صدمه فرهنگی با چتر فرهنگی

شادی و نشاطی که سازنده باشد مورد توجه اسلام قرار گرفته است نه شادی و نشاطی که بد مستی” خماری” و اباحه گری را به دنبال داشته باشد.

صدمه فرهنگی با چتر فرهنگی

به گزارش ۸دی نیوز، دکتر ابراهیم قاسمی روشن یادداشتی با عنوان “” نوشت که متن آن در زیر آمده است:

 یکی ازابعاد اصلی انقلاب اسلامی ایران که جوهره و شاکله حقیقی آن را تشکیل می دهد بعد فرهنگی آن است تا جایی که از دیدگاه برخی انقلاب اسلامی ایران چیزی جز یک تغییر و تحول فرهنگی نمی باشد بدین ترتیب اگر علت اصلی شکل گیری انقلاب فرهنگ بوده پس به تعبیرفلاسفه که” علت موجده یک چیز علت مبقیه آن نیزهست” برای حفظ و استمرارانقلاب و دستاوردها و ارزشهای آن باید بصورت مداوم تحرکات و رفتارهای فرهنگی را در جامعه رصد نمود و برای آن برنامه ریزی کرد و جلوی انحرافات و آسیب های فرهنگی جامعه را گرفت.

به جهت اهمیت این مسئله و نقش حیاتی آن است که مقام معظم رهبری نسبت به مسئله فرهنگ و بی توجهی به آن اظهار نگرانی می کنند و مسئولین و دولت مردان را به آن توجه می دهند. نکته هائز اهمیت این است که تغییرات فرهنگی بخلاف دیگر تغییرات به کندی صورت می گیردو اگر مسائل فرهنگی یک کشور دستخوش تغییر قرار گیرد جبران آن و برگرداندن آن به جایگاه قبلی و اصلی به آسانی صورت نمی گیرد.

مقام معظم رهبری در این رابطه به دولتمردان و متولیان فرهنگی کشور انذارمی دهند که ((ما حتما در مسئله فرهنگ {باید توجه کنیم} دولت محترم باید توجه کند.دیگران هم توجه کنند.بنده هم در این نگرانی با شما سهیم هستم و امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه می کنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمی شود کرد بی ملاحظی نمی شود کرد. اگر چنانچه یک رخنه فرهنگی بوجود آمد مثل رخنه اقتصادی نیست که بشود{آن را} جمع کرد” پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانه نقدی داد. . . به این آسانی قابل ترمیم نخواهد بود.))

اینکه فرهنگ چیست وازچه عناصری تشکیل یافته است.چه عواملی باعث تغییر عناصر فرهنگی یک جامعه می شود. آیا عناصر فرهنگی امور نسبی هستند یا مطلق؟ رابطه فرهنگ با دین چیست؟ میزان تاثیر گذاری فرهنگ بر ذهن ورفتار افراد چقدر است؟ چارچوب های نظر آن کدام است؟ فرهنگ جوامع و مکاتب مختلف بر چه پیش فرض هایی استوارند و بر چه فلسفه ای ابتناء دارند. اختلاف اصلی فرهنگ ها بر چه پایه ای است و . . .

از جمله مباحث جدی در حوزه فرهنگ است که هنوز در رابطه با این مباحث کارهای در خور توجه و اساسی صورت نگرفته است. واز دید بسیاری از سازمان ها و نهادهای فرهنگی جامعه مغفول مانده است.

اگربناست توجه جدی در حوزه فرهنگ بوجود آیدوفرهنگ یک جامعه دستخوش تحول قرار گیرد اولا باید مسئولین و دست اندرکاران امور فرهنگی جامعه مثل وزارت ارشاد اسلامی- صدا و سیما- معاونت فرهنگی دانشگاه ها و شهرداریها از شناخت لازم و کافی از این مباحث بنیادین در حوزه فرهنگ برخوردار باشند و ثانیا از هر نوع برخورد سطحی نگری با مسائل فرهنگی اجتناب کنند و همچنین از جزیره ای عمل کردن در رابطه با فعالیت های فرهنگی پرهیز کنند که برای این کار لازم است یک مهندسی فرهنگی جامع و شفاف متناسب با مبانی دینی و ملی جامعه ما طراحی گردد.

اگر براین باور هستیم که دین اسلام در بین ادیان الهی و توحیدی از جمله کاملترین آنهاست که به نیازهای انسان در همه ابعاد وجودی یعنی جسمی و روحی ” فردی و اجتماعی” دنیوی و اخروی توجه کرده است ، یقینا فرهنگ را به جهت نقش کلیدی آن در شکل دادن به باورها وارزشها ورفتارهای انسان” کانون توجه خویش قرار داده است بطوریکه فرهنگ یک فرد مسلمان و یک جامعه دینی با دیگر فرهنگ ها تفاوت فاحش و آشکاری دارد و چه بسا پرداختن به یک دسته فعالیت های فرهنگی در یک جامعه، هدف باشد ولی درجامعه دیگری یک امر روبنایی و طفیلی بحساب آید این مسئله باید مورد توجه مسئولین فرهنگی جامعه ما قرار گیرد که تحت تاثیر فعالیت های فرهنگی دیگر جوامع قرار نگیرند که عین همان کار را در جامعه خویش ترویج نمایند. انچه امروز مورد غفلت و بی توجهی متولیان جامعه فرهنگی ما قرار گرفته است این است که کار فرهنگی را به یک دسته فعالیت های فرعی و ظاهری سوق داده یا منحصر کرده اند که در این صورت چه بسا نیت خوبی هم داشته باشند ولی جامعه از آثار زیانبار آن در امان نمی باشد.

دست اندرکاران امور فرهنگی به جای تلاش وافر در زمینه تقویت باورها، ارزش ها و هنجارهای فردی و اجتماعی اعضای جامعه خویش، تنها به برگزاری کنسرت ها- اردوها- تئاترها- فیلم ها و عکس هابسنده کرده و این باور را در ذهن مخاطبین ایجاد کرده اند که با شنیدن کارهای فرهنگی فهرست همین برنامه ها بر ذهن آنان نقش می بندد و اگر هم در عرصه های دیگری فعالیت هایی از سوی متولیان امر صورت گیرد تنها کمک به تجهیزات سخت افزاری مساجد، حسینیه ها، امامزاده ها و اماکن مذهبی وملی می باشد که چنین کارهایی در زمان طاغوت توسط دولتمردان آن نیز صورت می گرفته است.

امروزه شاهد ترویج چشمگیر این برنامه ها در سطح استان و شهرستان ها می باشیم بطوریکه وجود بنرهای رنگارنگ در کوی و برزن این شهر نظر هر رهگذری را به خود جلب می نماید که افراد را برای حضور در این مجالس دعوت می کنند.

حوزه نفوذ و گسترش این برنامه ها به حدی است که گویا یکی از رسالت های اصلی دانشگاه و دانشگاهیان برگزاری چنین مراسمی است. به نظر می رسد اگر این روند ادامه پیدا کند شاید در آینده نه چندان دور شاهد برگزاری این برنامه ها در مراکز مذهبی و دینی نیز باشیم.

آیا حقیقتا مشکلات اصلی جامعه، خانواده ها و جوانانمان این است؟ این برنامه ها چقدر می تواند معضلات و دغدغه های جوانان جامعه ما را مرتفع کند؟ چقدر ارزشهای دینی و اخلاقی را تقویت می کند؟

گر چه آموزه های دینی و روایات ما شادی و نشاط را یک امر مطلوبی می دانند و نسبت به شادکردن دیگران سفارش می کنندولی باید توجه کنیم که اولا چقدر تلاش می شود تا همزمان بقیه عناصر فرهنگی در جامعه تقویت شود ثانیا شادی و نشاطی که سازنده باشد مورد توجه اسلام قرار گرفته است نه شادی و نشاطی که بد مستی” خماری” و اباحه گری را به دنبال داشته باشد بطوریکه انسان را از یاد و نام خدا و شادی و لذت های اخروی و معنوی غافل سازد و ارزش وجودی انسان را در حد یک حیوان هوسران و سرمست از لذت های پوچ حیوانی تنزل دهد.

در جامعه دینی مسئولین و حاکمان آن وظیفه تربیت افراد و سوق دادن آنها بسوی تقرب به خداوند و ورود در بهشت را دارند بطوریکه مقام معظم رهبری این را حق مردم می داند و می فرماید (( بایستی بادقت مراقب رفتار و حرکت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامه ریزی کرد این یکی از مهمترین وظایف حکومت است و حق بزرگی است که مردم برگردن حکومت دارند.))

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه