راز رفتار رفسنجانی چیست؟

در این که هاشمی رفسنجانی شخصیت بزرگی است تردیدی وجود ندارد.

راز رفتار رفسنجانی چیست؟
در این که هاشمی رفسنجانی شخصیت بزرگی است تردیدی وجود ندارد. هاشمی رفسنجانی در سال های مبارزه علیه طاغوت از روحانیان مبارز بوده و به همراه شخصیت هایی چون حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، آیت الله طالقانی، آیت الله شهید بهشتی، استاد مطهری و چند شخصیت دیگر از جمله مرحوم منتظری حلقه اول یاران امام را تشکیل می دادند.
البته سرنوشت و عاقبت همه این شخصیتها یکسان رقم نخورده است. بیشتر افراد این حلقه به رحمت حق پیوسته اند، شهید مطهری پس از یک عمر تلاش عالمانه و پی ریزی زیربنای فکری نظام مقدس اسلامی مورد خشم کج اندیشان قرار گرفت و شهد شیرین شهادت را نوشید تا امام (ره) در سوگ حاصل عمرش بنشیند. شهید بهشتی نیز پس از عمری مجاهدت عالمانه و تلاش خستگی ناپذیر برای طراحی نظام سیاسی منطبق بر آرمان های انقلابی و تلاش برای نهادینه کردن کنش سیاسی در جامعه اسلامی در قالب حزب، مورد کین منافقان سیاه دل قرار گرفت تا یک ملت از ملتش محروم گردد. آیت اله طالقانی نیز که برای امام  برادر و برای مردم چون پدر بود، پس از عمری مبارزه و تفسیر قرآن و احیای نماز جمعه و البته نقش پدرانه ای که برای جریانات سیاسی داشت به دیار حق شتافت. اما مرحوم منتظری مسیری متفاوت با دیگر یاران نزدیک امام (ره) را پیمود. او که توانسته بود با ریاست مجلس خبرگان رهبری و البته همکاری مجدانه شهید بهشتی و طبعا سایر نمایندگان انقلابی در تصویب پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش داشته باشد. در آثار علمی خود نیز به اثبات ولایت فقیه می پرداخت تا اینکه موضوع “اختلاف نظر” وی با امام به مرز “جدائی” رسید. او که همان سال ها درحلقه “جمعی از نزدیکان” خود گرفتار آمده بود تا انگیزه کافی و لازم را جهت رویاروئی وی با امام به وی بدهند بعدها نیز در زمان امامت حضرت آیت الله خامنه ای بویژه بعد از انتخابات دوم خرداد عرصه را برای بروز بیشتر اختلافات مهیا دید تا بلکه از این رهگذر بتواند از مرجعیت فکری و مذهبی  امام جامعه بکاهد. سخنرانی سال ۷۶ او مصداق این تلاشِ البته نافرجام است. هر چند با فوت او در سال ۸۸ مقام معظم رهبری بزرگوارانه برای فوت وی پیام تسلیت ارسال نمود و البته از خداوند مسالت نمود تا تلاش های انقلابی اش را کفاره خطاهای چندسال آخر عمرش قرار دهد.

از آن جمع محدود که همه شان در شورای انقلاب و دیگر مناصب مهم و تعیین خطوط کلی نظام موثر بوده اند دو تن باقی مانده اند.مقام معظم رهبری و آقای رفسنجانی که اتفاقا هر دوی آنان نیز مورد ترور کینه ورزانه منافقان قرار گرفته اند؛ حضرت آقا به خیل جانبازان درآمده اند و آقای هاشمی جان سالم به در برده اند.

هدف از ذکر این مقدمه تاریخی-تحلیلی آن است که بتوانیم در فضایی بهتر رفتار این روزهای رفسنجانی را تحلیل کنیم. هر چند آنچنان که خود وی در خاطرات خود می گوید “اختلاف نظر” او با امام (ره) کم نبوده است. اما این “اختلافات” این روزها و سال ها بعد از رحلت آن یگانه دوران “بروز” می یابد.

مومنین انقلابی توقع داشتند که رفسنجانی ضمن پذیرش ولایت حضرت آقا در راستای تقویت نظام و سیاست های اعلامی اش بیش از پیش بکوشد تا خلاء وجود امام راحل (ره) و یاران انقلاب احساس نگردد. اما دست کم در مواردی که آشکار و عیان شده این توقع برآورده نشده است. ذیلاً به چند نمونه از حرکات اخیر وی که موجب تضعیف نظام گردیده اشاره می گردد:

ادعای تقلب درانتخابات سال ۸۸ و انتشار نامه بدون سلام و البته تهدیدآمیز به رهبری، تبدیل تریبون مقدس نماز جمعه – که علی القاعده می بایست درراستای تقویت نظام باشد – به ارگان فتنه گران، اتخاذ موضع خلاف سیاست رسمی نظام در مورد سوریه و…

براستی راز رفتار های رفسنجانی چیست؟

روزی از کشتار مردم سوریه توسط بشار اسد سخن می گوید و روزی دیگر تکذیبش می کند. پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر چنان خود را برنده انتخابات می پندارد که حتی از کندی تغییر استانداران گلایه مند است! روزی با نقل درخواست خود از امام – که بیانگر “اختلاف نظر” وی با امام است – موضوع حذف شعار مرگ برآمریکا را مطرح می کند و زشتی کار آنجاست که چنان القاء می شود که گویی امام موافق حذف این شعار بوده!!

وی حتی خواستار حذف شعار “مرگ بر ضد ولایت فقیه” می شود تا همچنان بر “اختلاف” خود با امام و ولی امرش اصرار داشته باشد. سیمای جمهوری اسلامی که رسانه نظام است در راستای تنویر افکار عمومی اقدام به پخش خاطره ادعایی هاشمی و بعد از آن نظر مبارک حضرت امام (ره) می کند. دقیقاً بعد از پخش این مستند است که هاشمی صدا و سیما را سانسورچی و جعبه جادو می نامد که توان تاثیر بر مردم را ندارد! گویی روز به روز هاشمی تند تر می شود و ادبیات او به ادبیات اپوزیسیون تمایل می یابد.

چنانکه بیان شد هاشمی شخصیت بزرگی است و البته اشتباهات بزرگ نیز متاسفانه از مردان بزرگ ساخته است.

پاسخ به سئوالات زیر شاید بتواند راز رفتارهای رفسنجانی رابه دست دهد:

آیاهاشمی کینه های ۸ ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد و انتخابات سال ۸۴ را بروز می دهد؟

آیا هاشمی می خواهد تاثیر گذاری خود بردولت  آقای روحانی را افزایش دهد؟

چرا در طرح مباحثی نظیر شعار مرگ بر آمریکا از امام (ره) هزینه می کند؟

چرا هاشمی حاضر می شود امام (ره) را صرف منازعات خود کند؟

آیا هاشمی در حال فاصله گرفتن از سیاست های رسمی  نظام جمهوری اسلامی ایران است؟

آیا هاشمی می خواهد مرجعیت فکری مخالفان نظام را بعهده گیرد؟

آیا هاشمی به پایان حضور در نظام جمهوری اسلامی نزدیک می شود؟

تناقض حضور ایشان در منصب ریاست مجمع تشخیص مصلحت که وظیفه اش تعیین سیاست های کلی نظام است با مخالفت های وی با سیاست های رسمی نظام تا کجا امتداد خواهد یافت؟

آیا سرانجام رفسنجانی همان مسیر طی شده توسط مرحوم منتظری است؟

آیا هاشمی در “حلقه نزدیکان” و مشاوران متنوع و گوناگون گرفتار شده که هریک بر افکار ایشان تاثیر دارند؛ گروهی ایشان را به ابراز مخالفت تشویق و گروهی دیگربه تکذیب همان مواضع ترغیب می نمایند؟

و…

برای همه ی مبارزان و مجاهدان انقلابی و بلکه برای همه ی مومنین بویژه آقای هاشمی آرزوی عاقبت به خیری داریم. امیدواریم هاشمی همچنان در سنگر انقلاب و تحت ولایت امام مسلمین باشند هر چند به ویژه در چند سال اخیر مواضع نامناسب ایشان کم نبوده….

امّا نباید از سقوط هیچ کس خوشحال شد.

 

غلامرضا دولتی

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
محمد
خوب الآن بالاخره که چی؟
در حاشیه