شهیدگمنام شوشتری که داماد لاهیجانی ها شد+عکس

همسرشهید قلعه تکی زاده در شرح این داستان با بیان اینکه سال ۵۶ وقتی که تنها ۱۵ سال سن داشتم با محمد قلعه تکی زاده ازدواج کردم گفت:اهل شهرستان آستانه اشرفیه هستم و ثمره این ازدواج ما یک پسر و ۲ دختر بود.

شهیدگمنام شوشتری که داماد لاهیجانی ها شد+عکس

به گزارش هشت دی نیوز به نقل از«لاهیجان» ، محشمدقلعه تکی زاده اصالتی شوشتری که پس از فوت پدر و مادرش به تهران آمد و در شرکت زمزم مشغول به کارشد.محمد با صاحب خانه اش به خواستگاری دختری ۱۵ ساله می رود و با وی ازدواج می کند که حاصل این وصلت سه فرزند می باشد.به گفته همسرمحمدقلعه تکی زاده هر وقت که از وی سراغ خانواده اش را می گرفت جواب قانع کننده ای از محمد نمی گرفت. محمدقلعه تکی زاده در عملیات والفجر یک در فکه به شهادت می رسد و داستان زندگی اش معمایی برای همسرش می شود.

ادامه داستان را از زبان همسر و خواهر شهید بخوانید.

همسرشهید قلعه تکی زاده در شرح این داستان با بیان اینکه سال ۵۶ وقتی که تنها ۱۵ سال سن داشتم با محمد قلعه تکی زاده ازدواج کردم گفت:اهل شهرستان آستانه اشرفیه هستم و ثمره این ازدواج ما یک پسر و ۲ دختر بود.

شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۱)

وی این چنین گفت:در زمان خواستگاری محمد مطرح کرده بود که پدر و مادرم وقتی که ۱۲ ساله بودم فوت کردند. گفته بود که ۲ خواهر دارم ولی در عروسی عضوی از اعضای خانواده وی را ندیدم. پس از ازدواج هم،چون محمد در شرکت زمزم کار می کرد،برای زندگی عازم تهران شدیم.

با شروع جنگ محمد هم تصمیم گرفت که به جبهه برود تا اینکه در عملیات والفجر یک باخبر شدم که در منطقه فکه شهید شده است.

پس از شهادت محمد برای اطلاع یافتن خانواده اش در جنوب،چهلم و سالگردش را در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ کردم،چند سال بعد آگهی انحصار وراثت دادم اما انگار کسی از خانواده محمد پیدا نبود.

یکسال و نیم پس از شهادت محمد با فرزندانم در تهران به سختی زندگی کردم، اما دیگر بزرگ کردن ۳ بچه قد و نیم قد برایم سخت بود و به همین علت به لاهیجان کوچ کردم و در بنیاد شهید مشغول به کار شدم.

شناسنامه شهید که باطل شده بود و تنها یک برگ فتوکپی از شناسنامه شهیدمحمدقلعه تکی زاده برایم مانده بود،اما ناامید نشدم و همچنان به فکر یافتن خانواده همسرم بودم. اما چون آدرس و نشانه ای از آنها نداشتم،امیدی هم به پیداکردن آنها نداشتم.

حتی وقتی که دختر کوچکم در مقطع پزشکی اهواز مشغول به تحصیل شد برای انتقالش به استان گیلان با وی به استان خوزستان رفتم و در طی سه روز تمام تلاش خود را کردم اما انگار هیچ خبری از خانواده قلعه تکی زاده نبود.

پس از آن در سال ۸۲ عازم راهیان نور شدم و به کمک یکی از همسران شهدای لاهیجان باز هم تمام تلاش خود رابرای یافتن خانواده شهید کردم اما این بار هم نتیجه ای نداشت.محمد چند بار اشاره کرده بود که اهل شوش یا شوشتر است اما آدرس دقیقی نداده بود.

وی افزود:دامادم در یکی از بیمارستان های خرمشهر پزشک بودند و دخترم هم یک ماهی در خرمشهر در کنار همسرش مشغول به طبابت شد.

تا اینکه روزی در تماس تلفنی که با من داشت خبر مهمی به من داد.

دخترم گفت که بعد از ۱۰ روز طبابت در این بیمارستان نزدیک ۵۰ بیمار با نام خانوادگی قلعه تکی زاده معاینه کردم.حتی یکی از پرسنل بیمارستان نیز قلعه تکی زاده بود.

همین یک جمله کافی بود تا امیدم زنده شود و پس از گذشت نزدیک به ۳۵ سال دوباره این حسم تازه شود.

از بنیاد شهید گیلان برای بنیاد شهید اهواز نامه ای گرفتم و از آنجا هم نامه ای برای ثبت اسناد اهواز . باور نمی کردم که بعد از ۳۷ سال خانواده همسرم را پیدا میکنم و نزدیک آنها هستم.ثبت اسناد اهواز عکس خواهر شهید را در سیستم به من نشان داد و پس از کلی خواهش توانستم تنها یک کد پستی از ثبت احوال شهرستان اهواز دریافت کنم.

همانجا به پسرم جواد زنگ زدم و گفتم که خواهران شهید را پیدا کردم. خبری که غیرقابل باور بود.

ساعت شش بعدالظهر توانستم منزل معصومه قلعه تکی زاده خواهر شهید را در شهرستان شوشتر پیدا کنم.

زنگ خانه را زدم.

کیه؟

شما معصومه قلعه تکی زاده هستید؟

ها.

دوکلمه ای که برایش ۳۶ سال تلاش کرده بودم.

خواهرشهید دم در آمد و در پاسخ به سوال من که از وی پرسیدم شما برادری نداشتید گفت:چرا داشتیم ولی الان نمی دانیم کجاست.

ادامه ماجرا را از زبان خواهر شهید قلعه تکی زاده بخوانید:

شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۱۲)

معصومه قلعه تکی زاده خواهر بزرگ شهید در ادامه با بیان اینکه خیلی دنبال برادرم گشتیم اما محمد را نیافتیم گفت:خیلی دنبالش گشتیم،اما ناامید شدیم. فکر می کردیم برای کار به خارج از کشور رفته است و دو خواهرش را فراموش کرده.

وی با بیان اینکه همسرشهید وقتی به خانه خواهرم آمد من نیز حضورداشتم گفت:زن داداش عکس شهید را درآورد و گفت که این علی محمد برادر شماست.همینجا خواهرم من را صدا زد و با حالت سوال به من گفت خواهر بیا ببین این علی است.

من هم آمدم و با دیدن عکس آن جوان رشید گفتم که این علی نیست. چون علی محمد را از وقتی که نوجوان بود ندیده بودم. تا اینکه عکس دیگری که خودم در کنار علی محمدم بودم را نشانم داد و گفتم این برادر من است. گفتم این عکس پیش شما چه می کند و زن داداش در جواب گفت که من زنش هستم.

شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۸)

خواهر بزرگ شهید با بیان اینکه پس از شش ماه از فوت پدرم،مادرم هم فوت کرد و ما یتیم شدیم گفت:آن زمان جوان بودیم و محمد هم سن و سالی نداشت و وقتی ازدواج کردم با من زندگی می کرد.

وی با بیان اینکه علی محمد بخاطر بدرفتاری های همسرم با من ناراحت میشد و می فهمیدم که غصه می خورد افزود: تا اینکه روزی به من گفت که دیگر نمی توانم تحمل کنم و از اینجا میروم تا این مشکلات را نبینم. هرچه به برادرم گفتم که تنها می شوم و من تنها تورا دارم قبول نکرد.

تا اینکه دوسال بعد شنیدم که به تهران رفته و در شرکت زمزم مشغول کارشده است.از سال ۴۲ دیگر علی محمد را به چشم ندیدم تا امروز که قاب عکسش را در بغل دارم.

وی در پایان با بیان اینکه خدارو شکر می کنم که سه برادر زاده به نام های فاطمه،جواد و زینب داریم که یادگاران برادرم هستندگفت:افتخارمی کنیم که برادرمان در راه دفاع از اسلام شهید شده و تنها ناراحتی ما این است که برادرمان را ندیدم و داغش بر دل ما مانده و ۱۰ سال قبل از شهادتش هم او را ندیدیم.

شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۱۰) شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۵) شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۷)شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۱)شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۶)شهیدعلی محمد قلعه تکی زاده (۱۱)

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
گمنام
الذین جاهدونا لنهدینهم سبلنا..
سروش
خداوند ما را پاسدار خون شهدا قرار دهد.
زهراسادات
تیتر خبرتون که زده ۳۶ سال یعنی از سال جند تا چند؟ تو مصاحبه گفته بودید از سال ۴۲
شهید زنده
دردی که امثال این خانواده ها کشیدند رو هیچ کس درک نمی کنه.امید ما به شفاعت اوناست
معین
هیچ چیز به جز عنایت شهدا را دراین قصه نمی توان دید.این مصداق روشن آیه قرآن است که می فرماید: ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا
اسحاق
خداروشکر دل خانواده شون شاد شد
احمدی از شوشتر
به داشتن همچین شهیدی افتخار میکنیم.هرچند دیر فهمیدیم...
راضیه
الان خانواده شهید لاهیجان هستن؟
ناشناس اهواز
از خون جوانان وطن لاله دمیده اللهم عجل لولیک الفرج
علی
این شهید بزرگوار کدوم گلزار شهدا دفن هستن؟
در حاشیه