داعش و تحولات ژئوپولیتیک منطقه غرب آسیا

گرچه بررسی همه ابعاد این واقعه به صدها صفحه مرور اطلاعات وتحلیل ناشی از آن نیاز دارد امادر این مقاله سعی میشود به اساسی ترین نکات این تحول اشاره شود.

داعش و تحولات ژئوپولیتیک منطقه غرب آسیا

خبراشغال بخش بزرگی از کشور عراق در روزهای اخیرتوسط گروه تکفیری وتروریستی”داعش” آنقدرها هم غیر قابل پیش بینی نبود اما سرعت وقوع این تحولات بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی را شگفت زده کرد. این تحول ژئوپولتیک بسیار مهم حاوی نکات ارزنده ای در ابعاد داخلی، منطقه ای وجهانی برای ملت ونخبگان سیاسی ایران است که اگر ذره ای از آن غفلت شود خسارتهای غیر قابل جبرانی رابه کشورمان تحمیل وفرصت سازی ازآن تا سالها میتواند امنیت داخلی ومنطقه ای جمهوری اسلامی ایران راتضمین میکند.

گرچه بررسی همه ابعاد این واقعه به صدها صفحه مرور اطلاعات وتحلیل ناشی از آن نیاز دارد امادر این مقاله سعی میشود به اساسی ترین نکات این تحول اشاره شود.

۱ – تحول ساختارحکومت های توتالیتر به حکومت های مردم نهاد درکشورها الزاما باید با تحولات بنیادین درنیروهای نظامی وحذف فرماندهان ارشد واستراتژیست های آن وایجاد نیروهای نظامی جدید از نظر کمی وکیفی  همراه باشد این امربه ثبات حکومت جدید، باز تولید رابطه حکومت وملت و احیای دست یابی به منافع ملی منجر خواهد شد نمونه موفق آن پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران را میتوان در تحول کامل ساختارنیروهای نظامی آن مشاهده کرد اگر این مهم مورد توجه کشورهای مسلمان منطقه قرارمیگرفت امروز شاهد  دگرگونی ماهیت انقلاب مردم مصربا کودتای ارتش آن کشور واشغال بخش بزرگی از کشور عراق با کمک و خیانت برخی فرماندهان ارتش این کشور که از رژیم گذشته بجا مانده اند،نبودیم.

۲ – ایجاد نیروهای “بسیج مردمی” در زمان ثبات وپیش ازوقوع بحران درکشورهای اسلامی به حکومتهای این کشورها کمک میکند تا جلوی ایجاد وگسترش بحرانهای نظامی وامنیتی درکوتاه مدت رابگیرند. موفقیت ایجاد “بسیج مردمی”  ازابتدای وقوع انقلاب اسلامی  در ایران وخلا آن در بحران سوریه در سالهای اخیرمیبایست برای حکومت عراق و مرجعیت شیعه آن بعنوان یک الگومورد توجه قرارمیگرفت. این موضوع  میتواند بدرستی تفاوت عدم جامعیت مرجعیت در عراق رابا جامعیت ولی فقیه حاکم در ایران نشان دهد.

۳ – داعش که با اختلاف برسرمواضع القاعده درعراق ازاین گروه تروریستی منشعب گردید را میتوان “القاعده آل سعود” دانست زیرا مواضع القاعده و رهبر آن الظواهری در سالهای گذشته در مورد عراق وسوریه به مقدارزیادی با منافع منطقه ای حکومت عربستان دچار چالشهای اساسی گردیده بود این نکته میتواند برای برخی از نخبگان سیاسی کشورمان که خواهان روابط حسنه درهر شرایطی باحکومت عربستان هستند به عنوان یک هشدار تلقی گردد زیرا امروزاطلاعات دقیق وغیر قابل انکاری وجود دارد که حکومت عربستان،  هیچ  گروه سیاسی در ایران  که به دنبال ایجاد ایران منطقه ای قدرتمند باشد را دوست منطقه ای خود نمیداند.

۴ – سالهاست براین نکته پافشاری میکنیم که تنها شکافهای قومی ومذهبی نمیتواند بهانه ای برای ایجاد حکومتهای فدرال در هر منطقه ژئوپولیتیک در دنیا و ضامن صلح،ثبات و حفظ تمامیت ارضی برای کشورهای آن منطقه باشد. اصرار داعش دراولویت اشغال مناطق سنی نشین سوریه وعراق وامکان ایجاد حکومت مستقل وهابی درآن را اگردر کناراولویت حکومت اقلیم کردستان درحفظ مناطق کردنشین عراق نه حفظ تمامیت ارضی عراق وامکان ایجاد کشور کردستان پس از تجزیه احتمالی عراق قراردهیم عراق آینده متاسفانه تنها شامل مناطق شیعه نشین خواهد بود. این تراژدی سالهاست درقالب راهبرد “خاورمیانه بزرگ” توسط ایالات متحده برای منطقه غرب آسیا درنظر گرفته شده وتوسط استراتژیست هایی مانند ” فریدمن” تئوریزه گردیده است. این مسئله به شدت باید مورد توجه کشورهای دیگر منطقه مانند ترکیه قرار گیرد زیرا تحولات درعراق وسوریه تنها تغییرموضع کشورهای همسو با ایران نخواهد بود که باعث شعف آنان گردد بلکه خطرات احتمالی تجزیه آنها نهایتا شامل تغییرات مرزی کشورها یی مانند ترکیه نیز خواهد شد.

۵ – تفاوت اساسی عراق با سوریه برای ایران،پیوستگی سرزمینی وقومیتی ایران وعراق است که امکان ظهور ونفوذ بحرانهای امنیتی را ازعراق به ایران بسیار سریعترازسوریه میکند این مهم را اگر درکناروجود اماکن مقدس شیعه درعراق ،گستردگی جمعیت شیعیان این کشور،حضور بخشی از نهاد مرجعیت شیعه در آن و احتمال گسترش خطر حملات داعش بسمت ایران قراردهیم ،قطعا برای حفظ تمامیت ارضی ایران واستمرارحیات انقلاب اسلامی بخش عمده ای ازتوان نیروهای نظامی خصوصا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معطوف این قضیه خواهد شد. این امر گرچه برکات زیادی برای کشور به ارمغان میاورد وبار دیگر توان بی بدیل قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران رادر یک جنگ سخت منطقه ای به اثبات خواهد رساند اما نباید فراموش کنیم که هنوز مهمترین خطر برای کشور خطر جنگ نرم واستحاله انقلاب اسلامی از درون است که ممکن است در سایه یک جنگ تمام عیار منطقه ای به فراموشی گرفته شده یا دست کم گرفته شود.

۶ – اثبات ناتوانی دولتهای همسو با ایران درمحورمقاومت (به طورشاخص درسوریه وعراق )یکی ازاهداف عمده ایالات متحده، رژیم صهیونیستی وبرخی هم پیمانان منطقه ای آنهاست این امرازطرفی باعث بزرگنمایی حضور ایران در این کشورها وتحریک ملت ونخبگان سیاسی آنها علیه ایران شده وبه برتری سیاسی گروههاواحزاب مخالف محورمقاومت در این کشورها کمک میکند وازطرفی به برخی گروههای فلسطینی خواستار سازش با رژیم صهیونیستی مجال گفتگوهای به اصطلاح صلح بااین رژیم رامیدهد. گروههای سیاسی مخالف با دولتهای همسو با ایران درعراق وسوریه در اصل منافع ملی،تمامیت ارضی وپرستیژ منطقه ای کشورخود وآینده مسلمانان منطقه را در قالب منافع حزبی ومخالفت با نظامهای سیاسی مستقردرکشورخود خواسته یا ناخواسته فدای منافع ایالات متحده ورژیم صهیونیستی میکنند. این امر میتواند بعنوان آموزه ای بزرگ توسط گروههای سیاسی در ایران نیز موردتوجه قرارگیرد.

۷ – بارها درطی سالهای اخیر به اثبات رسیده که ایالات متحده به بهانه برخورد بارژیم های سیاسی خودکامه وگروههایی مانند داعش به حضورخود در مناطق مختلف جهان مشروعیت میبخشد اما نشانه هایی دردست است که این بار به دلایلی چون شکننده بودن ساختاراقتصادی ایالات متحده،حضور پرقدرت جمهوری اسلامی ایران،وترس از مداخله مستقیم روسیه دربرخی منازعات منطقه ای مانند اکراین، امریکا تصمیم ندارد نیروهای نظامی خود را وارد عراق کند اما دچار این اشتباه راهبردی نشویم که امریکا قصد مداخله دراین بحران را ندارد مهار جمهوری اسلامی ایران وتاثیر این مهار در موضوعاتی مانند پرونده هسته ای این کشور ازجمله مهمترین موفقیتهای حاصل ازایجاد وگسترش این بحران به نظر میرسند.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه