پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
نقدی بر فیلم” چپی،chappie ” /فیلمی که کنترل روح را از دست خداوند خارج میکند+ تصاویر
ربات چپی تبدیل به یک موجود زنده با عواطف و احساسات می شود و کم کم رشد و نمو میابد و از اینکه خالقش جسم او را معیوب ساخته شکایت می کند.
به گزارش سرویس سینمایی ۸دی، فیلم چپی داستان چپی یک ربات پلیس معیوب است که اولین هوش مصنوعی به طور آزمایشی روی آن نصب شده است ، در این فیلم دئون، که به هوش مصنوعی علاقمند است، روی یک پیشاهنگ آسیب دیده، که بعدا به چپی (همکاری همیشگی بلومکمپ، شارلتو کوپلی صدای این ربات را تقلید کرده) تغییر نام میدهد و بعدا آن را به پسری واقعی و زنده تبدیل می کند. اما چپی به دست نینجا (با بازی نینجا)، یولاندی (با بازی یو لاندی ویسر) و آمریکا (با بازی خوزه پابلو کانتیلو) میافتد. آنها قصد دارند از آن در یک سرقت بزرگ استفاده کنند تا پولی که به سرکرده دزدها، هیپو (با بازی براندون اوره)، بدهکار هستند را به دست بیاورند.
نقد فنی:
فیلم chappie به کارگردانی نیل بلومکب یک ژانر علمی تخیلی اما با مضامینی اعتقادی و فلسفی است،«چپی» همچون فیلم پرفروش قبلی کارگردان، «منطقه ۹/District 9» در آینده نزدیک آفریقای جنوبی رخ میدهد.
این کارگردان با اینکه موضوع بزرگی رو انتخاب کرده اما به لحاظ تجربه کمش نتوانسته که فرم مناسب را در فیلم پیاده کند، قصه خیلی زود و بدون مقدمه شروع میشود و ربات اصلی فیلم در یک روند تصنعی وارد جریانی قرار میگیرد که قرار بود اینطور باشد در واقع روند داستان به طوری اجرا میشود که به مانند یک سخنرانی یا کلاس درس می ماند و اتفاقاتی که در فیلم رخ میدهد به طور منظم روی هم سوار نمیشود تا پیشرفت رو به جلوی قصه را برای مخاطب منطقی کند.
دکوپاژ فیلم سریع و حادثه ای بسته میشود و نحوه ی چیدمانش گیج کننده است و زمانی که تازه موضوع داستان شروع میشود، فیلم پایان می یابد.
استفاده از تصاویر دیجیتالی در ظبت صحنه های ربات بسیار عالی و باور پذیر جلوه میکرد اما به نسبت هزینه و نوع داستان به مانند فیلمهای هم نوع خودش نمی تواند به سبب کارگردانی و فرم بدش به یک فیلم ماندگار و تاریخی تبدیل شود.
نقد محتوایی:
ربات چپی تبدیل به یک موجود زنده با عواطف و احساسات می شود و کم کم رشد و نمو میابد و از اینکه خالقش جسم او را معیوب ساخته شکایت می کند و سر انجام قدرتش از خالق بیشتر شده و توانایی تعمیر خویش و انتقال روح خالق به یک ربات را پیدا می کند تا خود و خالق را برای همیشه زنده نگاه دارد.
ایده بسیار جذاب با موضوعی به روز است که جذابیتش را وامدار اکشن بودن ایده و به روز بودنش وامدار مسئله هوش مصنوعی است و در همین ابتدا پرداختن نویسنده به موضوعات اعتقادی کاملا مشهود است.
با اینکه فیلمهای غربی همیشه به لایه گذاری در فیلمها معتقدند اما این فیلم به طور واضح و ملموس رویکردهای اعتقادی و فلسفی خودش رو بیان میکند.
یک ذره به اومانیسم میزند و اینکه انسان میتواند به جایگاهی برسد که بالاتر از خداوند بشود، اما خداوند برای کنترل آن قوانین محدود کننده در جامعه قرار داده است.
با اینکه فیلم بارها عالم دیگر را نام میبرد و آن را قبول دارد ولی سر آخر کنترل روح به دست مخلوقی میافتد که توسط انسان خلق شده و از کنترل خداوند خارج میگردد که میشود دلیل این امر را اینطور دانست که این فیلم مخاطب خاص از ملیت و قومیتی خاص را نداشته باشند و همه برای تماشای این فیلم وقت گذاشته و باورهای کارگردان را باور کنند.
در فیلم سیر رسیدن به جاودانگی در بین افراد اراذل اوباش و شبیه به شیطان پرستان امروزی طی میشود جایی که خبری از دین، قوانین و اخلاقیات نیست و هرنوع قانون شکنی را مجاز میدانند اما به طرز زیرکانه ای هم اعتقاد ادیان دیگر به دنیای دیگر را تایید می کند و هم در این روند و برای خدا یک نوع رجز خوانی برای مبارزه و کنترل روح انجام میدهد.
سرآخر میتوان با دیدن این فیلم اینطور برداشت کرد که همچنان انسان در پی رسیدن به خدا و ایجاد دنیایی در مقابل خداوند و خارج از کنترل خدا است.
تماشای این فیلم برای علاقه مندان به ژانر اشکن و حادثه ای و برای آموزش تکنیک های جلوه های ویژه مناسب است اما از نظر محتوایی مسلما با آموزه ها و ارزشهای اسلامی ، ایرانی مناسب نیست.
منتقد: محمد جواد فلاح
نظرات