مقام معظم رهبری : “همه باید مسائل فرهنگى را جدى بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحی‌گرى است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریان‌هاى خلاف اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد مى‌شود. اینها چیزهایى است که همه‌ مسئولان کشور باید به آن بسیار توجه کنند و فقط مخصوص مسئولان فرهنگى نیست.” (۱)

به گزارش ۸دی نیوز : با مطالعه و تحلیل تئوری انقلاب ها، به این نتیجه می رسیم که هر انقلاب دارای یک تئوری فراگیر و تعمیم دهنده به ساحت های بنیادین حکومت است که دردرون خود ارزش ها و آرمان هایی(ایدئولوژی) را پرورش داده وبه اثبات میرساند.

برای نمونه درقرن ۲۰ ، با وقوع انقلاب های کمونیستی برگرفته ازاحزاب سوسیال در کشورهای اروپای شرقی،امریکای لاتین و چین، ارزشها و مفاهیم کمونیستی مانند حمایت از اقتصاد سوسیالیستی و پشتیبانی از طبقه کارگران وفرودستان یا همان پرولتاریا ،متشکل کردن پرولتاریا در قالب یک طبقه، سرنگون کردن سیادت بورژوازی و تسخیر قدرت سیاسی به وسیلهٔ پرولتاریا مطرح شدو رشدو نمو پیدا کرد و این شاخصه ها وارد زندگی و روابط فرهنگی و اجتماعی آن کشورها شد و به عنوان بخش مهمی از فرهنگ اجتماعی آن کشورها شکل گرفت و تاسالها به عنوان قانون رواج و ادامه یافت .

پروسه غربی سازی فرهنگی وترویج هویت برگرفته از پروژه مدرنیزاسیون در ایران ،از زمان پهلوی اول آغاز شد که میتوان به مواردی مانند :قانون کشف حجاب زنان،قانون پوشیدن لباسهای متحدالشکل با کلاه مخصوص غربی،محدودیتهای دینی در انجام مراسمات مذهبی واهمیت بخشیدن به تاریخ ایران باستان و… اشاره نمود که البته این قوانین سخت و خشن رضاخانی به دلیل غیرتمندی و پافشاری مردم ایران براعتقادات اصیل دینی خود هرگزبه عنوان یک عرف مشروع و مقبول نهادینه نشد . در حقیقت باید گفت آن قلدر مآبی و زورچماغ رضاخانی نتوانست فرهنگ غربی را بر جامعه ی مذهبی ایرانی مسلط سازد.در دوره ی پهلوی دوم هم این سناریو علی رغم باز شدن پای رادیو و تلویزیون به کانون خانواده های ایرانی وسوء استفاده حکومت از ظرفیت بزرگ این رسانه در این راستا ، با تحریم مردم متدین ودیندارایران روبرو شد .

با وقوع انقلاب اسلامی ایران که به نظر بسیاری از تحلیل گران و نظریه پردازان غربی، حادثه ای بزرگ و غیرقابل پیش بینی در عصر خاموشی و فراموشی معنویت بود، اندیشه های دینی در غالب یک ایدئولوژی الهی احیا شد. ندا و صدای این انقلاب آنقدر قدرتمند بود که توانست درعمق روح و روان بسیاری از امت های مسلمان منطقه و ملت های مستضعف وآزادی خواه حتی در دوردست ترین نقاط جهان، نفوذ و رسوخ کند.

درسالهای ابتدایی این انقلاب به واسطه ی جنگ تحمیلی ،شمیم معطرفرهنگ ایثار و شهادت در گوشه گوشه ی این مرزو بوم منتشر میگشت و چه دلهایی که با استشمام این رایحه ی بهشتی ،عاشقانه به صفوف فاتحان کربلای حسینی از بند صدامیان و ناجیان آزادی قدس شریف از اسارت صهیونیستها شتافتند.شهدا با رفتنشان فرهنگی را برایمان به یادگار گذاشتند که تا سالهای سال میتوانست نجاتبخش جوانان این مرزو بوم از گنداب فرهنگ مغرب زمین باشد.

ولی حیف که سردمداران دولتهای سازندگی و اصلاحات ،با پایه گذاری و ترویج فرهنگ منحرف سرمایه سالاری وبازنشر وحمایت از اندیشه های ملحدانه متفکران لیبرالیسم غربی، خواسته یا ناخواسته به رویارویی ومقابله با فرهنگ ایثار و شهادت برخاستند.حافظه تاریخی مردم ما هرگز فراموش نخواهد کرد تئوری پردازان غرب زده ای که در دوره اصلاحات میگفتند ومینوشتند که رزمندگان دفاع مقدس افرادی خشونت طلب بودند و در قرن حاضر نیاز به خشونت نیست و باید با دشمنان تعامل وگفتگو نمود! یا آن نظریه پرداز اصلاح طلبی که متن زیارت عاشورا را خلاف روح دموکراسی میدانست و معتقد بود که علیه خدا هم میتوان راهپیمایی نمود !!

اگر دردهه ۷۰ و ۸۰ برنامه ریزی های دقیق و پایه گذاری های صحیح آموزشی و فرهنگی اسلامی ،درجامعه انجام میگرفت در دهه ۹۰ هرگزشاهد این وضعیت بغرنج فرهنگی نبودیم. البته ناگفته نماند که در دولت فعلی هم برخی رفتارها و گفتارهای دولتمردان مزید برعلت گشته است .صحبتهایی نظیر،”هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم” “پلیس موظف به اجرای اسلام نیست”، “مردم را به زور نمیتوان به بهشت برد” و…

وهمچنین رفتارهایی مانند : برگزاری کنسرت های موسیقی در دانشگاهها،اردوهای مختلط دانشجویی،اعطای مجوز وزارت ارشاد به خواننده زن ،”حمایت از فیلم تحریف آمیزواقعه کربلا(رستاخیز)علی رغم مخالفت مراجع تقلید، بالارفتن روزبه روز تعداد قلیانسراها و… از عوامل ایجاد ناهنجاری های فرهنگی میباشد .

متاسفانه امروزبه دلیل کم کاری ها و نبود عزم جدی جهت پرداختن به این مقوله مهم، جامعه دچار یک بی برنامه گی و دوگانگی شدید فرهنگی شده است وعرصه وسیع فرهنگ از نبود یک بی نظمی گسترده رنج می برد .در کنار این بی برنامگی مسئولان فرهنگی کشور،تبلیغات و نفوذ نرم دشمن از طریق رسانه ها به ویژه هزاران شبکه ماهواره ای و اینترنتی وشبکه های مجازی موبایلی که باعث یک نوع افسارگسیختگی خطرناک در این زمینه شده است هم روز به روز افزایش می یابد.

برای نمونه، آیا وضعیت فرهنگی جامعه به خصوص در مورد پوشش و حجاب، در شان یک مملکت اسلامی که بیش از ۳۰۰ هزار شهید در راه تحقق ارزشها و آرمان های اسلامی تقدیم نموده می باشد؟ مانتوها وشلوارهایی با رنگ های عجیب و غریب وساپورت های چسبان آن هم با قیمتی ارزان، به راحتی در فروشگاه ها و مغازه های کشورمان که قرار بود روزی پرچم دار نهضت اصیل اسلامی و صادرکننده اسلام ناب محمدی (ص) در جهان باشد، به راحتی عرضه می شود. در این میان تعداد مغازه های فروش لوازم آرایشی هم روز به روز در حال افزایش است . در شهرهای بزرگ آزارهای لفظی خیابانی علیه بانوان محجبه اخیراً به صورت فیزیکی نیز افزایش یافته است ،و در سایه بی ­توجهی مسئولین فرهنگی به مقوله حجاب و منع نهادهای انتظامی از ورود به این موضوع، هر روز بر تعداد جانبازان و شهدای امر به معروف و نهی از منکر افزوده می­شود.

متاسفانه سکوت دولت در قبال این پدیده ضدفرهنگی و ضددینی موجب شده تا عرصه برای هنجارشکنان مساعد شده و آنان بدون نگرانی دست به اعمال وقیحانه خود بزنند. عدم حمایت از ناهیان از منکر و چشم پوشی از بدپوششی و عدم برخورد قاطع با مزاحمان نوامیس مردم ، به معنای چراغ سبزی برای برهنگی بیشتر و هنجار شکنی گسترده تر شده است.

شهید علی خلیلی نمونه­ ای است برای خواب رفتگان دولتی که کمتر توجهی به خون جوانان این مرز و بوم دارند.

وزارت ارشاد هم به جای رسیدگی به این مسائل مهم ،سرگرم ارائه مجوز به فلان خواننده از لس آنجلس برگشته وفراهم کردن اجرای کنسرت موسیقی برای وی یا تجلیل از عناصر ضدفرهنگی در مناسبتهای مختلف ویا خواهان رفع همه ممیزی­هاست!!

در پایان باید ازمسئولین و مدیران امر پرسید که ،در این چند سال چه شده است که دخترایرانی که رضاه خان قلدرهم نتوانست حتی به زورچادر را از سر وی بردارد، امروزبا سربرهنه و با افتخار،درشبکه های مجازی سلفی میگیرد؟!