پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
در نشست بررسی مسائل سیاسی ـ اجتماعی تاریخ گیلان مطرح شد:
حکومتی که “میرزا کوچک” تأسیس کرد، “جمهوری گیلان” نیست بلکه “جمهوری ایران” است/ انگلیسی ها؛ مهم ترین عامل از بین رفتن نهضت جنگل
“میثم عبدالهی” محقق و پژوهشگر گیلانی با بیان اینکه جمهوری میرزا کوچک، “جمهوری گیلان” نیست و او جمهوری ایران را تأسیس کرد، گفت: عنوانی مثل “جمهوری گیلان” در هیچ سندی نداریم حتی بعد از کودتای برکناری “میرزا” حرفی از “جمهوری گیلان” نیست و همه می گویند “جمهوری ایران” و از ابتدا هم قصدشان رفتن به تهران بود.
به گزارش ۸دی، صدسال از ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ روزی که “میرزا کوچک خان جنگلی” در ادامه مبارزات خود در شهر رشت حکومت جمهوری اعلام کرد، میگذرد.
به همین مناسبت نشست بررسی مسائل سیاسی ـ اجتماعی تاریخ گیلان با حضور میثم عبدالهی محقق و پژوهشگر گیلانی در تحریریه هشت دی برگزار شد.
مشروح این گفتگو در ادامه میآید:
میثم عبداللهی، طلبه حوزه علمیه قم و محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران که درباره نهضت جنگل و نهضت مشروطه گیلان، چند کتاب تالیف کرده است؛ با اشاره به شخصیت میرزا کوچک خان جنگلی، اظهار کرد: میرزا کوچک شخصیتی روحانی و اصالتاً رشتی است، خانه او در محله استادسرای رشت، دارای شخصیت متدین، عالم و ساکن رشت بود؛ او در حوزههای رشت و مدتی نیز در تهران درسخوانده و اینکه آیا در نجف همدرسی خوانده یا خیر هنوز دارای شبهه است.
وی با بیان اینکه میرزا کوچک شخصیت برانگیخته از حوزه بود که در زمان انقلاب مشروطه حدود ۲۶سال سن داشت گفت: طبق نوشته ابراهیم فخرایی در مورد سردار جنگل، او به مقداری درسخوانده که قاعدتاً توان مجتهد یا حداقل امام جماعت شدن را داشته باشد.
این محقق و پژوهشگر گیلانی ادامه داد: زمانی که مشروطه آغاز شد میرزا کوچک در مدرسه جامع رشت همراه دوستانش تشکیلات سیاسی انجمن روحانیون ایران را تشکیل داد؛ انجمن روحانیون در رشت به دست میرزا و دوستانش تأسیس و برای هرکدام کارت عضویت صادر شد، طبق اطلاعات همه روحانی بودند و در کارت میرزا همشغل او را از سلسلهی طلاب و رشتی الاصل نوشتهشده است.
عبدالهی با اشاره به اینکه میرزا کوچک در قالب هیچکدام از انجمنهایی که در عصر مشروطه در رشت و برخی دیگر در تهران بوده فعالیتی نداشته است، افزود: کل فعالیت سیاسی میرزا در قالب انجمن روحانیون ایران انجام شد که همه با تشکیلات اسلامی و با حضور افراد معمم یعنی با لباس روحانیت بود.
وی در رابطه با شبهات استفاده زیاد میرزا کوچک از استخاره، بیان کرد: این شبهه وجود دارد که به استخاره علاقه داشت اما او هر زمان که با مشکلی مواجه میشد ابتدا از اطرافیان خود مشورت میگرفت و در آخرین مرحله استخاره میکرد؛ در واقع میرزا بهشدت اهل مشورت با دوستان و اطرافیان بوده و بسیار به آنها اعتماد میکرده، همینطور جذابیت شخصیت میرزا کوچک برای یارانش را میتوان گوش کردن به حرف دیگران و انتخاب بهترین گزینه دانست؛ از طرفی در هیچ منابعی از استبداد میرزا گفته نشده و بالعکس یاران نزدیکش از او ایراداتی میگرفتند و میگفتند که لازم نیست اینقدر از افراد با گرایشهای مختلف مشاوره بگیرید.
پژوهشگر نهضت جنگل با اشاره به اینکه میرزا با این شرط که هیچ کار نامشروعی انجام نشود در فتح تهران حضور یافت و پس از مدتی به علت آشکار شدن جریانات ناسالم از آنها جدا میشود افزود: در فضایی که کل کشور در دست رهبران مشروطه ایران است و خود را «مُحیی» و «سردار محیی» به معنای زنده کننده مشروطه ایران می نامند، “میرزا کوچک” از آنها جدا شد و در حالت فقر در تهران زندگی میکند اما حاضر نمی شود حتی سرداران محیی را ببیند.
عبداللهی در رابطه به شروع نهضت جنگل خاطرنشان کرد: در سال ۱۲۹۴ شمسی مصادف با اول شوال ۱۳۳۳ قمری فضای مردم گیلان بهگونهای بود که تقریباً نهضت مشروطه رفته بود در واقع میتوان نهضت جنگل را از تبعات نهضت مشروطه دانست و باید گفت بدونِ فهم مشروطه، فهم نهضت جنگل هم امکان ندارد.
این محقق و پژوهشگر نهضت جنگل ادامه داد: در شرایطی که مشروطه به انحراف رفت و علما و روحانیون در بهت و حیرت انحراف آن به دست انگلیس بودند با شهادت بسیاری از علما به این نتیجه رسیدند که مشروطه باید احیا شود؛ در همین فضا روسهای تزاری ایران و حتی رشت را با حمایت انگلیسیها اشغال کردند و کشتارهای زیادی انجام دادند، در این شرایط دولت ایران هم اعلام بیطرفی کرد و گفت ما حرف زور روسها را قبول داریم.
وی در ادامه تصریح کرد: کنسول روسیه در رشت اعلام کرد که حدود ۵۰ نفر از افراد مشروطه رشت به این دلیل که مخل منافع روسها هستند باید تبعید شوند که یکی از اینها میرزا کوچک بود که قرار شد ۵سال در تهران زندگی کند؛ میرزا کوچک در این ۵ سال به راه چاره میاندیشید.
عبداللهی افزود: در شرایطی که انگلیسیها و روسها باهم متحد شدند و ایران را چاپیدند دولت ایران اعلام بیطرفی کرد، از طرفی نهضت جنگل در فضایی شروع شد که ایران توسط روسهای تزاری و انگلیسها اشغالشده و مشروطه به انحراف رفته بود؛ در این شرایط مهمترین شعارها کسب استقلال گیلان و اعاده مشروطه بود که همین دو نکته باعث شد نهضت جنگل در سال ۱۳۳۳قمری در روز عید فطر شروع شود.
“نهضت جنگل” طولانیترین و مهمترین نهضت قبل از انقلاب است که منافع روسها و انگلیسها را به خطر انداخت
عبداللهی نهضت جنگل را باسابقه ۶ . ۷ ساله طولانیترین و مهمترین نهضت دانست که منافع روسها و انگلیسها را به خطر میانداخت و ادامه داد: در انقلاب روسیه، حکومت پادشاهی مطلقه تزاری ساقط و جمهوری سوسیالیستی کمونیستی شوروی به کار میآید که لنین رهبر آنها بوده و کسی بوده که در رشت و با میرزا کریمخان رشتی ارتباط داشت، پس از حدود ۳سال به تسلط بر حکومت خود رسیدند، در این چند سال با سلطنتطلبها و ژنرالهای سلطنتطلب درگیری داشتند و اولین بار اسم آذربایجان را برای خود برمیدارند و یک جمهوری لیبرالیستی برای خود تهیه میکنند؛ بعدازاینکه مارکسیسمها به قوام میرسند شروع به یکدست کردن منطقه قفقاز و کشورهای کوچک میکنند.
پژوهشگر نهضت جنگل ادامه داد: میرزا کوچک با بلشویکها نه سابقه فکری بلکه سبقه رفاقتی از زمان مشروطه داشت، استالین و خیلی از شخصیتهای دیگر مخفیانه به رشت آمده و در قضایای رشت حضور داشت که میرزا کوچک هم آنها را میشناخت.
عبداللهی بابیان اینکه نهضت میرزا یک نهضت ۷ساله بود که هرکدام مقاطعی دارد خاطر نشان کرد: میرزا در دورهای برگشت که رهبری نهضت به دست علما بوده و اسم نهضت جنگل، در سربرگها هیئت اتحاد اسلام بود.
وی افزود: در این برهه انگلیسیها به ایران میآیند و رشت را اشغال کردند، ۲سال درگیری بین نهضت جنگل و انگلیسیها رخ داد و باوجود مقاومت بسیار نهضت جنگل بسیاری هم شهید دادند. انگلیسیها داخل شهر و نیروهای نهضت در خارج شهر بودند و نیروهای جنگلی بهطور دائم به اینها حمله میکردند؛ آنها درنهایت میخواستند میرزا را سر به نیست کنند و به چاههای نفت باکو هم برسند که به منافع خوبی هم رسیدند.
“میرزا” مهم ترین انقلابی شیعه در ایران
این پژوهشگر نهضت جنگل بابیان اینکه “میرزا” مهمترین انقلابی شیعه در ایران محسوب میشد گفت: امام خمینی هم بااینکه در آن زمان نوجوان بوده دوست داشت به گیلان بیاید و به گروه میرزا بپیوندند اما برادر بزرگش اجازه ندادند لیکن کمکهای مردمی جمع میکردند و به جبهه شمال میفرستادند حتی شعرهایی هم در راستای کمک کردن به این جبهه سرودند.
عبدالهی بابیان اینکه شخصیت میرزا کوچک در اذهان مردم مانند شخصیت کنونی سید حسن نصرالله بهعنوان یک نیروی انقلابی ناب در خط مقدم مبارزه با اسرائیل است ادامه داد: میرزا کوچک در نزد مردم یک نیروی انقلابی، مسلمان، دو آتیشه، روحانی و شیعه بود که در خط مقدم مقابله با انگلیسها و روسها حضور داشت.
عبدالهی با اشاره به اینکه میرزا حکومت ایران و شاه ایران را به رسمیت میشناسد ولی دل پری از حکومت قاجار دارد افزود: میرزا به این نتیجه میرسد که باید برای تغییر قاجار فکری کند چون این حکومت اولاً فاسد و ضعیف است، ثانیاً منافع انگلیس را دنبال میکند و مهمترینش اینکه در این برهه ایران پیشرفت نداشته و استقلال ایران تأمین نمیشده و این مسئله باعث میشود میرزا به فکر تأسیس حکومت جدید باشد.
“میرزا” بعد از ۱۵سال تلاش و تجربه به این نتیجه رسید حکومت جمهوری بهترین راه برای نجات ایران است
وی با تأکید بر اینکه این جمهوری را میتوان ثمره تجربههای میرزا از اول مشروطه دانست ادامه داد: میرزا کوچک به این نتیجه رسیده بود که بهترین حکومت جمهوری است و حکومت شاهنشاهی دیگر پاسخ نخواهد داشت، او همه حکومتها را دیده و خودش در ۱۵ سال تلاش سیاسی باتجربههای تلخ و شیرین قبل و بعد از مشروطه به این نتیجه رسیده که بهترین راه برای نجات ایران حکومت جمهوری است.
این پژوهشگر نهضت جنگل با اشاره به سخن رهبر انقلاب که فرمودند نهضت میرزا یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی و جمهوری اسلامی در رشت بوده است گفت: نهضت جنگل عقبهای برای انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی و اکثر نهضتهای تاریخ معاصر مثل ملی شدن نفت است.
عبدالهی مهمترین اقدامات میرزا در جمهوری خود را از بین بردن افراد ناسالم و کسانی که ازلحاظ فکری دچار فساد هستند دانست و افزود: مثل احسان الله خان که یک شخصیت نفوذی و بهایی بوده و برای خدمت به انگلیس آمده بود که جاسوس بوده و اعدام شد.
این پژوهشگر نهضت جنگل در ادامه میرزا کوچک و نهضت جنگل را یکی از عقبههای مهم انقلاب دانست و تصریح کرد: میرزا در بحث غله اجازه نداد که حتی یک غله از گیلان خارج شود، فساد را جمع کرد، بحثهای ضد جاسوسی خوبی انجام داد و همچنین نیروی نظامی برای مازندران فرستاد.
حکومتی که میرزا کوچک تأسیس کرد، “جمهوری گیلان” نیست بلکه “جمهوری ایران” است
وی بابیان اینکه جمهوری میرزا کوچک، جمهوری گیلان نیست و او جمهوری ایران را تأسیس کرد، گفت: هدف تأسیس این جمهوری گرفتن تهران بود و عنوانی مثل “جمهوری گیلان” در هیچ سندی نداریم حتی بعد از کودتای برکناری “میرزا” حرفی از “جمهوری گیلان” نیست و همه میگویند “جمهوری ایران” و از ابتدا هم قصدشان رفتن به تهران بود.
عبدالهی به همراهی ۲ شخصیتی مازنی با میرزا اشاره کرد و گفت: دو تن که رئوس شعبه نهضت جنگل در مازندران بودند به خاطر یک سری از فعالیتهای بهاییها کل موفقیتهای آنها جمع شد و در این واقعه تأسفبرانگیز و عجیب نتوانستند مازندران را حفظ کنند.
وی در رابطه با سرانجام نهضت جنگل بابیان اینکه خیلیها در خلال وقایع نهضت به شهادت رسیدند ابراز کرد: حاج احمد کسمایی که مرد دوم اجرایی نهضت بود در سال ۱۳۲۷ قبل از اینکه انگلیسیها وارد نهضت شوند جدا شد و با جداشدن او منطقه غرب از دست میرزا خارج شد و ضربه سنگینی به این نهضت وارد کرد.
انگلیسی ها؛ مهم ترین عامل از بین رفتن نهضت جنگل
عبداللهی در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان گفت نهضت جنگل قربانی توطئه وهابیت و بیتجربگی عوامل بوده یا خیر گفت: بله؛ مهمترین عامل از بین رفتن نهضت انگلیسیها هستند، کودتای ۱۲۹۹ را انجام دادند و بزرگترین مانع در مقابل خود و منافع خود و سلطنت رضاخان را میرزا میدانستند.
وی با اشاره به اینکه معروف است که گائوک آلمانی که همراه میرزا بوده مسلمان شده و نام ایرانی هوشنگ را برای خود انتخاب کرده است گفت: زمانی که رضاخان برای سرکوب نهضت وارد گیلان شد میبیند که فضای گیلان یک فضای قتلگاه است! در این برهه میرزا کوچک درفومنات مستقر است و روسهای شوروی با احمدشاه قول همکاری دادند و توافق میکنند که میرزا کوچک را بکشند.
شوروی علیرغم ادعای نجات مردم ایران از نهضت جنگل حمایت نکرد
این پژوهشگر نهضت جنگل تصریح کرد: روسهای شوروی علیرغم ادعای نجات مردم ایران از نهضت حمایت نکردند و آن را به رسمیت نشناختند که میرزا کوچک در این رابطه گفت: «شما با شعارهای سوسیالیستی کاری کردید که لایق قشون انگلیسیها است و کارتان فرقی باکار تزاریها ندارد.
وی گفت: شورویها به این نتیجه میرسند که میرزا برای منافع آنها خطر ایجاد میکند پس تصمیم به کودتا گرفتند که این کودتا شکست خورد، میرزا هم طی نامهای اعلام میکند که هیچکس حق ندارد با سربازان روسها یا شوروی حتی صحبت کند و سربازان خود را حتی برای همکلام شدن با آنها توبیخ میکرد.
عبداللهی با اشاره به اینکه کل فضای گیلان پر از نیروهای سرکوب گر و خائن بود و میرزا تصمیم گرفت که نیروها را مرخص کند ابراز کرد: درنهایت حدود ۱۰۰نفر باوجود گفته میرزا از پیش او نرفتند.
وی در رابطه با نحوه شهادت میرزا کوچک بابیان اینکه میرزا و گائوک خواستند از بین جنگلهای تالش و خلخال عبور کنند که به علت بهمن و برف بسیار زیاد موفق نمیشوند تا از منطقه عبور کنند گفت: سرانجام جسد آنها در روستای خانقاه پیدا و بهسختی به روستا رسانده میشود که در این لحظه هنوز مختصر جانی داشتند اما توان حرکتی نداشتند.
عبدالهی در ادامه افزود: در پی خبر شهادت میرزا کوچک یکی از مزدوران به نام اسکستانی از خلخال با دستور بریدن سر میرزا آمد و سر او را برید که درنهایت این سر به رضاخان هدیه شد.
این پژوهشگر نهضت جنگل بابیان اینکه “تن” میرزا کوچک در همان روستا دفن میشود و “سر” در رشت و مدتی در انبار نفت میماند بیان کرد: در این روزها فضا، فضای خفقان بود بسیاری از یاران “میرزا” را به شهادت رساندند وعدهای نیز اسیر شدند و هیچکس جرأت اعتراض نداشت.
نباید به نهضت جنگل نگاه کاریکاتوری داشت
عبداللهی در پایان بابیان اینکه نهضت را باید درست و در جای خودش دید افزود: در همه اسناد از یک سال و نیم آخر جمهوری “میرزا کوچک” زیاد کارشده و کتابهای بسیاری هم نوشتهشده است.
وی ادامه داد: نهضت جنگل یک نهضت پرفراز و نشیب بوده و اگر میخواهیم این نهضت را بشناسیم باید از سال ۱۲۹۴ تا ۱۳۰۰شمسی را درست ببینیم؛ اکثر کتابهای نوشتهشده فقط قسمت آخر این نهضت را نوشتند و ممکن است اینطور به نظر بیاید که میرزا فقط با شورویها در ارتباط بوده است اما اگر نگاه کاریکاتوری نداشته باشیم میتوانیم به عمق این نهضت پی ببریم.
انتهای پیام/
نظرات