در توافق ژنو با استقلال کشور بازی شد

سران کاخ سفید به صراحت گفتند: موفقیتی که در توافق ژنو به دست آوردند، در برنامه نظامی نمی توانستند کسب کنند!

در توافق ژنو با استقلال کشور بازی شد

به گزارش ۸دی نیوز، آخرین شماره از سری تحلیل “خط به خط با دیوار کج” به قسمت پایانی “برنامه مشترک اقدام” یا همان توافق ضعیف ژنو می پردازد. علاقه مندان به مطالعه ۳ شماره قبلی (اینجا)، (اینجا) و (اینجا) کلیک کنند.

به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی “خیبرآنلاین”، توافق ضعیف ژنو که پایه لرزان و سست مذاکرات جاری هسته ای شده است، آنقدر از ایران امتیاز نقد گرفته و در مقابل، مشتی وعده نسیه بی خاصیت روی میز گذارده، تا جایی که مقام های آمریکایی نتوانستند خوشحالی زایدالوصف خود را در این باره مخفی کنند.

سران کاخ سفید به صراحت گفتند: موفقیتی که در توافق ژنو به دست آوردند، در برنامه نظامی نمی توانستند کسب کنند!

با این مقدمه، به بخش پایانی “برنامه مشترک اقدام” پرداخته می شود با توضیح مجددی که عبارات بنفش رنگ، مربوط به متن توافق بوده و در ادامه هر کدام، تحلیلی مختصر افزوده شده است:

– “عناصر گام نهایی راه حل جامع

گام نهایی راه حل جامع که طرف­ها قصد دارند تا مذاکره و آغاز اجرای آن کمتر از یک سال پس از پذیرش این سند، نهایی شود، عبارت است از:

* داشتن دوره زمانی بلندمدت مشخص که مورد توافق قرار خواهد گرفت.”

همانگونه که در شماره های قبلی ذکر شد، یکی از مهمترین نقاط ضعف “برنامه مشترک اقدام” عدم درج زمانبندی شفاف برای مدت توافق است. این ضعف در عبارت فوق نیز مشهود است. هر توافقی باید از چنان پایه های مستحکم حقوقی برخوردار باشد که طی آن، منافع طرفین توافق به صورت دقیق و آشکار و البته صریح بیان شده باشد. ضمن اینکه، چون دولت ها مدام جابجا می شوند، باید پایه های توافق طوری تنظیم شود که اگر دولتی با رویکردی متفاوت در هرکدام از کشورهای نشسته بر میز مذاکره بر سر کار آمد، بداند دقیقا چه اتفاقی افتاده است و چه باید کند.
این مساله در توافق ضعیف ژنو هرگز رعایت نشده است. اینکه دوره زمانی بلندمدتی اعلام شود اما طول این دوره، به توافقی خارج از توافق ضعیف ژنو موکول گردد، یک اشتباه بزرگ است؛ اشتباهی که همینک اثرات خود را در مذاکرات نشان داده و حریف عهدشکن آمریکایی، با ارایه اعدادی عجیب و دور از ذهن، عملا برای گام نهایی مانع ایجاد کرده و خواهد کرد.

– ” * منعکس­ کننده حقوق و تکالیف اعضای ان پی تی و توافق­نامه پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی.
* به­ طور جامع تحریم­های مرتبط با هسته­ ای شورای امنیت سازمان ملل، چندجانبه و ملی را بر می دارد. گام­هایی برای دسترسی به حوزه­ های تجاری، فناوری، مالی و انرژی بر مبنای یک جدول زمانی توافق خواهد شد.
* دربرگیرنده یک برنامه غنی­ سازی که توسط طرفین تعریف شده با عناصر توافق شده توسط طرفین منطبق با نیازهای عملی [ایران]، با محدودیت­های توافق شده در زمینه دامنه و سطح فعالیت­های غنی سازی، ظرفیت، مکانی که [غنی­ سازی] انجام می شود، و ذخایر اورانیوم غنی­ شده برای یک دوره ای که توافق می گردد.”

عبارات بالا یکی از فاجعه بارترین عبارات توافق ضعیف ژنو است. به بحث تحریم، طی شماره های قبلی به طور مفصل پرداخته شد اما درباره غنی سازی نکات مهم و تاسف برانگیزی وجود دارد که به اختصار بیان می شود.
اولا، طبق متن “برنامه مشترک اقدام” برای غنی سازی ایران تنها از عبارت “برنامه” استفاده شده و هرگز کلمه “حق غنی سازی” در آن به کار گرفته نشده است.
ثانیا، این برنامه باید براساس تعریف طرفین باشد و این یعنی، عدول از حق اعضای NPT. وقتی کشوری عضو معاهده NPT است، یعنی تکالیف و حقوق مشخصی که در آن معاهده آمده، عملا برای کشور عضو لازم الاجراست. بنابراین، دیگر چه لزومی دارد که برنامه غنی سازی ایران توسط طرف های مذاکره کننده ۱+۵ تعیین شود؟!
ثالثا، با دقت در متن بالا، مشخص می شود که این برنامه غنی سازی در ایران باید منطبق با نیازهای عملی ایران و با رعایت محدودیت های توافق شده باشد؛ این جمله یعنی کشیدن خط بطلان بر استقلال صنعت هسته ای کشور. در کدام مرام استقلال طلبانه و عزتمندانه این اتفاق افتاده است که نیازهای عملی یک کشور را سایر کشورها تعیین کنند؟ اگر قرار بود که برای صنعت هسته ای و احتمالا مسایل دیگری که به برکت “دیپلماسی خنده” برای کشور به ارمغان خواهد آمد، کشورهای قلدر و مستکبر تعیین تکلیف کنند، اصولا برای چه در این کشور انقلاب شکل گرفت و هدف آن انقلاب چه بود؟ آیا جز استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی، شعار و هدف دیگری برای آن همه جانفشانی، ایثار و مجاهدت می توان متصور شد؟
رابعا، باز هم طبق متن فوق، دامنه، سطح، ظرفیت، مکان و حتی میزان ذخایر برنامه غنی سازی اورانیوم ما توسط شیطان بزرگ و شرکایش تعیین خواهد شد و این مساله، به تایید تیم مذاکره کننده دولت یازدهم نیز رسیده است. قضاوت در این باره را به شما مخاطبان گرانقدر واگذار می کنیم.

– ” * به طور کامل نگرانی­های مربوط به راکتور اراک،که توسط آژانس با نام IR40 شناخته می­شود، را برطرف نماید. عدم بازفرآوری یا ساخت تأسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشد.”

بازهم درج نگرانی هایی که به صورت شفاف به آنها اشاره نشده است و در ادامه، درج عباراتی که به رکود و سپس، دکوری شدن رآکتور آب سنگین اراک منجر خواهد شد. آیا کلمه “عدم بازفرآوری” چیز جیز کشیدن ترمز پیشرفت علمی است؟! چگونه است که هنوز، بعضی ها(!) که مدعی راستگویی هم هستند، چشم در چشم مردم، به آنان می گویند که ارک سرجای خود فعال خواهد ماند؟! چرا نمی گویند که برای نوع فعالیتش چه توافق ضعیفی صورت گرفته است؟ چرا با اعلام محرمانه ماندن مذاکرات هسته ای، ملت را در جریان آنچه که صورت گرفته، قرار نمی دهند؟
بلاشک، “عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشد” به معنای جلوگیری از پیشرفت علمی و هسته ای در رآکتور آب سنگین اراک محسوب می شود؛ اتفاقی که البته به عنوان یک خط قرمز برای مذاکرات مطرح شده است.

– ” * به طور کامل اقدام ­های شفاف ­ساز و نظارت افزایش یافته توافق شده را اجرا می کند. پروتکل الحاقی را در چارچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس (پارلمان ایرانی)، تصویب و اجرا می نماید.
* دربرگیرنده همکاری­ هسته­ ای غیرنظامی بین­ المللی، ازجمله در میان موارد دیگر، دست یافتن به راکتورهای قدرت آب سبک مدرن و تحقیقاتی و تجهیزات مربوطه، و تامین سوخت هسته ­ای مدرن و همچنین کارهای تحقیق و توسعه­ که توافق شده.
* بعد از اجرای موفق گام نهایی از راه حل جامع در دوره کامل آن، با برنامه هسته ­ای ایران؛ مثل هر کشور فاقد سلاح هسته ای عضو ان پی تی رفتار خواهد شد.”

این چند خط پایانی “برنامه مشترک اقدام” در بخش عناصر گام نهایی راه حل جامع، یکی از دردمندانه ترین مسایلی است که در توافق ضعیف ژنو نسبت به ایران مطرح شده است و قلب هر انسان آزاده ای با هر سلیقه سیاسی را آزرده می کند.
در بحث پروتکل الحاقی که قطعا در داخل کشور از سوی نیروهای استقلال طلب و پیگیر منافع ملی مخالفت رسمی وجود دارد و این مساله یکبار در بیش از ۱۱ سال قبل و در دوره ای که جریان سازشکار داخلی با غرب به توافقات ضعیفی رسیده بود، در مجلس شورای اسلامی به صورت جدی رد شد. لذا، در این باره بدون درج هرگونه توضیحی فقط به این عبارت بسنده می شود که موافقت با پروتکل الحاقی به معنای پذیرش سلطه استکبار و خروج از مدار استقلال کشور تلقی می شود.
مقوله رآکتورهای قدرت آب سبک مدرن نیز بیشتر شبیه یک طنز تلخ هست تا موضوعی که قابل بررسی باشد. در شرایطی که با تلاش و مجاهدت مثالزدنی دانشمندان کشورمان، صنعت هسته ای به رآکتورهای آب سنگین دست پیدا کرده و در ادامه، موفق به راه اندازی سانتریفیوژهای نسل ۸ شده و به سرعت، پیشرفت علمی در این صنعت را طی می کرد، توقف آن برنامه ها و سپس، پیشنهاد همکاری در زمینه رآکتور آب سبک، حتی از دادن یک آبنبات به بچه ای پرسروصدا هم ناچیزتر خواهد بود.
اما مهمترین موضوع، بیان این جمله عجیب در متن توافق ضعیف ژنو است که اگر همه مسایل مطرح شده در “برنامه مشترک اقدام” به خوبی عملی شود، پس از اجرای آن برنامه بلندمدت که مشخص نیست چند ده سال زمان خواهد برد، تازه با ایران مانند سایر کشورهای عضو NPT رفتار خواهد شد. آیا تحقیر بیشتر از این را می توان سراغ گرفت؟ در شرایطی که سالهاست ایران رسما عضو معاهده ان پی تی شده، اینک، اینچنین عاجزانه خود را توافقی تن دهیم که پس از اجرای گام های ضداستقلال و حاکمیت ملی آن و طی زمان نامشخص چندین ده ساله، به خانه نخست که قبلا بودیم بازگردیم، با کدام تدبیر و منطقی سازگار است؟ آمریکا و غرب در جریان توافق ضعیف ژنو دیگر چه باید می کردند که نکردند؟ آیا این بود آن بازی “برد – برد” که بعضی ها(!) ۱/۵ سال است گوش فلک را با این عبارت کر کرده اند؟ کدام برد؟ کدام جشن؟ کدام پیروزی؟ بازی با استقلال کشور، حاکمیت ملی و منافع مردم هرگز برد نیست.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه