پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
کوخی در میان کاخ نشینان/ آرزوی علیرضا رفتن به مشهد بود!
جالب آن بود دور این خانه پر بود از ویلاهای همچون کاخ، و در میان این کاخ ها کوخی قرار داشت، که درآن خانواده ایی زندگی می کردند که مادر خانواده برای امرارمعاش برای همین کاخ نشینان کار میکرد تا شاید بتواند نانی بر سر سفره بیاورد.
به گزارش هشت دی نیوز به نقل از پیک دانشجو ، خیلی اتفاقی با من تماس گرفتند و گفتند خانه ایی هست همین اطراف شهر، عده ای با نام فرزندان ولایت دور هم جمع شده اند تا با بهانه کار جهادی خود را بسازند. من هم دوربین خودم را برداشتم و همراه این دوستان به منطقه نخجیر کلایه لاهیجان، که پنج دقیقه با شهر فاصله داشت رفتیم.عجیب بود. همیشه فکر میکردم برای کار جهادی باید صدها کیلومتر با شهر فاصله بگیریم، ولی در یک کیلومتری شهر منطقه ایی بود که خانواده ایی در آن زندگی میکرد که حتی امکانات اولیه زندگی را نداشتند.
جالب آن بود دور این خانه پر بود از ویلاهای همچون کاخ، و در میان این کاخ ها کوخی قرار داشت، که درآن خانواده ایی زندگی می کردند که مادر خانواده برای امرارمعاش برای همین کاخ نشینان کار میکرد تا شاید بتواند نانی بر سر سفره بیاورد.
پسر خانواده اسمش علیرضا بود، سر صحبت را باهاش باز کردم، مدرسه میرفت ، کلاس ششم بود، دوست داشت پلیس شود، می گفت : میخواهم آنقدر درس بخوانم تا خانه ای برای پدر و مادرم بخرم ، از آرزوهایش پرسیدم،او مثل خیلی از بچه های امروزی نه صحبت از آی پد کرد نه از موبایل و موتور حرفی گفت، بلکه آرزویش این بود که بتواند به مشهد برود، پرسیدم اگر رفتی مشهد، از امام رضا چی میخوای؟ نگاهم کرد و گفت: ازش میخوام که بازم بزاره بیام به پابوسش! با تعجب پرسیدم خانه یا ماشین از امام رضا نمیخوای؟ خنده ایی شیرین کرد بهم و گفت: نه!
پدر و مادر این خانواده با خنده دلنشین و رضایتمندشان ، به کار بچه ها نگاه میکردند، انگار دنیا را بهشان داده بودند، تمام آرزویشان این بود که حمام و سرویس بهداشتی مناسبی داشته باشند.
در پایان به زندگی شهری خود فکر میکردم که چقدر در آرزوهای مادی و بزرگم غرق شده ام در حالیکه عده ای آرزویشان داشتن امکانات اولیه برای یک زندگی است.
نظرات