پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران: رک بگویم؛ اگرمن بودم برجام را امضا نمیکردم!
ناصر هادیان استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه تهران که پیش تر در جایگاه موافق توافق هسته ای موضع گیری نموده بود در نشستی در اندیشکده شورای آتلانتیک گفت: توافق هستهای ایران و ۱+۵، چه از بعد زمانبندی و چه از منظر دادهها و ستاندهها، سند متوازنی نیست.
به گزارش سرویس سیاسی ۸دی: یکی از مسائلی که این روزها در شبکه های مختلف رسانه ای کشور چه اینترنت و چه روزنامه ها جسته و گریخته به چشم می آید، روند افزایش انتقادات کارشناسان سیاسی و البته حامی دولت نسبت به ناعادلانه بودن امتیازات داده شده و گرفته شده در توافق هسته ای وین میباشد. مسئله ای که رفته رفته نشان از آن دارد که میرود با آشکار شدن برخی زوایای پنهان برجام در گذر زمان، و آگاهی یافتن متخصصین و کارشناسان از واقعیتهای متن برجام، برتعداد منتقدین برجام افزوده شود. این انتقادات در حالیست که این توافق در کمیسیون ویژه برجام در حال بررسی میباشد و بسیاری از مردم به دلیل وجود برخی پیچیدگی های فنی و حقوقی در متن توافق، از امتیازات داده شده ی دولت اطلاعات چندانی ندارند. حدود ۲ ماه پیش بود که پایگاه خبری ماسال نیوز در مصاحبه ای با هوشنگ امیر احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه راتگرز (ایالت نیوجرسی) آمریکا و از طرفداران دولت روحانی، از ناعادلانه بودن توافق هسته ای وین و نواقص و معایب و نقاط مبهم فراوان در برجام سخن گفته بود که بازتاب وسیعی در رسانه ها و پایگاه های خبری سراسر کشور داشت. اما در یکی از تامل برانگیزترین و جدیدترین اظهار نظرات منتقدین توافق وین، ناصرهادیان که از حامیان همیشگی توافق وین بود اخیرا با بیان ۴ معیار برای سنجش توافق، گفته است سند به دست آمده، بر اساس این معیارها سندی متوازن نیست و آنچه که ایران گرفته و آنچه که ستانده، معادل یکدیگر نیست!!
ناصر هادیان استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه تهران و از حامیان توافق هسته ای روز دوشنبه در نشستی که در اندیشکده شورای آتلانتیک برگزار شد، به تشریح نقاط ضعف برنامه جامع اقدام مشترک پرداخته و گفته است که: اگر او بود، چنین توافقی را امضا نمیکرد.
وی در اظهارات خود گفته است: من برای ارزیابی توافق، ۴ معیار را در نظر میگیرم؛ این چهار معیار عبارتند از زمانبندی، وزن راهبردی آنچه داده شده و آنچه دریافت شده، ترکیب راهبردی آنچه داده و آنچه گرفته شده و چهارم مسئله بازگشتپذیری و غیرقابل بازگشت بودن.
استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران گفت: در مورد زمانبندی، آنچه مد نظر من است، نقد در برابر نقد و نسیه در برابر نسیه. وقتی صفحات سند را مرور میکنید، میبینید که در زمینه زمانبندی، امتیازاتی که ایران داده است، بسیار بیشتر است. ما باید ۲۰۰۰ سانتریفیوژ از فردو حذف کنیم، ما باید ۱۳۰۰۰-۱۲۰۰۰ سانتریفیوژ از نطنز حذف کنیم، ما باید حدود ۱۱۰۰۰ کیلوگرم از اورانیوم غنیشده خود را رقیق کرده یا آنها را خارج کنیم، ما باید رآکتور اراک را متحول کنیم، ما باید به سوالات آژانس در مورد ابعاد احتمالی نظامی پاسخ دهیم. ما باید همه این کارها را انجام دهیم و بعدا آژانس باید بگوید که “من راضی شدم.” پس از آن است که تحریمها میتواند تعلیق شود.
ناصری در ادامه گفته است: «رک بگویم، اگر من بودم، این توافق را امضا نمیکردم، من برای توافق دیگری مذاکره میکردم. اگر آژانس اعلام کرد که “من راضی نشدم” چه؟ اگر کنگره به اکثریت دو سومی لازم برای جلوگیری از انجام تعهداتی که رئیسجمهور ملزم شده، دست یافت چطور؟ بنابراین، اگر من بودم اینطور مذاکره میکردم که میگفتم ما این ۲۰۰۰ سانتریفیوژ را از فردو حذف میکنیم و شما هم فلان تحریمها را بردارید، ما ۵۰۰۰ سانتریفیوژ را برمیداریم و شما هم فلان کار را انجام دهید. خوب من به این دولت خوش بین هستم و به آن اعتماد دارم، اما همان طور که شما هم میگوئید، این (توافق) نباید بر اساس اعتماد باشد، بلکه باید بر اساس روشهای مختلف راستیآزمایی و روشهای مختلف پیشبرد موضوعات باشد.»
وی همچنین اشاره نموده که : “البته آنچه برای شخص من از اهمیت بیشتری برخوردار است، وزن راهبردی نیست، بلکه ترکیب راهبردی آن چیزی است که داده و گرفته شده است. من شخصا ترجیح میدادم که ۳ آبشار از سانتریفیوژ نسل دوم داشتیم که در فردو غنیسازی میکرد و دیگر اراک و نطنز را به طور کامل تعطیل میکردیم. اما ما الان ۵۰۰۰، ۵۰۴۹ سانتریفیوژ نسل اول در نطنز داریم که مدلهای بسیار بسیار قدیمی هستند. به همین دلیل است که من از ترکیب راهبردی آنچه که داده و آنچه که گرفته شده، انتقاد دارم. شما در طرف آمریکایی، چهار مبنا داشتید که مذاکرات را بر اساس آن پیش میبردید. اولا، چهار مسیر برای رسیدن به بمب وجود داشت، که شما آن را بستید. همچنین مسئله شناسایی بود، به همین خاطر هم شما به دنبال ساختار راستیآزمایی بسیار قدرتمندی بودید که فراتر از پروتکل الحاقی است، چراکه چند مسئله فراتر از پروتکل وجود دارد، نه فقط پروتکل الحاقی، بلکه فراتر از آن. شماره سه، مسئله گریز هستهای و حرکت ناملموس به سمت بمب، بود. اینکه گفتید که “ما میخواهیم اگر دیدیم که شما در حال حقه زدن یا فریبکاری هستید، زمان لازم برای واکنش داشته باشیم.” این زمان بین تصمیمگیری تا رسیدن به مواد هستهای لازم برای یک بمب است. این زمان الان ۲، ۳ ماه است، و “ما میخواهیم آن را به یک سال برسانیم.” و همین مفهوم مذاکرات شما را هدایت کرد و همین زمان گریز مبنای اصلی تعداد سانتریفیوژها، نوع سانتریفیوژها و روند غنیسازی است. به همین خاطر هم هست که ما باید سطح ذخایر اورانیوم غنیشده خود را به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش دهیم. “
هادیان در این مصاحبه عنوان نمود: “که مفهوم شماره ۴ هم، قابلیت بازگشتپذیری و عدم امکان بازگشت است. بسیاری از اقداماتی که ما انجام میدهیم، غیرقابل بازگشت هستند. (اصلاحات) اراک غیرقابل بازگرداندن است. رقیقسازی یا خارج کردن ذخایر اورانیوم غنیشده، غیرقابل بازگشت است. هرچند که شما میگوئید که تحریمها هم قابل بازگشت نیستند، اما آنها به لحاظ نظری و قانونی، کاملا قابل بازگشت هستند. بر اساس توافق، معماری تحریمها به سادگی قابل بازگشت است. بنابراین، بر اساس این چهار معیار، آنچه ما دادهایم و آنچه که گرفتهایم، معادل هم نیستند. “
ناصر هادیان استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران، و یکی از موافقین سرسخت توافق هسته ای وین بود که چندی پیش در یک مناظره تلویزیونی در برابر فواد ایزدی از چهره های منتقد برجام، قرار گرفت و شدیدا از متن برجام حمایت نمود، اما ظاهرا گذشت زمان و بررسی دقیقتر برجام برخی از کارشناسان سیاسی حامی دولت را به این نتیجه رسانده که این توافق به هیچ وجه منصفانه و عادلانه نیست و نپذیرفتن آن به مراتب کم هزینه تر است تا پذیرفتن آن.
نظرات