پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
نسبت نظام جمهوری اسلامی ایران با انقلاب اسلامی
بررسی و تعیین تناسب و درک صحیح از مناسبات و نوع رابطه (نظری و عملی) جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی در ایران از اساسیترین موضوعات کاربردی بمنظور رفع بسیاری از شبهات سیاسی در جامعه می باشد.
پس از سالها ممارست علما ، مجاهدت شهدا و پایداری و بصیرت ملت بزرگ ایران ، یک نگاه اصیل و نگرش نافذ و خاص به اسلام ناب مبتنی بر اندیشه و آراء سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در عرصههای مختلف جامعه رشید ایران بوجود آمد که اگر به مجموع نگرشها ، مواضع ، راهبردها و گستره نفوذ اندیشههای این انقلاب بزرگ در حوزههای گوناگون بنگریم بدون تردید از انقلاب اسلامی با عنوان یک «گفتمان» و یا « ابرگفتمان» یاد می کنیم.
بررسی و تعیین تناسب و درک صحیح از مناسبات و نوع رابطه (نظری و عملی) جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی در ایران از اساسیترین موضوعات کاربردی و به طور کلی از مبانی فکری اولیه و ازشرایط لازم برای فهم و تبیین کلیه تحلیلهای مرتبط با مسائل سیاسی ایران بوده و بمنظور رفع بسیاری از شبهات سیاسی در جامعه مفید واقع می شود.
لازم به ذکر است که ماهیت و اصالت انقلاب به تداومِ دگرگونی و نو شدن بوده ، البته نه بمعنای تغییر در اصول و استحاله آن بلکه فلسفه وجودی انقلاب به در جَرَیان و در قَلَیان بودن آن است. براین اساس تحرک و پویایی در انقلاب حیات آن را تضمین خواهد نمود و انقلاب اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست.
نظام سیاسی در کشورهای دنیا به مثابه یک کالبد و جسم انسان بی جان می باشد که مانند سایر پیکرها نیازمند دمیدن روح در این بدن است تا به حیات و حقیقت وجودی خود دست یابد و در غیر این صورت بر این مردهی بیتحرک اعتباری نبوده و پس از مدتی متعفن خواهد شد. لذا مکاتب و جهان بینیهای مختلف و متفاوت حاکم بر نظامهای سیاسی در تمام دنیا می توانند از مصادیق روح در تمثیل بالا بوده که به تناسب ماهیت و نوع جهان بینی مکاتب مربوطه ، از انحاء مختلف دستیابی به قدرت ، در وجهه نظام سیاسی حاکم متجلی میشوند. مانند نظام لیبرال دموکراسی در غرب و انقلاب اسلامی در ایران.
انقلاب روحبخش اسلامی ایران نیز به پیکر بی جان نظام سیاسی پادشاهی و طاغوت ایران دمیده شد و الگوی جمهوری اسلامی را بنیان نهاد و نقشه راهی را با رویکرد اسلامِ شیعی و محوریت ولایت مطلقه فقیه برای این نظام ترسیم نمود. از آن پس دمیدن روح انقلاب اسلامی که بهای خون مطهر شهداء و مجاهدت مجاهدان الهی و دَم مسیحایی و نفس قدسی امام راحل(قدس) بود آغاز شد و تا کنون نیز با رهبری خلف صالح امام(ره) همواره ادامه داشته و هدایت می شود.
اگرچنانچه در برهه ای حتی کوتاه جمهوری اسلامی به دلایل متعدد از قبیل غفلت برخی مسئولان یا گروههای سیاسی از گفتمان انقلاب اسلامی فاصله گرفته و خط ارتباطی آنان منقطع گردد ؛ شاهد چالشها و بحرانهایی در حوزه های مختلف اقتصادی ، فرهنگی ، روابط بین الملل و سیاسی نظیر فتنه ۸۸ و امثال آن خواهد بود. بنابراین بسیاری از تنشها ، معضلات و مشکلات کشور در گذشته و حال در این راستا تحلیل شده و بسیاری از تصمیمها و رخدادها را نیز می توان در آینده بر همین مبنا برآورد کرده و برای پیشگیری از بحرانهای احتمالی آتی برنامه ریزی نمود.
از سویی دیگر پیشرفتهای جمهوری اسلامی در تمام حوزههایی که شاهد رشد آن بودهایم حاصل ارتباط و همراهی مداوم انقلاب اسلامی و الهام بخشی این گفتمان به نظام جمهوری اسلامی ایران میباشد.
می توان ارتباط انقلاب اسلامی با نظام جمهوری اسلامی ایران را در قالب سه مسیر یا شاهراه خلاصه و شناسایی نمود. هر کدام از این مسیرها بر اساس ومنطبق بر ارکان و عناصر پیروزی انقلاب اسلامی از جمله دین ، مردم و رهبری بنا نهاده شده است. در واقع به نظر نگارنده عناصر مهم پیروزی انقلاب اسلامی را می توان در این سه عنصر دید که بعنوان هدیه الهی از سوی انقلاب اسلامی مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی بمنظور الگوی تشکیل نظام سیاسی اسلام اعطاء گردیده است. لذا این سه بزرگراه که حاوی مجموعهای از اندیشهها و راهبردهای کلان کاربردی است ، به منزله مفتاحی حیاتی برای انتقال گفتمان انقلاب اسلامی به نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد.
۱. دین : اندیشه دینی ، فرهنگ دینی و آموزه های دینی اعم از نگاه توحیدی ، معادباوری ، امامت محوری ، فرهنگ جهاد و شهادت ، امربه معروف و نهی از منکر ، نفی ظلم ، سلطه و قیام برای خدا با عبرت از تاریخ عاشورا و نهضت حسینی ، فرهنگ انتظار و مقوله مهدویت و صدها موارد دیگر در جریان دینی انقلاب اسلامی قابل شناسایی بوده که علیرغم اینکه بعنوان یک رکن مهم و مرجع پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران تحلیل می شود ، تا کنون نیز به مثابه یکی از منابع مهم ارتباطی و تأثیرگذار در حفظ نظام جمهوری اسلامی و برقراری ارتباط با انقلاب اسلامی بوده است.
نهاد دین در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران مشروعیت را محقق کرده که با توجه به ماهیت نظام اسلامی ، نوع مشروعیت نظام سیاسی در اسلام الهی میباشد. مشروعیت نظام سیاسی اسلام ، برگرفته از همان دینی بوده که توسط مجاری گفتمان انقلاب اسلامی وارد حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی شده و همچنان از ارکان پایداری نظام محسوب می شود.
۲. مردم : با عنایت به اینکه مردم عنصر اصلی و لازم در تمام انقلابها محسوب شده و اساسا بدون مردم انقلاب ماهیت ذاتی خود را از دست میدهد و از سویی دیگر نظام اسلامی نیز در اندیشه سیاسی اسلام ریشه در مقبولیت مردم داشته و استحکام و بقای خود را در گرو حمایت و پشتیبانی مردمی مییابد. بنابراین نهاد مردم دومین شاهراه ارتباطی مابین جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی بعد از نهاد دین بوده که بر همین اساس حضور مداوم در صحنه و مشارکت مردم با روح و گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر اندیشه امام راحل(ره) ، رمز توفیق و پایداری نظام جمهوری اسلامی ایران در برهه های مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون بوده است.
لازم به ذکر است که نهاد مردم و نگاه جدید به جایگاه واقعی آن نیز از طریق گفتمان انقلاب اسلامی وارد عرصه حاکمیتی نظام جمهوری اسلامی ایران شده و با سازوکار قانونی ، امکان مشارکت مردم در اداره حکومت را فراهم نموده است. در اکثر نظامهای سیاسی دنیا مقبولیت مردمی جایگاه بسیار کلیدی و مشروعیت بخشی داشته ، بطوریکه مقبولیت مردمی را تنها مؤلفه مشروعیت نظامهای سیاسی میشمارند.
۳. رهبری : با عنایت به این که دو نهاد فوق بصورت مکمل و ملازم هم عمل میکنند و در صورت فقدان یا ضعف در عمل یکی از عناصر مشروحه ، روند موفقیتِ مدل مزبور ، دچار چالش و بحران خواهد شد لذا عنصر سومی به نام رهبری بعنوان نهاد هماهنگ کننده دین و مردم ، مدیریت ، نظارت و هدایت امور را بر عهده دارد. موفقیت در انتقال بهینه نهادهای دین و مردم از گفتمان انقلاب اسلامی به جمهوری اسلامی حاصل تدبیر ، دانش و درایت نهاد رهبری می باشد.
بعنوان نمونه در حوادث اخیر بیداری اسلامی و انقلاب در کشورهای منطقه مانند تونس ، لیبی ، مصر ، یمن و … ، یکی از آسیبها و نقاط ضعفی که در تحلیل عدم به ثمر نشستن انقلاب در این کشورها مطرح می شود ، فقدان رهبری و مدیریت واحد و منسجم در نیروهای مبارز و انقلابی بوده که منجربه تضعیف ، هرج و مرج و حتی شکست برخی از انقلابها شده است. به طوری که انقلاب یا از مسیر اصلی خود منحرف شده و یا نیز مانند مصر عناصر وابسته به حکومت قبلی بطور مجدد به قدرت رسیده اند و درصدد تسویه حساب و محاکمه گروهها و جریانهای انقلابی برآمده اند.
علاوه بر موارد یاد شده بالا مسیر سوم سرشار از اندیشه ناب رهبر کبیر انقلاب اسلامی ، امام خمینی(ره) بوده و آراء ، مواضع ، خط مشی و منش سیاسی- اجتماعی ایشان از ارکان مؤثر گفتمان انقلاب اسلامی شناخته میشود. بنابراین به همان اندازه که عناصر دین و مردم در انتقال گفتمان انقلاب اسلامی به جمهوری اسلامی بااهمیت میباشد ، خط اصیل و اندیشه امام راحل نیز حیاتی بوده و در صورت فاصله نظام جمهوری اسلامی از مواضع امام راحل قطعا نظام جمهوری اسلامی دچار چالش و قطع ارتباط با گفتمان انقلاب اسلامی خواهد شد.
مصادیق:
اگر بطور واقع بینانهای به تحولات دوران بعد از انقلاب اسلامی بنگریم ؛ متأسفانه در بخش های فرهنگی و اقتصادی در گفتمان انقلاب اسلامی و انتقال آن به جمهوری اسلامی ، علیرغم رویشها و پیشرفتهای موجود ، دچار چالشهایی در مبانی ، ساختار ، مدیریت و اجرا شدهایم که ماهیت این چالشها حاکی از ایجاد فاصله با مبانی و اصول انقلاب اسلامی بوده است که به نظر می رسد تأکید ویژه رهبر معظم انقلاب بر دو مقوله فرهنگ و اقتصاد در نامگذاری سال ۱۳۹۳ مبتنی بر همین امر است.
در مقوله فرهنگی به نظر میرسد به علت عدم اتخاذ تدابیر مناسب در سیاست گذاریها و ورود و نفوذ افراد غیر متعهد در این عرصه که شناخت و اعتقاد راسخی به مبانی فرهنگ انقلاب اسلامی نداشته اند ، بصورت غافلگیرانه به تقابل با موج و تحولات بی نظیر عصر ارتباطات ، رسانهها و ورود نسل گستردهای از انبوه شبکههای ماهوارهای ، دیجیتال ، تلفنهای همراه و تکنولوژیهای مرتبط با آن از قبیل اینترنت و بلوتوث که قابلیت جذب اذهان ، القاء افکار و انتقال سریع اخبار و اطلاعات در دنیا را دارند ، با سردرگمی و فقدان الگوی مناسب در برخورد با چنین رخدادی مواجه شدند.
اما در مسئله اقتصادی علیرغم وجود تشابهاتی با فرهنگ ، از جمله تهاجمات گسترده اقتصادی و تحریمها ، اساسا موضوع متفاوت از قضیه فرهنگ میباشد. در قضایای اقتصادی ، دشمنان همه دربهای آشکار و پنهان خود را به روی ما بستند و همه دار و ندار خود را در تحریمها بسیج نمودند و همانند جنگ تحمیلی با همراهی برخی دولتهای دیگر جنگ دیگری را بر ما تحمیل نمودند. اما در حوزه فرهنگ رویهشان معکوس می شود ، دشمنان همه دربهای خود را با ژست سخاوتمندانهای به روی ما می گشایند و از در و دیوار وارد کشور و سپس وارد منازل و خلوت خانوادهها می شوند و بی قیدی ، اباحیگری و ابتذال را با عقبه و ظاهر پرزرق و برق تکنولوژیک و پیشرفتهای صنعتی امروزی خود ترویج میکنند و مصرّانه تأکید دارند تا به ملتها تفهیم نمایند که سطوح بالای علمی و آزادی ، رفاه و لذتهای یک انسان در دنیای معاصر مستلزم پذیرفتن فرهنگ غربی و لیبرال دموکراسی میباشد.
نظرات