کارت درست، آهنگر

خدایا، حکمت قدم هایی را که برایم بر می‎داری بر من آشکار کن تا درهایی را که به سویم می‎گشایی، ندانسته نبندم و درهایی که به رویم می‎بندی، به اصرار نگشایم.

کارت درست، آهنگر

به گزارش وبلاگستان هشت دی، دکلمه در بروزرسانی خود نوشت:

هرزگاهی پیش می‎آید که احساسم، حسابی حالم را می‎گیرد…

امانم را می‎برد

دراین مواقع باید کسی… چیزی… باشد تا حالم را تسکین دهد، اما…

حس روی حس… نه تنها که تسکین نمی‎شود،  آتشش داغ‌تر هم می‎شود

و منِ این احوال

فلزی را می‎مانم که به درون کوره‎ای برده‎اند ومن فریاد می‎زنم:

– بس کن… دیگر طاقت ندارم

و آهنگر هیزم را بیشتر میکند!

من،   فریادم را بلند‎تر میکنم! دست و پا میزنم…

چگونه بفهمم که به چه دلیل آهنگر مرا در کوره می‎اندازد! مدام با پتکش محکم میزند تا ورزم دهد!

چطور درک کنم که مرا می‎تراشد تا ناخالصی‎هایم را از من برهاند!

من بی‎خبرم

نادانم

ازین‎که، در پسِ این نرم شدن، سرسختی و برندگی نهفته است…!*

:::::::

این حس، برایم چون آبِ خشکی‎ست که سخت از گلویم پایین می‎رود

من و این حس… هیچکس مرا نمی فهمد

من،   این حس را نمی فهمم…

خسته‎ام از این احساس

بس که نادانم…!

 تو ببخش آهنگر

5062401678080518886

*خدایا، حکمت قدم هایی را که برایم بر می‎داری بر من آشکار کن تا درهایی را که به سویم می‎گشایی، ندانسته نبندم و درهایی که به رویم می‎بندی ، به اصرار نگشایم.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه