پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
آقا و خانم بازیگر بفرمایید فحش و دری بری
یکی از این افراد بازیگر شناخته شدهای است که عکس با خودروی آخرین مدلش را در کانادا گرفته و دیگری خانم سوپراستاری است که حیوان خانگی چند دهمیلیونیاش را به رخ بقیه میکشد.
به گزارش هشت دی نیوز به نقل از جام نیوز، هنوز چند دقیقه نشده که هزاران لایک میگیرد و ۶۰۰ تا کامنت.
دیسلایک نداریم ولی اگر بود، لابد هزار تایی هم دیسلایک میگرفت. عکسش داغ است؛ تازه از آب گذشته. همین چند دقیقه پیش، پای ماشین میلیاردیاش انداخته و از راه شبکه اجتماعی فرستاده برای هوادارانش، برای هزاران نفر فالوئرش. آقا و خانم معروف بازیگر یا ورزشکار که به واسطه همین معروفیتش و البته کمی استعداد، پول درآورده حالا این پول را به دستمایه خودنمایی و تبلیغ تجملگرایی تبدیل کرده است. یکی از این افراد بازیگر شناخته شدهای است که عکس با خودروی آخرین مدلش را در کانادا گرفته و دیگری خانم سوپراستاری است که حیوان خانگی چند دهمیلیونیاش را به رخ بقیه میکشد.
دیگری گردش در کشورهای دور را دستمایه تجملگرایی خودش قرار داده و آن یکی به روش دیگری میخواهد نشان دهد که چقدر پولش از پارو بالا میرود. اما نتیجه این خودنمایی و تجملگرایی چهرههای شناخته شده چیست؟«عصبیت و بداخلاقی اینترنتی!» چیزی که این روزها در صفحات شخصی همین چهرهها زیاد رخ میدهد؛ مثلا در صفحه بازیگری که با ماشینش عکس گذاشته عدهای پیام گذاشتهاند:
« خاک بر سرتون»، «واقعا متاسفم براتون» یا برای یک ورزشکار دیگر نوشتهاند:«یخ نزنی تو هوای آفتابی»، «چه زشت شدی»، «خیلی ضایعی» و… . حتی این فضای عصبیت در شبکههای مجازی آنقدر پیش رفته که هواداران، حرکت بازیگر سرشناسی را که به گرمخانه تهران رفته و عکس گرفته و درباره وضع بد مردم بیخانمان نوشته، نمایشی و خودبزرگبینی تلقی کردهاند.
چرا فضای عصبیت در شبکههای مجازی جدی است؟
آنطور که از رفتار هواداران برخی چهرهها در شبکههای مجازی برمیآید این است که آنها از پررنگ شدن تجملگرایی بین چهرههایی که دوستشان دارند راضی نیستند و میخواهند هنرمندان یا ورزشکاران سرشناس مانند مردم عادی زندگی و رفتار کنند. دکتر جعفر بای آسیبشناس اجتماعی در این رابطه میگوید: «متلکپرانهای مجازی یا همان کسانی که به آقا و خانمهای معروف ناسزا بار میکنند، جوان هستند و میانگین سنیشان معمولا از١٢ تا ٣٠ سال متغیر است.
آنها تحصیلکردهاند و همگیشان سواد دارند». به اعتقاد او مهمترین عاملی که به فضای متلکپرانی و عصبیت در شبکههای اجتماعی چهرههای شناخته شده دامن میزند خود چهرهها هستند؛ چرا که«بیشتر این افراد با جامعه و مسائلش بیگانه هستند و فقط از نظر سرزمینشان با بقیه جامعه ایرانی اشتراک دارند.
همین است که درک چندانی از مسائل جامعه ندارند و انگار در سیاره دیگری زندگی کنند. نظراتشان هم با بقیه مردم متفاوت است. همینها هستند که با برخی رفتارهای تجملگرایانه حتی باعث تعجب خارجیها میشوند چون بسیاری از چهرههای شناخته شده خارجی هم تا این حد دارایی و سرمایه خود را خرج ماشین و خانه و مسائلی از این دست برای خودنمایی نمیکنند و حتی بعضا در خبرها و عکسها منتشر میشود که فلان چهره خارجی با مترو و وسایل حملونقل عمومی در شهر تردد میکند».
فشار اقتصادی را جدی بگیریم
خود شما درنظر بگیرید دانشجویی که به زحمت هزینه تحصیلش را جور میکند یا پسر جوانی که با ماهی ۷۰۰هزار تومان مجبور است صبح تا شب کار کند و یا همسری که برای تأمین هزینههای جاری زندگیاش مجبور است ۲ شیفت کار کند، حال، جامعهای با این مشخصات که از قضا به فلان چهره سرشناس هم علاقهمند است میآید و در فضای شبکههای اجتماعی مجازی با شرایطی روبهرو میشود که بهاصطلاح میبیند «پول طرف از پارو بالا میرود.» شما جای این افراد باشید چه میکنید و چه واکنشی نشان میدهید؟
دکتر جعفر بای در تحلیل این شرایط میگوید:«چون در کشور ما، دانش آکادمیک صرفا بهعنوان محفوظات ذهنی مطرح میشود و از آنجایی که سیستم آموزشی ما هنوز نتوانسته تربیت را مقدم برآموزش قرار دهد، برخی از افرادی که به هر دلیلی شهرتی برای خودشان دست و پا میکنند نمیتوانند حتی به موضوعی مانند سطح درآمد هم اخلاقی نگاه کنند و کاری کنند که سطح زندگیشان جلوهای در انظار عمومی نداشته باشد».
این آسیبشناس البته وجود چنین فضای عصبیت را جهانی میداند و توضیح میدهد:«ما باید قبول کنیم که به غیر از عدهای محدود، چهرههای ورزشکار، هنرمند و حتی سیاسی اغلب آشنایی چندانی با سواد فعالیت در شبکههای اجتماعی عمومی را ندارند و همین موضوع به چنین آسیبهایی دامن میزند. البته ما نباید یکوقت فکر کنیم این اتفاق تنها در فضای مجازی بومی کشور ما رخ میدهد بلکه در همه کشورهایی که چهرههای سرشناسشان بخواهند خودشان را تافته جدابافتهای فرض کنند همین اتفاق میافتد».
پدیدهای تازه به نام ناسزاگویی اینترنتی
خب حالا گذشته از اینکه برخی چهرههای شناخته شده بهدنبال خودنمایی هستند، چرا عدهای دیگر هر روز و هر روز به صفحات اجتماعی اینترنتی این افراد سرک میکشند و متلک میپرانند؟ همه ما میدانیم که متلک انداختن و ناسزا گفتن اصلا چیز تازهای نیست. جوک ساختن و خندیدن به دیگران هم قدمت زیادی دارد اما اینطور که این آسیبشناس اجتماعی میگوید ؛«متلکپرانی اینترنتی یک پدیده تازه است. اگر قدیم هم چیزی بود، خیلی کم بود اما شبکههای اجتماعی بستری را برای موجسازی و موجسواری فراهم کردهاست.
به گزارش همشهری؛ این موجسازیها مردم را با خودش همراه میکند و طیف عظیمی از اطرافیان را دنبال خودش میکشد. در گذشتههای دور، حساسیت درباره مسئولان و آدمهای بزرگ مملکت وجود داشت اما الان ضریب حساسیت و دامنه تأثیرگذاری مردم بیشتر شدهاست». دکتر جعفر بای معتقد است: «این متلکپرانیها و بیتوجهی به عفت کلام، در گفتوگوهای روزمره این روزها هم دیده میشود».
او این مشکل را به پای فاصله طبقاتی و شکاف اقتصادی میگذارد و میگوید:«در ایران آماری از شکاف طبقاتی نداریم اما من مطمئن هستم که فاصله میان طبقات اجتماعی ما خیلی از حد نرمال فاصله گرفته است. این اتفاق باعث میشود، یک نوع انتقامخواهی، ستیزهجویی و برخوردهایی ازجنس این کامنتهای شبکههای اجتماعی شکل بگیرد. عقدههای فروخفتهای سر باز میکنند و چنین اتفاقاتی را بهوجود میآورند». دکتر بای میگوید: «عدهای در شبکههای اجتماعی مجازی انگار اعتیاد پیدا کردهاند که صفحات برخی چهرهها را هر روز کنترل و چک کنند. آنها از این صفحه به آن یکی و از صفحه یکی دیگر به صفحه چهرهای دیگر میپرند و همین اتفاق مدام باعث میشود تفاوتهای زندگی خود با چهرهها را پیدا کرده و از این تفاوتهای ظاهری عصبانی شوند».
انتقاد به سلوک مسئولان
این روزها که شبکههای اجتماعی، تمام مردم دنیا و رفتارهایشان را تحت کنترل گرفته، دیگر مردم خلوتگاه شخصی ندارند. انگار هیچ دیوار و حیاط خلوتی بینشان نیست و اگر دیواری هم هست، جنسش از شیشه است نه آجر. اینها مشخصات جامعهای است که با شبکههای اجتماعی سر و کار دارند؛ همان شبکههایی که باعث یک اتفاق بزرگ به نام شفافیت اطلاعرسانی شدهاند؛ پدیدهای که جعفر بای، درباره آن میگوید: «ما در دنیای جدید با یک شفافیت اطلاعرسانی روبهرو هستیم که از نظر شخصی مخرب است چون خلوتگاه اشخاص را از بین برده اما از نظر اجتماعی خیلی چیز خوبی است. چون هیچکسی نمیتواند از زیر نگاه منتقدان در امان باشد و چیزی را از مردم پنهان کند».
او رفتار برخی چهرهها را در این رفتارهای نابهنجار اینترنتی مؤثر میداند و میگوید: «یکی از عوامل مهمی که در کنار شکاف طبقاتی و مشکلات اقتصادی، باعث چنین ناسزاگوییهایی در اینترنت میشود، شکاف بین گفتار و رفتار چهرههای شناخته شده است. اینکه چهرهای از خاموش کردن شمع مولا سخن بگوید و بعد با بنز آخرین سیستم حرکت کند، در گفتار و رفتارش تفاوت وجود دارد و همین، باعث نگاه منفی مردم میشود».
او مثالی را هم چاشنی کارش میکند تا دلیل این بداخلاقیها در شبکههای اجتماعی بیشتر روشن شود؛ «همانطور که کودک از رفتار پدر و مادرش رفتار درست را یاد میگیرد، جامعه هم برایش رفتار چهرهها اهمیت دارد، نه حرفهایشان. جامعهای که از حرف اشباع شده، وقتی رفتار متناقض میبیند، به رفتارهای نابهنجار رو میآورد و نتیجه کار میشود همان کامنتهای نامناسبی که در شبکههای اجتماعی مختلف شاهدش هستیم».
نظرات