به گزارش ۸دی نیوز، بسته شنیده های احرارگیل منتشر کرد:

باخود گفتیم حالا که دوربین  شنیده های ما درحاشیه «پارک قدس رشت» نصب هستش از آقا ف.ف خودمون که همین نزدیکی ها دارالاماره اش هست یه احوالی بگیریم! دوربین بسته بیست و ششم شنیده های احرارگیل رو بردیم کمی پایین تر نصب کردیم تا از آخرین اقدام مصوبه فراخوان نشست عمومی اصحاب «بی پناه» پایگاههای خبری ؛ اطلاعاتی جمع آوری کنیم . بنا هم نداریم تا چند هفته دیگه دوربین شنیده ها رو از «پارک قدس رشت» جمع آوری کنیم . چرا ؟؛ بخاطراینکه دریای پرتلاطم اخبار حاشیه ای همانجاست؛ بشنوید:

آقای مدیرکل! شماره حسابهای بانکی ما را پس بده!

آقا «ف.ف»؛ پس از انتصابش اولین نشستی بود که باپایگاههای خبری تحلیلی استان گیلان برگزارمی کرد. تازه از دست بوسی آمده بود و هنوز تنش داغ بود،  ازهمه درخواست کرد که دارید به جلسه میاید با خودتون وسایل ایمنی ازجمله شماره حساب بانکی بیارید!.

قراربود جلسه هرچند وقت یکبار برگزار بشه که رفت و رفت … و تا کنون ازادامه آن خبری نشد . درآن جلسه از صاحبان رسانه شماره حسابی گرفتن تا مبلغی بعنوان کمک هزینه فعالیت های فرهنگی به این بی پناها داده بشه… تا الان پولی که به حسابها واریزنشد لابد مدیرکل محترم «ف.ا.ا» خبری از «شماره حسابهای ما» بما بده!. نکنه حسابها را چک کرده و دیده هنوز چندهزار تومنی بخاطر بسته نشدن حساب توش پول هست ذوق زده شده و دست ازکمک کشیده ؟!

با خانه مطبوعاتی ها بستن و اتوبوس اتوبوس آدم به تهران بردن برای رای دادن به گزینه … در ماجرای معروف انتخابات هیئت نظارت بر مطبوعات و تازه یه چیزهایی به رای دهندگان هم دادن که  …

خب اینا کم هزینه ای نداره که ته ی این بشقاب شکسته بخواد چیزی برای پایگاههای خبری هم بماند. تازه اضافه کنید همایشی  را که مسجدی های زیر مجموعه آقای مدیرکل در برخی بیوت معنوی استان برگزارکردند و درآن (براساس شنیده ها)به برخی ها مبلغ ۳۰۰۰۰۰تومن ناقابل برای فعالیت شان تقدیم کردن… داری مطلبو؟! برای «فعالیت شان!»پرداخت کردن!!

میگم آقای مدیر کل ! مبادا مثل«جریان» گران شدن نان ؛ (برای تامین اعتبار قول داده شده) کاغذ و کتاب در استان را گران کنی؟ ما راضی نیستیما…!

راه بندان و تیراندازی پسر یکی ازنمایندگان گیلان !

شنیدیم حوالی ساعت ۱۲ چهارشنبه شب فرزند یکی از نمایندگان شهرهای بندری گیلان خیابان منتهی به منزل پدری خویش واقع در شهرک …آباد را بسته و با تفنک اقدام به تیراندازی می کنه که این عمل ناشایست موجب ترس و وحشت شاهدان می شود… راستی این چندمین باراست؟! بعد دستگاههای مسئول چی ….؟! کجا بودن؟

این آقازاده فرزند نماینده ایست که  میگن ، چندی پیش مادر گرامی یکی از شهدا با حضور در دفتر آقای نماینده به دلیل آنچه که وی از انحراف از آرمان ها و راه امام (ره) و شهدا عنوان می کرد خواستار پس گرفتن عکس فرزند شهید خود میشه … این آقازاده تاکنون چن تا از این دست کارها انجام داده که مسئولین باید یه تکانی بخورن…

آقای نماینده ! تو که اهل«امنیه» هستی اینکارا چیه؟!

صدای ما را به گوش آیت الله برسونین!

میگن دبیر یکی از حزب های باسابقه گیلان دررشت نشستی برگزارکرده و درباب حواشی لغو دیدار معروف برخی اصولگراها با نماینده محترم ولی فقیه درگیلان کلی گرد و خاک بلند کرده. هرچند ما یه بخشهایی از فرمایشات ایشان ، بخصوص شنیده های بسته ۲۵ که ما نوشتیم«نشست بدلی اصولگرایان» ولی مثل برخی «میرزابنویس های دیار» ما که درمقدمه نوشتند؛ ایشان نیز گفتند: «نشست اصولگرایان بدلی » که تفاوت بین این دو زمین تا اسمان است!!! گله داریم و یااینکه خود ایشون به دلیل اعتراض درآن نشست حاضر نشد ولی دراین جلسه بارها گفت «مارا راه ندادند» و… خب شمایی که درجلسه نبودید چگونه  برای خودتون «دفاعیه» قائل می شوید؟!

به هرحال ؛ این آقای دبیر حزب، اعتقاد دارند که نمی گذارند صدای فرزندان ولایت به گوش نماینده آقا در گیلان برسه . خدایش با این بخش از صحبت های این آقای دبیر، خیلی موافقیم اگه پاش بیفته اسنادی رو خواهیم کرد که چه کسانی برای بقای خود مایل نیستند گیلان بخصوص نیروهای حزب اللهی و ولایی به وحدت برسد. شناسایی این افراد خیلی هم سخت نیست برخی که مدعی اند در هر دو نشست حضور داشتند را شاید بتوان از عوامل این کسست ها نام برد.

دراین نشست، آقای دبیر از رسانه هاخواست تا با انعکاس مطلب ایشون، صدایشان را به گوش نماینده محترم ولی فقیه درگیلان برسانند.او می گفت که هیچ گاه نگذاشتند صدای ما از این دیوارها و پنجره ها عبور کند…

خوش رقصی صداوسیما برای خانواده آقازاده درحال محاکمه «م.ه»!

میگم ترس هم حدی داره! بابا اون خانواده ای که فرماندهی اصلی جریان فتنه ۸۸ را برعهده داشت رو با رییس جمهور قانونی مملکت یکی کردی؟! باز ای کاش یکی می کردی !! وقتی که می خواین نام اون فراری  رو درخبرها ببرید میگید م. ه. ولی برای دادگاهی دکتراحمدی نژاد  دم به ساعت  زیرنویس می دهید؟! ( پرونده محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق در دادگاه در دست بررسی است)

بابا ! دم شاهزاده آقا مهدی هاشمی رفسنجانی فتنه گر سال ۸۸ ، فرزند حجت الاسلام اکبرهاشمی رفسنجانی رو عشق است! ترکونده!!!

سرعت گیر ۱۵میلیونی؟!

راست و دروغش با راوی ولی یکی اصرارداشت که بگیم بین راه شهرهای لنگرودو لاهیجان حد فاصل «دروازه» یه آقایی اومده یه مرکز فروش سه هزارتومنی چهار تومنی ایجاد کرده بعد رفته ۱۵میلیون تومن به یه اهل فنی !! داده تا درسراشیبی خطرناک بیاد براش سرعت گیر بزنن تا کاشانه  و خانه اش پر رونق بشه!!

بالاتراز اون (جلوی چندتا کارخونه و هتل ) یه بریدگی دیگه هم هستا ولی سرعت گیر نداره اینجا که راننده ها تازه ازسربالایی میان پایین و دیدکافی ندارن و هنگام بارندگی ها  میزنن به هم ورداشتن سرعت گیر گذاشتن…ایهاالناس! کمتر رو اعصاب مردم راه برید!! آخه ایجا و سرعت گیر؟! کفت بشه اگه راست باشه این مبلغی که تو گرفتی!!

 شیرینی رو برو از «سهیل» بگیر!!

شیرینی ، زبان و کشمشی و دانمارکی باشه!! اینا رو برو از مغازه ی «سهیل» بگیر.  میوه نیز ؛ موز، سیب ، نارنگی و برخی موارد خیار و پرتقال …!!!

آقای «م.ک»… شورای شهر … این سفارشات رو طی نامه ای به کارپرداز کرده … ای قربان نامت که مارا تا نزدیکی های نام دو امام بزرگوار (نزدیک بغداد) میبری، دیگه سفارشی نداشتی؟ بره از مغازه سهیل بگیره؟

شما کاردیگری نداری؟! بابا شما به اعضای شورا یه هل بده ؛ شهردار رو بچسب… شهر بی کلانتر داره اداره میشه؛ اونوقت تو نامه رسمی میدی و به دنبال خرید شیرینی دانمارکی و کشمشی از مغازه سهیل هستی و…!! راستی «سهیل» کیه که برای جنابعالی اینقدر عزیزه؟! آقای دبیر …

اندرحکایت لغو ملاقات با آن ۴نفر معروف گیلان!

«بدون شرح»/  در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در سال ۵۸، خواهرزاده امام که در خمین سکونت داشت به همراه فرد دیگری نامزد شد و البته به مجلس راه پیدا نکرد. مرحوم آیت الله پسندیده که برادر بزرگ امام بود و امام برای ایشان احترام خاصی قائل بودند، نامه‌ای به امام نوشت و گفت: «انتخابات خوب برگزار نشد.» امام وقتی آن نامه را خواندند، تبسمی کردند و فرمودند: «دیگر انتخابات از این بهتر در کجا می‌شود پیدا کرد که در شهر خود من، پسر خواهرم نامزد بشود و برادرم از او حمایت بکند و او رأی نیاورد؟!»
منبع: پا به پای آفتاب، جلد ۵، صفحه ۱۶۶