چگونه می توان “قدرت نمایی داعش” را تبیین نمود؟

عربستان همواره ادعای رهبری جهان اسلام را داشته است بدیهی است که هر رهبری باید الگویی ارائه داده و مرامی را ترویج نماید. ایدئولوژی وهابی موتور ایجادی و پیش برنده سعودی ها بوده است.

چگونه می توان “قدرت نمایی داعش” را تبیین نمود؟

اگر بخواهیم در مقاله ای کوتاه به صورت واقع بینانه به این سوال که چگونه می توان قدرت گیری داعش و حوادث درعراق را توضیح داد، می توانیم به پنج مولفه و دلیل راهبردی اشاره داشته باشیم:

۱- ساختار و وضعیت قومی، قبیله ای، اجتماعی و سیاسی داخلی عراق

۲- رقابت بازیگران منطقه ای

۳- تاثیر گذاری بازیگران جهانی

۴- تحولات کنونی و مقطعی در منطقه مانند انتخابات در سوریه، عراق و افغانستان

۵- تحول در نظام معرفتی و سیاسی اهل سنت

پرداختن به همه مولفه های مطرح شده از حوصله این یادداشت خارج است بنابر این نویسنده مایل است تا مختصرا به مولفه های دوم ، سوم و چهارم تاکید نماید.

از زمان مرزبندی و تقسیم سرزمین های امپراطوری عثمانی توسط دولت های موسوم به متفق در جنگ جهانی اول و قرار داد سایس- پیکو در ۱۹۱۶م میان انگلیس و فرانسه ، قسمت مرکزی این سرزمین ها بخصوص منطقه شامات و بین النهرین شاهد حوادث و آبستن رویدادهای سیاسی، اجتماعی بسیاری بوده است. دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی که منطقه عربی در اوج غریو های ناسیونالیستی و ضد غربی قرار داشت ، اوج رقابت های درون منطقه ای هم محسوب می شود تا جایی که “مالکوم کر” روی آن جنگ سرد عربی نام نهاد که البته در مواردی مانند حضور مصرِ جمال عبد الناصر در یمن شمالی به گرمی تبدیل شد. به هر حال با پایین کشیدن فتیله ی ادعاهای جمال توسط سادات، عربستان سعودی پیروز این جنگ بود تا اینکه رقیبی به نام جمهوری اسلامی ایران در منطقه منجر به واکنش و بی خوابی سعودی ها گردید.شانس سعودی ها در این مقطع صدام حسین بود؛ او که رویای جای گیری در مقام جمال را داشت مایل بود که مردم عرب وی را ” اسد العرب ” بشناسند. این “حیوان خیال باف” توسط عربستان و شیخ نشین های پیرو، جهان غرب وشوروی , یال و دم دار شد و با هدف ضمیمه کردن ایران و بعد حداقل خوزستان، به رقیب عربستان حمله کرد اما بعد از ۸ سال که متوجه شد با شیر قدرتمندتری مواجه شده است و زورش به آن نمی رسد، ترجیح داد به یکی از این همسایـگان کوچـکش (کویت) برای دست گرمی حمـله کند و در این زمانی بود ( ۱۹۹۱م) که شوروی فروپاشیده بود و آمریکا خود را “ابر قدرت یکه و تنها” می دید از طرفی دیگر عربستان و کشورهای کوچک هم دیدند که شیری را که ساخته اند به جان خودشان افتاده است ، بنابراین اوضاع “شیر تو شیر” شد! اما آنها تصمیم گرفتند که یال و دم این شیر را بگیرند اما شیر قلابی را همچنان در عراق باقی بگذارند.

عربستان همواره ادعای رهبری جهان اسلام را داشته است بدیهی است که هر رهبری باید الگویی ارائه داده و مرامی را ترویج نماید. ایدئولوژی وهابی موتور ایجادی و پیش برنده سعودی ها بوده است هر چند این ایدئولوژی همگام با نیازهای زمان نیست اما ثروت این کشور تاکنون موجب نادیده گرفته شدن کاستی های آن از جانب غربی ها شده است. با پیروزی انقلاب اسلامی یک بار دیگر دین به وسط مبارزات سیاسی و عرصه حکومتی بازگشت. هنگامی که مقامات سعودی دیدند جمهوری اسلامی با آموزه های جهاد و شهادت موجودیت آنها رابه خطر انداخته   و این تاثیر گذاری تا حدی است که گروه های ناراضی از وضع موجود در جهان سنی نیز سنگ ایران را به سینه می زنند و سعودی ها را سازشکار و متحجر می دانند، از ظرفیت ایدئولوژیک خود بهره گرفته و با پول پاشی در مدارس دینی اهل سنت مستعد بخصوص پاکستان ، طالب ها را پرورش داد که در آن زمان برای مبارزه با شوروی مورد استقبال و تشویق امریکا قرار گرفت. بعد از خروج شوروی از افغانستان و جنگ داخلی و خلاء قدرت طالب ها و مجاهدان پرورش یافته عرب – افغان تصمیم گرفتند رویای حکومت به سبک خلافت اسلامی را اجرایی کنند. القاعده هم که اکنون آمریکا را جرثومه فساد در دنیا می دید تصمیم به ضربه زدن به آن گرفت، این در حالی بود که سعودی ها را در کنار ایالات متحده مشاهده می نمود. بار دیگر دست ساخته عربستان و امریکا به جان خودشان افتاد.

با فروپاشی رژیم صدام در عراق وقدرت گیری شیعیان و به تعبیر شاه اردن خطر شکل گیری ” هلال شیعی” برای جهان اهل سنت ، بار دیگر عربستان اوضاع را اسفناک تر از گذشته دید و به بوش لعنت فرستاد که چرا صدام را از بغداد بیرون کرده است. این بار رقابت با ایران در عرصه های سیاسی و ایدئولوژیک در منطقه شدت گرفت. در عرصه سیاسی که نمونه شاخص آن را درلبنان و عراق مشاهده کردیم و در عرصه ایدئولوژیک به تدریج و با برنامه ریزی، برای گروههای جهادی اهل سنت مهمترین مشکل جهان اسلام ، ایران شیعه معرفی شد که از اسرائیل غصب کننده قبله اول مسلمین نیز خطرناک تر است و باید شیعه کشت تا به بهشت رفت. این موضوع در مدارس دینی تئوریزه شد و بذر خونریزی و کشتار تکثیر گردید. در سال ۲۰۰۶ ابومصعب الزرقاوی اردنی گروه جهاد وتوحید را در عراق به عنوان نماینده القاعده، برای مبارزه با اشغالگران بنا نهاد اما به کشتار شیعیان و اهل تسنن مخالف پرداخت. بعد از شروع حوادث در سوریه (۲۰۱۱م) وی تصمیم کارمستقل از القاعده و تشکیل امارت اسلامی عراق و شام به همراه گروه النصره حاضر در سوریه، گرفت که با مخالفت القاعده و محکوم کردن وی به جنایت و خونریزی مواجه شد!

با شروع خیزش ها در جهان اهل سنت ، سقوط بن علی و مبارک و پیروزی اخوان المسلمین در مصرو تونس جهان اهل سنت به دو جناح عمده ومشخص شامل ترکیه، مصر، قطر، تونس و حماس و در مقابل عربستان، امارات و بحرین که خود را شکست خورده می دید. ماجرای سوریه موجب نزدیک شدن این دو جناح به هم در مقابل محور ایران، سوریه ، عراق و حزب ا.. لبنان بود . اما هرکدام از این دو جناح در سوریه از گروههای نزدیک به خود حمایت می کردند . جناح اول به همراه غربی ها از ارتش آزاد سوریه و جناح دوم از داعش و النصره. این شکاف و رقابت پس از کودتای ارتش مصر با حمایت عربستان به خصومت تبدیل شد که حتی تشعشعات آن در سوریه و میان گروههای تکفیری مشاهده شد؛ به طوری که ترکیه با هواپیماهای جنگی و توپخانه مواضع داعش در سوریه را بمباران می نمود. حتی این جنگ نیابتی را در جنایات اخیر داعش در عراق نیز می توان شاهد بود هنگامی که اعضای کنسولگری ترکیه در موصل توسط این گروه به گروگان گرفته شدند. از طرفی دیگر حمایت تلویحی اوباما از مرسی و اخوان المسلمین موجب سوء ظن سعودی ها شد که در ماجرای عدم حمله آمریکا به سوریه در موضوع شیمیایی تشدید گردید و منجر به خروج خود خواسته و قهر گونه عربستان از شورای امنیت شد. این روند در توافقنامه هسته ای ایران و ۱+۵ و تلقی “بستن” ایران وآمریکا نزد سعودی ها ادامه پیدا کرد و منجر به نزدیک شدن بیش از پیش سعودی ها به اسرائیل و جناح جمهوری خواه فائق بر کنگره امریکا گردید.

پیروزی بشار اسد در انتخابات ریاست جمهوری و از طرفی دیگر پیروزی در عرصه میدانی ، پیروزی ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی در عراق، راه یافتن عبد ا… عبدا… متمایل به ایران به دور دوم انتخابات با رای بسیار بالا، مایوس شدن از سرنگونی بشار اسد ، نزدیک شدن ترکیه به ایران ، راهبرد امریکا مبنی بر تمرکز در جنوب شرق آسیا و کم کردن بارهایش در خارومیانه؛ همگی دلایلی بر نگرانی عربستان و تصمیم گیری در راستای قدرت نمایی داعش و گرفتن حداقل سرزمین هایی در این کشور در برابر دغدغه های مختلف بخصوص ایران است.

حسین بهمنش- دانشجوی دکتری مطالعات خارومیانه و شمال آفریقا دانشگاه تهران

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه