آیا ایران در مذاکرات ۱۸ روزه وین برای دستیابی به «غنی‌سازی آزمایشگاهی» می‌جنگد!

ایران در راستای دستیابی به غنی‌سازی هسته‌ای، ناچار است حداقل ۵۶ هزار دستگاه سانتریفیوژ فعال را در اختیار داشته باشد، این در حالی است که ظاهرا و به گفته برخی منابع خبری، تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان پذیرفته است .

آیا ایران در مذاکرات ۱۸ روزه وین برای دستیابی به «غنی‌سازی آزمایشگاهی» می‌جنگد!

به گزارش ۸دی نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو ـ سیاوش فلاح‌پور؛ با نزدیک شدن به پایان مهلت تعیین شده برای حصول “توافق جامع هسته‌ای” میان “ایران” و کشورهای گروه ۱+۵ بار دیگر پایتخت تاریخی اتریش یعنی وین نه تنها میزبان دیپلمات‌هایی است که این بار قرار است برای ۱۸ روز مذاکرات سخت و فشرده داشته باشند، بلکه شاهد حضور چشم‌گیر رسانه‌ها و نمایندگان افکار عمومی نیز خواهد بود.

هرچند برخی منابع خبری، در آستانه آغاز دور جدید گفتگوها، گمانه زنی‌هایی مبنی بر احتمال تمدید این دور از مذاکرات، در صورت عدم دستیابی به توافق در مدت زمان تعیین‌شده را مطرح کرده‌اند اما این امر بسیار بعید به نظر می‌رسد؛ چراکه “جان کری”، وزیر خارجه آمریکا، تنها چند روز پیش از آغاز مذاکرات، با انتشار مقاله‌ای در روزنامه “وانشگتن پست” تاکید کرده “مذاکره‌کنندگان ما از الان تا بیستم ژوئیه در وین دائماً در تلاش خواهند بود، شاید فشارهایی برای تمدید دوره وارد شود اما تمدید در کار نخواهد بود مگر اینکه همه طرف ها موافقت کنند و آمریکا و شرکای ما راضی نیستند که فقط برای کش دادن مذاکرات دوره را تمدید کنند، ایران باید تمایل واقعی خود را برای پاسخ به نگرانی‌های مشروع بین‌المللی در زمان باقی مانده نشان دهد”.

به این ترتیب و تنها با نگاهی به موضع‌گیری‌های طرفین، پیش از آغاز دور جدید گفتگوها و همچنین مدت زمان نامتعارف تعیین‌شده برای مذاکرات، به نظر می‌رسد اراده جدی، در هر دو طرف مذاکره، برای دستیابی به توافق تا پایان مهلت تعیین‌شده وجود دارد.این ارداه، مخصوصا در مواضع طرف ایرانی به چشم می‌خورد.

“عباس عراقچی”، مذاکره‌کننده ارشد کشورمان، پیش از آغاز این دور از گفتگوها در اظهارنظری قابل تامل گفته است “در این دور از مذاکرات، تاریخ معینی (به جز ۲۹ تیر) برای پایان مذاکرات وجود ندارد”. همچنین “محمدجواد ظریف”، وزیر امور خارجه کشورمان، پیش از آغاز مذاکرات و ترک “تهران” به مقصد وین، با انتشار ویدئویی که مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت، تاکید کرد “با نزدیک شده به ۲۹ تیر ماه من بار دیگر احساس نیاز می‌کنم که هشدار دهم و بگویم که بازی شاهین ـ قمری، به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر نمی‌تواند نتیجه‌ای بهتر از سال ۱۳۸۲ داشته باشد”؛ وی تصریح کرد “دولت من متعهد است که به این بحران غیر ضروری تا ۲۹ تیر پایان دهد”.

تمام این‌ها در حالی است که در دور گذشته (وین ۵)، مذاکرات با چالش جدی روبرو شد؛ به طوریکه برای اولین ‌بار، اظهارات جدی طرفین مذاکره‌کننده و گاها تند را علیه یکدیگر در پی داشت؛ درپی اتمام زودهنگام دور سابق مذاکرات وین، ظریف با حضور در جمع خبرنگاران ایرانی، با اشاره به اختلافات موجود میان هیئت‌های ایرانی و غربی گفت “به هر حال این موضوع بیش از یک دهه سابقه دارد و این اختلافات غیرقابل پیش بینی نبود و ما توقع داشتیم که کار دشواری باشد، البته من احساس می‌کنم که هنوز طرف مقابل با آمادگی لازم جهت ورود به صحنه مذاکرات براساس واقعیت‌ها را ندارد”.ظریف در ادامه، با لحنی که شاید کمتر سابقه داشت، تاکید کرد “از نظر ما مهم نیست که آمریکایی‌ها چگونه می خواهند مشکلی که خودشان برای خود درست کردند حل کنند؛ با کمال احترام این مشکل آن‌ها است نه من و اگر دولت آمریکا تعهد می‌کند باید برای رسیدن به نتیجه تمام تلاش خود را انجام دهد، بنابراین توقع داریم تمام تحریم‌ها برداشته شود و این مطلب را نیز در تمام سطوح به آمریکایی‌ها گفته‌ایم”.

حال و با نگاهی به تمامی این اظهارات، باید دید، هیئت‌های مذاکره‌کننده خواهان حل چه اختلافاتی در مدت زمان مانده تا پایان مذاکرات هستند؟ به عبارت دیگر مشکلی که گفتگوهای وین ۵ را با کندی مواجه کرد (و به تعبیر “نیوروک‌تایمز” در یک قدمی “بن بست” قرار داد) چه بود و چگونه حل خواهد شد؟

درحالی که تنها چند ساعت از بازگشت تیم مذاکره‌کننده کشورمان، در فضایی که در بهترین حالت نشان‌دهنده عدم حصول پیشرفت در مذاکرات بود، می‌گذشت، یکی از روزنامه‌های تهران در سرمقاله‌ خود، به افشای دلایل شکست گفتگوها و همچنین ترسیم فضای پیش‌روی مذاکرات پرداخت؛ در این مقاله که برای اولین ‌بار، از زیاده‌خواهی‌های “نگران‌کننده” طرف غربی در مذاکرات پرده‌برداری شده بود، آمده است “آمریکا و متحدانش که از توافقنامه ژنو و مفاد تحمیلی آن سرمست بودند، با این توهم که در ادامه مذاکرات، کار را یکسره خواهند کرد، برای حضور در اجلاس وین آماده شده بودند و پیشنهادهای ذلت‌باری تحت پوشش‌های قانون‌نما و من‌درآوردی نظیر گریز هسته‌ای، طرح پیشگیر، از ابعاد نظامی احتمالی، تدوین رژیم بازرسی‌های ویژه فراتر از پروتکل الحاقی و تصویب آن از سوی شورای امنیت سازمان ملل در قالب یک قطعنامه لازم‌الاجرا، «دسترسی گسترده و بی قید و شرط به تمامی مراکز نظامی جمهوری اسلامی ایران در پوشش کمیسیون ویژه بررسی‌های سازمان ملل آنسکام، که سال ۱۹۹۱ درباره عراق به تصویب رسانده بودند و …، را به عنوان برگ برنده برای قرار دادن روی میز مذاکره آماده کرده بودند و هرگز در دورترین افق ذهن خویش هم تصور نمی‌کردند که این‌بار، مذاکره‌کنند‌گان ایرانی، در این سوی میز مذاکره، نسخه‌ای از ابرحریف ـ مقام معظم رهبری ـ در دست دارند که باطل‌السحر ترفندهای یاد شده است”.

مواردی که در متن بالا به آن اشاره شد، تنها بخشی از محدودیت‌های مضحکانه‌ای است که طرف غربی خواهان اعمال آن بر تاسیسات هسته‌ای ایران شده است. این بار اما و تنها با گذشت یک روز از حضور هیئت ایرانی در وین، خبرگزاری “رویترز”، در خبری نگران‌کننده مدعی شد “ایران در دور پایانی گفتگوها، برخی از محدودیت‌ها برای برنامه هسته‌ای خود را پذیرفته است”.

این موج نگرانی البته با واکنش عراقچی به خبر رویترز تشدید شد “همان‌طور که توافق ژنو اشاره کرده است اصل غنی‌سازی ایران ادامه پیدا خواهد کرد ولی با یک سری محدودیت‌های مورد توافق دو جانبه و برای یک دوره زمانی مشخص، این کاملا قطعی است که اگر هر محدودیتی را در هر قسمتی از برنامه‌های خودمان به منظور اعتمادسازی قبول کنیم، این یک محدودیت موقتی و دارای دوره زمانی خواهد بود و هیچ چیزی برای ابد پذیرفته نخواهد شد”.

به گفته برخی از منابع خبری نزدیک به مذاکرات هیئت آمریکایی، با مشاهده واکنش تیم ایرانی در دور سابق گفتگوهای وین، این بار با طرح مسئله نقطه گریز Breaking Out ادعا کرده است، برنامه و فعالیت هسته‌ای ایران باید به گونه‌ای باشد که در صورت تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای(!)، از هنگام تصمیم (نقطه‌گریز!) تا زمان تولید یک سلاح هسته‌ای، حداقل بین ۱۲ تا ۱۸ ماه فاصله داشته باشد، تا به اصطلاح آن‌ها بتوانند ایران را از دستیابی به سلاح هسته‌ای متوقف کنند!!

به این ترتیب، قدرت‌های غربی از ایران خواسته‌اند که اولا تعداد سانتریفیوژهای فعال از ۴ هزار دستگاه بیشتر نباشد، ثانیا مواد هسته‌ای ذخیره شده، یعنی اورانیوم زیر ۵ درصد غنی شده بیشتر از ۲ هزار کیلو نباشد؛ این مسئله از دو منظر قابل بررسی است.

از یک سو، ایران در راستای دستیابی به غنی‌سازی هسته‌ای، ناچار است حداقل ۵۶ هزار دستگاه سانتریفیوژ فعال را در اختیار داشته باشد، این در حالی است که ظاهرا و به گفته برخی منابع خبری، تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان پذیرفته است که به صورت موقت(؟!) تعداد سانتریفیوژهای فعال خود را به عدد ۸ هزار کاهش دهد؛ نکته بسیار جالب، این است که آمریکایی‌ها با این رقم سانتریفیوژهای فعال نیز (که صرفا کاربرد آزمایشگاهی دارد) مخالفت کرده‌اند(!) به عبارت دیگر، “تیم مذاکره‌کننده کشورمان در حال حاضر برای دستیابی به غنی‌سازی آزمایشگاهی می‌جنگد”!

اما و از سوی دیگر، با فرض پذیرش این محدودیت‌ها (که تا حدود یک سال قبل حتی تصور آن نیز دور از ذهن بود)، چه تضمینی وجود دارد که طرف غربی، مدت زمانی برای این محدودیت‌ها تعیین نکرده و به عبارت دیگر، تاسیسات هسته‌ای ایران با محدودیت‌های ابدی مواجه شوند؟! کارشناسان در تهران هشدار می دهند “اگر عبارتی که بر برداشته شدن همه محدودیت ها از برنامه غنی سازی ایران پس از گام نهایی دلالت کند، در توافق نهایی وجود نداشته باشد، این توافق یک فاجعه حقوقی خواهد بود”.

همچنین یکی از کارشناسان امور هسته‌ای، ضمن ابراز نگرانی ار روند فعلی مذاکرات تاکید کرده است “تا این لحظه آمریکایی ها درج چنین عبارتی را نپذیرفته‌اند، روس ها با موضوع موافق هستند ولی هنوز در این باره مذاکره جدی نشده است؛ این جمله در کنار جمله ای که بر لغو همه تحریم ها دلالت می‌کند قلب توافق نهایی خواهد بود و الباقی متن حاشیه است”. حال و با تمام این اطلاعات، باید دید دلیل اصرار طرف‌های درگیر مذاکره بر به نتیجه رسیدن گفتگوها تا پایان تیر ماه چیست؟!

شاید بهترین نشانه در راستای فهم علت اصرار قابل تامل دولت ایران برای حصول توافق جامع در مهلت تعیین‌شده را بتوان در ادعاهای اخیر جان کری در وانشگتن‌پست خواند؛ “اگر ایران بتواند این گزینه ها را انتخاب کند، نتایج مثبتی عاید مردم ایران و اقتصاد آن می شود، ایران قادر خواهد بود از دانش قابل ملاحظه علمی خود برای همکاری‌های هسته‌ای غیرنظامی در سطح بین‌المللی استفاده کند، سرمایه‌گذاری به ایران باز می‌گردد، شغل ایجاد می‌شود و خدمات و کالاهای بیشتر وارد ایران می‌شود، ایران می‌تواند به نظام مالی بین‌المللی دسترسی بیشتر پیدا کند و نتیجه آن، رشد اقتصادی و بهبود استانداردهای زندگی مردم ایران خواهد بود، اگر ایران نخواهد این کار را انجام دهد، تحریم‌های بین‌المللی شدیدتر و انزوای این کشور عمیق‌تر می‌شود”.

سخنان نقل شده از جان کری، ترجمانی است از آنچه که بارها از زبان “مقام معظم رهبری”، تحت عنوان “گره زدن مشکلات داخلی به مذاکرات” عنوان شده است؛ حسن روحانی در چند روز گذشته، در سخنانی قابل تامل که بیشتر به پیامی برای مذاکره‌کنندگان غربی شباهت داشت، گفته بود “تحریم‌ها در برخی بخش‌ها اثر گذاشت”. از سوی دیگر اما، دلیل اصرار طرف غربی نیز برای دستیابی به توافق جامع در مدت زمان کوناه، به همین اندازه واضح می‌آید، در واقع اراده ۱+۵ و در راس آن آمریکا، مکمل و متمم راهبردی است که دولت ایران در گره‌زدن مشکلات داخلی کشور با تحریم‌ها به وجود آورده است.

کری در پایان مقاله خود به طرز جالب توجهی نوشته است “در این دنیای پردردسر، فرصت برای رسیدن به توافق که مسالمت آمیز باشد، خواست همه طرفها را در بر داشته باشد، ‌دنیا را امن تر سازد، ‌از تنش های منطقه ای بکاهد و موجب پیشرفت شود، همیشه موجود نیست ما الان چنین فرصتی داریم و یک گشایش تاریخی امکان پذیر است. فقط باید اراده سیاسی وجود داشته باشد و مقاصد نه ظرفیت ها ثابت شود. الان مسئله گزینه ها اهمیت دارد، بیایید همگی عاقلانه انتخاب کنیم”. عبارت انتخاب عاقلانه جان کری، تا حدودی یادآور سخنان ظریف، در پایان دور قبلی مذاکرات است که گفته بود “امیدوارم به برکت ماه مبارک رمضان طرف مقابل سر عقل آمده و مبنای واقعیات سر میز مذاکرات بیاید”؛ ما هم امیدواریم به برکت این ماه، همگان سر عقل بیایند!

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه