پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
بازخوانی بیانات رهبری درباره جذب معلمان؛
چالش تنوع ورودیهای جذب معلم و ضررهایی که به تعلیم و تربیت میرسد
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین بیانات خود درباره تعلیم و تربیت، بر اهمیت جایگاه معلم و نقش آن در نظام آموزشی – پرورشی کشور و نیز اهمیت دقت در جذب و تربیت معلمان تاکید کردند.
به گزارش ۸دی،طی سالهای گذشته یکی از دیدارهای ثابت و همیشگی رهبر معظم انقلاب با معلمان بوده است، دیدارهایی که طی آن ضمن تاکید بر اهمیت نقش معلمان در نظام تربیتی کشور، توصیههایی به مسئولان آموزش و پرورش برای ارتقای وضع معیشتی و نیز استخدامی داشتند.
در هفته گذشته نیز معظم له در ارتباط تصویری با وزیر، معاونان، مدیران و رؤسای وزارت آموزش و پرورش در سی و چهارمین اجلاس آموزش و پرورش، در محور اصلی سخنانشان، منطق و هدف آموزش و پرورش در همه دنیا را «تربیت انسان شایسته» خواندند و افزودند: البته با توجه به تعاریف گوناگون انسان شایسته در مکاتب مختلف، نوع آموزشها و پرورشها متفاوت میشود.
رهبر انقلاب افزودند: در نظام اسلامی حاصل ۱۲ سال تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان باید تربیت انسانهای مؤمن، خردمند، متفکر و اندیشمند، دانشمند، با نظم، با انصاف، دارای اخلاق اسلامی و در یک کلمه انسانهای مجاهد و اهل عمل باشد.
ایشان، معلمان را عناصر تعیینکننده در دستگاه عظیم فرهنگی آموزش و پرورش خواندند و با تأکید بر لزوم صیانت از شأن و نقش معلمان گفتند: معلمان به معنای واقعی افسران سپاه پیشرفت کشور هستند و حفظ شأن و جایگاه معلم در درجه اول به عهده خود آنان است و هر معلمی باید این احساس را داشته باشد که او آینده ساز است.
حضرت آیت الله خامنهای افزودند: آموزش و پرورش نیز باید از شأن و جایگاه معلمان حمایت کند و این هدف باید با کمک مجلس و دستگاههای مرتبط همچون سازمان برنامه و بودجه محقق شود.
ایشان در بخش دیگری از بیاناتشان، فرهنگ سازی برای ترویج احترام و اکرام معلمان در جامعه را عامل سوم در صیانت از جایگاه و شأن این قشر مهم و تأثیرگذار دانستند و گفتند: دستگاههای فرهنگی بویژه صدا و سیما در این زمینه نقش بسیار مهمی دارند و باید این کار لازم را به صورت مستمر و هنرمندانه انجام دهند.
اما مهمترین فراز سخنان معظم له در این بخش از تاکیداتشان آنجایی بود که خاطرنشان کردند: باید بگونهای برنامهریزی و ظرفیتسازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر این دو دانشگاه وارد آموزش و پرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرحها بگونهای عمل کند که خارج از مسیر این دو دانشگاه، ورودی به آموزش و پرورش وجود نداشته باشد.
ایشان، در نظر گرفتن صلاحیتهای دینی، اخلاقی و سیاسی را در جذب معلمان مورد تأکید قرار دادند و گفتند: باید در جذب معلمان یک گزینش صحیح و خردمندانه انجام شود و اجازه ورود نیروی بی کیفیت به آموزش و پرورش داده نشود.
موضوع جذب معلمان، گزینش معلمان و راهی کردن معلمان در طراز سند تحول بنیادین سالهاست یکی از محورهای چالش برانگیز در آموزش و پرورش است.
معلمهایی که در آمار خروجیهای آموزش و پرورش دیده نمیشود
سالهاست شیوههای متنوع پذیرش معلمان که هم بر نوع استخدام و نظارت بر آنها تأثیر دارد هم معلمی را از سطحی یک دست خارج میکند، مورد بحث بوده و از آنجایی که خروجی آموزش و پرورش در هر سال تحصیلی بنا به تعداد بازنشستگان این حوزه با ورودیهای مؤثر در این حوزه همخوانی ندارد، همچنان شاهد جذب معلمان از روشهای دیگر هستیم. گرچه چشمانداز روشنی از سیر صعودی خروجی از آموزش و پرورش وجود دارد به طوری که وزیر آموزش و پرورش میگوید تا سال ۱۴۰۴ سیر جمعیت دانش آموزی صعودی و سیر بازنشستگی در آموزش و پرورش هم صعودی است و هر سال حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر بازنشسته میشوند.
به
نظر میرسد برنامهریزی مشخصی نیز برای جذب معلمان از مسیر درست آن نیز صورت نمیگیرد. شاید از طریق آزمون استخدامی و ورودی دانشگاه فرهنگیان همین تعداد معلم بازنشسته جذب شود ولی همچنان آنچه در این آمارها پنهان است تلاش برای جایگزینی تدریجی نیروهایی است که به جز راههای رسمی وارد آموزش و پرورش میشوند و گویی در آمارها وجود خارجی ندارند مانند معلمان حقالتدریس که هر زمانی هم که تمایل نداشته باشند و یا کار بهتری پیدا کنند میتوانند این عرصه را رها کنند.
حاجی بابایی نماینده مجلس و وزیر اسبق آموزش و پرورش در جدیدترین سخنان خود به کمبود ۲۹۷ هزار معلم اشاره کرد و گفت: به سمت خصوصی سازی در قالب خرید خدمات رفتند و اعلام کردند که معلم ارزان به کلاس میبرند و اسم آن را خصوصی سازی گذاشتند. کسانی جلوی مجلس جمع میشوند که به عنوان نیروی خدماتی با حقوق ۳۰۰ هزار تومان وارد کلاسها شدهاند و اکنون به ۵۰ هزار نفر رسیدهاند و مطالبه استخدام دارند. هرکسی را در دو سه سال گذشته مانند نهضتیها و پیش دبستانی به کلاس درس بردهاند و آنها که چندسال سر کلاس رفتهاند حالا خود را محق میدانند. ما دفاع میکنیم اما اینها را مجلس نیاورده بلکه از حق یک عده معلم مظلوم که با ۳۰۰ و ۵۰۰ هزار تومان به دورترین روستاها رفتهاند دفاع میکنیم. اگر بی سواد بودند چرا به کلاس رفتهاند؟ اگر باسوادند باید آنها را به کارگیری کنیم.
آنچه حاجی بابایی میگوید واقعیت تلخی است که این روزها جریان دارد. در این میان باید معلمان حقالتدریس را هم اضافه کرد.
اما وزیر آموزش و پرورش در آخرین سخنان خود درباره جبران کمبود معلمان در آموزش و پرورش با بیان اینکه در سال ۹۹ مجوز استخدامی که گرفتیم در ۱۰ سال گذشته بی سابقه است افزود: ۲۰ هزار مجوز جذب در دانشگاه فرهنگیان از طریق کنکور و ۲۸ هزار نفر از طریق ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و برگزاری آزمون استخدامی و ۲۵ هزار مجوز تبدیل وضعیت حقالتدریسها و آموزش دهنده و آموزشیاران نهضت و مربیان پیش دبستانی را دریافت کردهایم. در طول برنامه ششم توسعه که هنوز یکسال آن باقی مانده است ۱۸۶ هزار نفر در آموزش و پرورش استخدام شدهاند که سه برابر جذب نیرو در برنامه پنجم توسعه است.
ورودیهای آزمون استخدامی ماده ۲۸ هم خروجیهای دانشگاه فرهنگیان حساب میشوند
وزیر آموزش و پرورش درباره سخنان مقام معظم رهبری در خصوص اینکه جذب معلمان باید تنها از طریق دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی باشد، نیز گفت: معلمانی که مورد نیاز امسال باشند تأمین شده است اما به شیوههای مختلف جذب شدهاند. نکتهای که مقام معظم رهبری فرمودند این بود که نقش معلمی جایگزین ندارد. معلم با انگیزه با کیفیت مناسب طبق سند تحول بنیادین جذب شود. ما دو روش جذب در دانشگاه فرهنگیان داریم. امسال ۲۰ هزار نفر در کنکور شرکت کردند و از مهرماه شروع میکنند در دانشگاه فرهنگیان ۴ سال تحصیل میکنند و به عنوان معلم تربیت میشوند. روش دیگر این است که کسانی که در دانشگاههای دیگر تحصیل کردند و با گزینش و با شرکت در آزمونی انتخاب میشوند، یک سال میروند در دانشگاه فرهنگیان و دوره میبینند و امسال ۲۸ هزار نفر از این طریق جذب میشود. مهم این است که راههای متفرقه ورود به آموزش و پرورش بسته شود. مثلاً ما قانونی داریم که ده سال پیش تصویب شده و تا کنون بارها بازنگری شده و تا کنون از محل آن قانون ۱۸۰ هزار نفر استخدام شده است. این شرایط فرسودگی ایجاد میکند برای کسانی که میخواهند استخدام شوند. البته ممکن است این حرف من نگرانی ایجاد کند و این اطمینان را میدهم کسانی که این قانون دربارهشان حکم کرده را اجرا میکنیم.
در واقع آنچه وزیر آموزش و پرورش گفته در یک کلام این معنا را داشت که گویی در واقع آنچه از طریق ماده ۲۸ نیز در آموزش و پرورش جذب میشود را باید به حساب خروجی دانشگاه فرهنگیان بگذاریم حال آنکه خود دورههای یکساله دانشگاه فرهنگیان محل بحث است که آیا از فارغ التحصیل دانشگاههای دیگر که با ذهنیتهای متفاوتی در طول ۴ یا ۶ سال تحصیل کردهاند، میتوان طی یک سال معلمی در طراز سند تحول بنیادین به دست آورد و اینجاست که اساساً پای آموزشها و جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان نیز محل سوال قرار میگیرد. اما پیش از پرداختن به این مساله یک بازنگری دوباره به نحوه استخدامهای چندگانه آموزش و پرورش داشته باشیم.
مردادماه بود که رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور در برنامه گفتوگوی هفته در خصوص مسائل مربوط به تأمین نیروی انسانی و نظام جبران خدمت و سایر مسائل مطروحه، توضیحاتی ارائه داد.
وی در خصوص جذب نیروی انسانی در سخنان خود چند سرفصل را اشاره کرد که بسیار حائز اهمیت بود چرا که در تمام این سالها یکی از گلایههای همیشگی معاونان وزیر آموزش و پرورش در چالشهای ایجاد شده پیرامون استخدام معلمان و پرداختهای ملی مخالفتهای این سازمان عنوان میشد. اساساً یکی از چالشهای مهم ورودیهای متنوع جذب معلمان در آموزش و پرورش را میتوان در تجمعهای همیشگی خیل زیادی از معلمان جلوی وزارت آموزش و پرورش و مجلس شورای اسلامی دید. معلمانی که سالها به معلمی پرداختند و از روشهای دیگر جذب شدند و حالا برای استخدام مصوبه گرفتهاند یا دنبال گرفتن مصوبه هستند. همانی که حاجی بابایی نیز به آن اشاره کرد.
از هر طرف به داستان حقوق و معیشت و جایگاه معلمها که نگاه کنیم، ریشه اصلی مشکل همان است که سالها است فریاد زده میشود: بهکارگیری روشهای متعدد در استخدام معلمان. معلمان قراردادی، معلمان حقالتدریس، معلمان پیمانی تنها نمونههایی از این تنوع جذب و استخدام در این وزارتخانه است که مشکل را وقتی کلید میزنند که دو معلم صبح به صبح به یک مدرسه میروند، یک میزان تحصیلات دارند، یک تعداد سال سابقه دارند، یک ساعت سر کلاس هستند، به یک تعداد واحد دانشآموز درس میدهند، اما حقوق یکی به خاطر همین تنوع استخدام دو برابر دیگری است! از منظر دانش آموزان نیز معلم، معلم است! از منظر شغلی هم معلم، معلم است! از منظر نظام تعلیم و تربیت نیز باید معلم، معلم باشد چون خواسته نظام تعلیم و تربیت از یک معلم وابسته به نوع حکم و قرار داد و حقوق او نیست! اینجاست که تبعیض در ذهن معلمها کلید میخورد و خدا میداند این تبعیض چه پیامدهایی را در فرایند تعلیم و تربیت به جای میگذارد.
آموزش و پرورش چارچوبی برای جذب معلمان به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه دهد
اما عمدهترین محورهای سخنان انصاری در دیدار با وزیر آموزش و پرورش و معاونان وی چه بود:
«با پیشنهاد وزیر محترم آموزش و پرورش در خصوص تهیه چهارچوبی برای سامان دادن به جذب معلمان و ارائه آن به شورایعالی انقلاب فرهنگی همراه هستیم. معتقدیم که اگر آموزش و پرورش بتواند کیفیت ورودیهای خود را به نحو مؤثرتری مدیریت کند، در تحقق هدف اصلی و غایی آموزشوپرورش تأثیر جدی دارد.»
«ما هیچ مشکلی در صدور مجوزها نداریم، این وزارت آموزشوپرورش است که وضعیتی را در استانها پیش آورده است که عملاً نمیتوان این کار را انجام داد، مثلاً چون این وزارتخانه نمیتواند نیروهای حقالتدریسی خود را از کار برکنار کند، ما نیز نمیتوانیم درحالیکه نیروهای حقالتدریسی هستند، حقوق میگیرند و فعالیت میکنند؛ مجوز برای استخدام نیروهای جدید صادر کنیم، چراکه محدودیتهای منابع دولت را نمیتوان نادیده گرفت.»
«اساساً ما کاری با اینکه مجوزهایی که ما به وزارت آموزشوپرورش میدهیم و آنان چگونه و به چه مشاغلی این مجوزها را اختصاص میدهند، نداریم. ما بر اساس شاخصهایی که به توافق رسیدهایم، نیروی مورد نیاز را پس از کسر نیروی شاغل اعم از رسمی و غیررسمی در اختیار این وزارتخانه قرار میدهیم. طبعاً اگر وزارت آموزشوپرورش بتواند برنامهای برای ساماندهی و تعیین تکلیف نیروهایی که کیفیت لازم را ندارند یا شرایطشان برای ادامه خدمت در وزارت آموزشوپرورش فراهم نیست، تهیه کند، ما این آمادگی را داریم که با قطع ارتباط این نیروها، در خصوص صدور مجوز نیروهای جایگزین اقدام کنیم ولی تا زمانی که این نیروها هستند و از دولت حقوق دریافت میکنند و بخشی از وظایف را انجام میدهند، صدور مجوز مازاد بر آن شاخصها نه درست است و نه حتی وزارت آموزشوپرورش چنین مطالبهای از ما دارد، اما اگر آن برنامه تهیه شود، ما کاملاً آماده همکاری در چهارچوب آن با وزارتخانه هستیم.»
مُسَکِنهای موقتی برای حل مشکلات اساسی
آنچه از خلال این سخنان میتوان پی برد این است که گویی آموزش و پرورش در تمام این سالها برای جبران کسریهای خود مسکنهای موقتی را خلق کرده و حالا همین مسکنهای موقتی دست و پا گیر شدهاند؛ نه سند تحول بنیادین به جایی رسیده است، نه با قاطعیت میتوان گفت معلمان با کیفیت یکسان و در طراز سند سر همه کلاسها فرستاده شده است و نه حتی میتوان از احقاق حق معلمانی که در هر صورت در این سالها خاک معلمی را خوردهاند چشم پوشید و همین میشود که مجوز پشت مجوز میآید و کار را برای آنکه در مسیر اصلی ببرد سختتر میکند. شاید برای همین است که حالا بسیاری از مسئولان از این سخن میگویند که آموزش تلویزیونی میتواند در راستای تحقق عدالت آموزشی باشد چون نمیتوان از کیفیت معلمان در سراسر کشور اطمینان داشت. حالا اما با این آموزشها قرار است دانش آموزانی که به دلیل عدم دقت آموزش و پرورش در جذب معلم، نتوانستهاند به معلم با کیفیت دست پیدا کنند، این را از طریق آموزش تلویزیونی جبران کنند! یادمان باشد که هنوز بسیاری از دانش آموزان توسط سرباز معلمها آموزش میبینند!
ساعت آموزش را کم کنیم، مشکل تأمین معلم حل میشود
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش نیز از این به هم ریختگی و نگاههای متفاوت در جذب نیرو در آموزش و پرورش سخن میگوید از میگوید: متأسفانه ما از این مساله رنج میبریم؛ دولت یک طور به این سیاستها و مجلس طور دیگری نگاه میکند. باید تعادلی برقرار شود که بتوانیم از نیروی انسانی با کیفیتی که از مجاری رقابتی خودش و کانال دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی جذب میشوند بهره ببریم.
اما وی همچنان تاکید دارد که: در عین حال که از نیروهای تمام وقت استفاده میکنیم باید بتوانیم از نیروهای پاره وقت نیز در راستای رفع نیازهای مقطعی استفاده کنیم.
الهیار ترکمن یک چالش دیگر را در این مطرح میکند و آن مساله را دلیل اصلی برای جذب معلمان از روشهای متفاوت بر میشمرد به این ترتیب که ورود به بحث سیاستهای کلی جذب نیرو بدون نگاه به تقویم آموزشی و بار برنامه درسی امکانپذیر نیست، این دو، یک مجموعه به هم پیوسته هستند که تعادل آنها به ورودی و جذب نیروی متعادل منجر میشود؛ بار برنامه درسی بر اساس مقررات موجود ۱۲ هزار و ۹۰۰ ساعت طی ۱۲ سال تحصیل است؛ به عبارتی به هر دانشآموز ۱۲ هزار و ۹۰۰ ساعت در ۱۲ سال تحصیل آموزش میدهیم که متوسط آن در دنیا ۸۰۰۰ ساعت است. اگر بخواهیم این بار برنامه سنگین برنامه درسی را برداریم به یک حجم از نیروی انسانی نیاز داریم و اگر بخواهیم آن را متعادل کنیم و به آموزشهای در تراز سند تحول برسیم قطعاً باید یک اصلاحاتی انجام دهیم.
سخن الهیار ترکمن در واقع این است که اگر نخواهیم به جذب معلمان از روشهای دیگر بپردازیم تا کسریهای معلمی را جبران کنیم باید ساعت آموزش و در واقع محتواهای آموزشی را کاهش دهیم!
این مساله به طور قطع گرچه زیاد مورد توجه قرار نگرفته است اما اگر به واقع یک چالش جدی در آموزش و پرورش باشد باید به آن پرداخت به طور مثال برخی رشتهها در آموزش و پرورش وجود دارد یا برخی دروس تدریس میشود که عملاً خروجی در دانشگاه فرهنگیان ندارد و معلمی برای تدریس آن دروس یا رشتهها در دانشگاههای تربیت معلمی تربیت نمیشود.
اما به یکی دیگر از مسائل مهم در این عرصه نیز نگاهی بیاندازیم و آن کیفیت آموزش در دانشگاه فرهنگیان و کیفیت و چند و چون آموزش یا دوره یکساله دوره فرهنگیان برای قبولیهای آزمون استخدامی است که وزیر آموزش و پرورش معتقد است میشود آنها را خروجیهای دانشگاه فرهنگیان به حساب آورد.
ورودیهای دانشگاه فرهنگیان چه کیفیتی دارند؟
پرویز انصاری راد سخنگوی ستاد پیشگیری و کنترل بیماری کرونا در دانشگاه فرهنگیان و معاون دانشجویی دانشگاه فرهنگیان پیشتر در گفتوگو با خبرنگار مهر در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه یکی از وظایف دانشگاه فرهنگیان، برگزاری دورههایی برای معلمانی است که طبق ماده ۲۸ گزینش و جذب شدهاند و در حال حاضر این آموزشها نیز تعطیل شده و از سوی دیگر، از ابتدای مهر سال آینده باید آنها بر سر کلاس بروند، تکلیف آنها چیست؟ افزود: حدود ۱۳ هزار نفر اعلامی به دانشگاه فرهنگیان داشتهایم که طبق ماده ۲۸ امسال گزینش شدهاند که تعداد قابل توجهی است. قرار بر این بود که بعد از تعطیلات نوروزی، دورههایی برای این افراد در پایان هر هفته برگزار شود؛ این آموزشها به نوعی مهارتآموزی است و پیش از رفتن آنها بر سر کلاس ضروری است. اگر وضع بر همین منوال باشد، عملاً برگزاری این دورهها نیز امکانپذیر نخواهد بود و مجبوریم دروس را به صورت غیرحضوری ارائه دهیم که ما موافق آن نیستیم. با این مسئله که با کسب تکلیف از وزارت آموزش و پرورش، مهارتآموزی این افراد به تعویق میافتد و از مهرماه نمیتوانند بر سر کلاس بیایند، موافق هستیم اما ممکن است به دلیل نیاز آموزش و پرورش به معلم، مجبور باشیم از هر زمانی که شرایط کشور به حالت عادی بازگشت، دورههای این افراد را به صورت فشرده برگزار کنیم و از آنهایی این تضمین را بگیریم که حتی اگر مهرماه بر سر کلاس رفتند، همچنان دورههای کارورزی خود را ادامه دهند.
حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان اما در آخرین اظهار نظر در این مورد بیان کرد: دورههای اولیه آموزشی آنها تمام شده و دوره دوم تا ۱۵ شهریور هم تمام شود. ما امسال حدود ۲۱ هزار فارغ التحصیل و مهارت آموز را تحویل آموزش و پرورش خواهیم داد.
خنیفر خاطرنشان کرد: امسال در کل دانشگاههای فرهنگیان ۷۷ هزار نفر پذیرش خواهد داشت، ما میتوانیم تا سال ۱۴۰۰ کف نیاز آموزش و پرورش در خصوص نیروی انسانی را تأمین کنیم.
موضوع مهم این است که هیچ گاه کیفیت این دورههای یکساله نه برای ورودیهای آزمون استخدامی خوش آیند است و نه حتی برای امسال که شرایط کرونا هفت ماهی است آموزش در کشور را دچار چالش کرده است درست و حسابی ارائه شده است و باز هم قرار است افرادی وارد کلاسهای درس شوند که روی کیفیت معلمی آنها نمیتوان به صورت دقیق اظهار نظر کرد. از سوی دیگر یکی از انتقادهای همیشگی به دانشگاه فرهنگیان جذب ورودیها به این دانشگاه است که گویی کسانی که در دانشگاههای برند پذیرفته نمیشوند جذب معلمی میشوند یا در بهترین حالت کسانی که به خاطر اینکه استخدام آنها تضمین شده است وارد این دانشگاه میشوند و نمیتوان گفت چند درصد ورودیهای این دانشگاه را دانش آموزان مستعد و نخبه و حتی علاقمند به شغل معلمی تشکیل میدهد. حتی در مشاورههای هدایت تحصیلی نیز جایی برای این نیست که به دانش آموزان درباره شغل معلمی رهنمودهای درستی داشت تا آنها در سه سال آخر تحصیل خود عشق به معلمی را در خود پرورش دهند. از سوی دیگر وقتی افراد میبینند که در هر صورت امکان شرکت در آزمون استخدامی و جذب به شغل معلمی وجود دارد حتی اگر در دانشگاه دیگری و با نیت دیگری در آغاز تحصیل کرده باشند، این احتمال که شانس خود را ابتدا در یک رشته و دانشگاه دیگر بیازمایند بیشتر است تا اینکه از ابتدا وارد دانشگاه فرهنگیان شوند.
اینها همه قابل ترمیم و جبران است به شرط آنکه آموزش و پرورش برنامهای بلند مدت برای تعریف شغل معلمی و بازنگری در جذب نیروها و تربیت آنها داشته باشد. هر چند دانشگاه فرهنگیان در سالهای اخیر تلاشهای قابل تأملی در این راستا کرده است و معلمان شایستهای در این دانشگاه مشغول به تدریس هستند و حتی این ظرفیت وجود دارد که این دانشگاه به شکل مؤثری گسترش پیدا کند.
معلمی شغل نیست، عشق است
در یک جمع بندی باید گفت که یکی از بزرگترین چالشهای آموزش و پرورش چالش نیروی انسانی است. کمبود نیروی متخصص که شغل معلمی را در اولویت بگذارند و همچنین استخدام چنین نیرویی از جانب آموزش و پرورش حالا دیگر در صدر گفتمان چالشی آموزش و پرورش قرار دارد. واقعیت این است که هستند معلمانی که امروز به دلیل نبود شغل مناسب، معلمی را انتخاب میکنند و بعد که شغل بهتری پیدا میکنند، معلمی را رها میکنند. یا بر عکس آن، ممکن است یک نفر مدرک کارشناسی بگیرد و سربازی هم برود و کی دو سال هم دنبال کار بگردند و کار پیدا نکند و در آزمون استخدامی شرکت کند و معلم شود. این فرد را باید با کسی که چهار سال در دانشگاه شهید رجایی یا دانشگاه فرهنگیان درس خوانده مقایسه کرد!
شهید رجایی گفتهاند که «معملی شغل نیست بلکه عشق است، پس اگر عشق است بر تو مبارک و اگر شغل است آن را رهایش کن». در تمام دنیا هم معلمی کما بیش همین تعبیر را دارد.
در آموزش و پرورش مشخص است که از نظر آماری هر سال چه تعداد از فرهنگیان بازنشسته میشوند. در هر استانی هر سال چه تعداد نوزاد متولد میشود و ۷ سال بعد کلاس اول میروند و ۱۴ سال بعد میروند دبیرستان میروند. نیازسنجیها نیز مشخص است. میتوان بر اساس آن در دانشگاه شهید رجایی و فرهنگیان پذیرش دانشجو معلم داشت. در نهایت اینکه مطابق سند تحول بنیادین که مقام معظم رهبری آن را نسخه شفابخش آموزش و پرورش ذکر کردهاند، پذیرش معلم جز از طریق این دو دانشگاه دیگر قابل چشم پوشی نیست!
نظرات