته خارج از اذهان متوهم حضرات، در عالم واقع جایی ندارند!

یکی هم این وسط پیدا شده است که نصب پوسترهای ضدآمریکایی در سطح شهر را اقدامی ضد امنیت ملی معرفی می کند! یکی نیست به این یکی همان دیالوگ مورد علاقه ی بچه حزب اللهی ها را که حاج کاظم در آژانس شیشه ای به مأمور امنیتی می گفت، بگوید. در جواب این افراد، با کمی تصرف در این دیالوگ می شود چنین گفت که: حافظ امنیت ملی برای من امثال «احمدی روشنه»! اگه امنیت ملی شما رو «دیپلمات های آمریکایی» تعیین می کنن، هرکی قبله خودش رو بچسبه!

آری، ما ۱۳ آبان را سال هاست که با «مرگ بر آمریکا» زنده کرده ایم. و ابایی هم نداریم از آرزوی مرگ ظالم که مرگ ظالم چیزی نیست جز حیات مظلوم… و این را بعضی ها نمی فهمند. آنان که حیاتشان نه چون مظلومان در مرگ ظالم که اتفاقاً در طلب ظلم بیشتر از ظالم است! آنان که زنده اند به ظلم ظالم! آنان که ظلم ظالم را که در قالب انواع منشورها و کنوانسیون ها و قراردادهای بین المللی مشروع سازی شده است، با جان و دل می پذیرند! آنان که به جوانان امروز خمینی دیکته می کنند که بترسید از خلاف عرف بین الملل رفتار کردن! آنان که نمی دانند اصلاً انقلاب اسلامی، انقلابی علیه عرف بین الملل بود! علیه عرف ظلم گستر بین الملل!

جوانان امروز خمینی، همان هایی هستند که خمینی را ندیده اند، اما از آن زمان که خود را شناخته اند، تمام وجود خویش را در آیینه ی امامشان یافته اند و یک دم نزیسته اند مگر این که در هوای عطرآگین فرهنگ انقلاب، اکسیر حیات را به سینه فرو برده اند. و در این دم و بازدم، هر آن چه را که عطر اسلام ناب خمینی می داد، گرفته اند و هر آن چه را که بوی نفاق از آن به مشام می رسید، پس زده اند. و به همین راحتی بعضی ها در جمهوری اسلامی در وجود جوانان خمینی نشستند و بعضی دیگر هم از ورود به وجود آن ها بازماندند. اصلاً شاید به همین خاطر است که بازماندگانی که بوی نفاق آن ها، خاطر این جوانان را مکدر کرده بود، این روزها مثل روزهای گذشته ی انقلاب، سعی در یافتن راهی به دل شاگردان مکتب خمینی دارند. مثلاً با ارائه ی قرائت های جدید از امام، به راه انداختن سریال های فانتزی خاطره گویی از امام، و نادیده گرفتن آن همه دشمنی امام با استکبار و نماد مبرهن آن، آمریکای جهان خوار!

اما جوانان خمینی به این سادگی ها کلاه بر سرشان نمی رود، زیرا که آن ها خمینی دیگری را در کنار خود و پیشوای خود یافته اند. این را سال ها توی راهپیمایی های ضد آمریکایی خود فریاد کشیده اند که:

«خامنه ای، خمینی دیگر است…»

پس تا وقتی که خمینی دیگری در جامعه حاضر باشد، دستکاری کردن چهره ی اصیل خمینی اول، ممکن نخواهد بود! درست همان زمان که رایحه ی نامطبوع خاطرات تخیلی و مضحک بعضی ها از امام به گوش می رسد، خاطره ای از امام منتشر می شود که راوی اش چون خمینی، مظهر راستی و درستی ست. خاطره ای که از زبان خمینی زمان، فضای رسانه ها را پر می کند، طعنه ای ست از زبان امام به تمام آن ها که آب دهانشان را برای قهوه نوشیدن با آمریکایی ها قورت می دهند! آهای حضرات، از آمریکا می ترسید؟!*

بگذریم! برای آن ها که متن مقدسشان شده است منشور فلان و معاهده ی بهمان، این حرف ها کارساز نیست که «علی قلوب اقفالها».

حزب اللهی ها نباید «مرگ بر آمریکا» بگویند و نباید پرچم آمریکا را آتش بزنند، چون این ها اقداماتی ضد آداب بین المللی است! این ها اقداماتی ضد آداب تحمیلی بین المللی است! این ها اقداماتی ضد مصالح جامعه ی جهانی است! این ها اقداماتی ضد آداب دیکته شده ی آمریکا به جامعه ی جهانی است! این ها حتی اقداماتی ضد امنیت ملی است! شیرفهم شد؟! حالا دیگر امنیت ملی جمهوری اسلامی، کشور به پا خاسته علیه استکبار جهانی، در رابطه با کدخدای مستکبرین جهانی نهفته شده است! می خواهند کاری کنند که ما از «مرگ بر آمریکا» گفتن خجالت بکشیم! اما این را بدانند که حزب اللهی ها هرگز از تکرار این شعار، خجالت زده و پشیمان نخواهند شد! این آمریکاست که باید از «عین ظلم» بودن، شرمسار باشد! این هشداری برای آمریکاست که حیات نظام حاکمش برای صلح جهانی، فاجعه آفرین است و باید از بین برود!

رئیس جمهور، آن موقع که رئیس جمهور نبود، گفته بود منظورش از «کدخدا»، کدخدای اروپایی ها بوده است. اما مشکل اصلی این جاست که این کدخدا، کدخدای هر کسی که باشد، از لزوم «دم او را دیدن» سخن گفته شده بود. ضمن این که انقلاب اسلامی، اصولاً کدخدا بماهو کدخدا را برای جهان نمی پذیرد، نه کدخدای فلانی و ناخدای بهمانی! و چه حقارت آمیزتر است که فکر کنیم برای ادامه ی راه باید با کدخدای دیگران ببندیم و نه حتی کدخدای خود! اصلاً اگر بار لفظ کدخدا در تمام وجودشان رخنه نکرده بود، امروز شاهد این گفتارها و رفتارهای عجیب و غریب در قبال آمریکا نبودیم! که جاده صاف کن هایشان زمین را به آسمان بدوزند که وای اگر کدخدا از ما برنجد! تندروها، خفه شوید که صدای نرم و نازک ما به دوستان آمریکایی مان برسد!

آهای حضرات آزادی خواه که فریاد حقوق بشرتان گوش فلک را کر کرده است، بشنوید، بدانید و بفهمید که حیات مستضعفین در ممات مستکبرین است. اگر مستضعفی ببیند که مستکبر، استکبارش را ادامه می دهد و ترسی از دم او را دیدن نداشته باشد، حقیقتاً در استکبار مستکبر شریک است! آمریکا همان آمریکای ۲۸ مرداد است، همان آمریکای تا آخرین لحظه حامی شاه، همان آمریکای کودتای نوژه، همان آمریکای واقعه ی طبس، همان آمریکای سردمدار اسلام هراسی و ایران هراسی در جهان، همان آمریکای محرک و پشتیبان صدام، همان آمریکایی که هواپیمای مسافربری ایران را ساقط کرد و از فرمانده ی عملیات ظالمانه اش تقدیر نمود! همان آمریکای حامی گروهک های تروریستی، همان آمریکای فتنه ی ۸۸ و همان آمریکای تحریم.

اصلاً همه ی این ها به کنار، مسئله این جاست که استکبار، در جهان کنونی ما، به طرز غم انگیزی رخنه کرده است و خواه ناخواه، آمریکا نماد بزرگ آن است، همان بت بزرگی که باید شکسته شود! چه بخواهید و چه نخواهید، روح شیطانی حاکم بر جهان امروز، در ایالات متحده ی آمریکا، تجسم یافته است و آن ها که برای «الله» به پا خاسته اند، هرگز قادر به بستن با «شیطان» نخواهند بود.

* از آمریکا می ترسید؟

اوائل انقلاب، سى و یکى دو سال قبل از این، در یک قضیه‌ى بسیار مهمى(ماجرای ۱۳ آبان و اتفاقات پس از آن)، من و دو نفر دیگر که آن روز عضو شوراى انقلاب بودیم، از تهران رفتیم قم خدمت امام – امام آن وقت هنوز در قم بودند، تهران نیامده بودند – تا نظر ایشان را نسبت به آن قضیه و اقدام مهم بپرسیم. وقتى قضیه را براى ایشان شرح دادیم، امام رو کردند به ما، گفتند: از آمریکا می ترسید؟ گفتیم نه. گفتند پس بروید اقدام کنید. ما هم آمدیم اقدام کردیم و موفق شدیم. اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر گرایش هاى انحرافى پا در میان گذاشت، کارها مشکل خواهد شد.

بیانات رهبر انقلاب در اجلاس جهانی اساتید دانشگاه‌هاى جهان اسلام و بیدارى اسلامى‌ ۱۳۹۱/۰۹/۲۱

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه