به گزارش ۸دی، «باز باران با ترانه، با گوهرهای فراوارن…» شاید ” گلچین ” هم روزی که داشت این شعر را می نوشت فکر نمی کرد که در این دیار هر وقت باران ببارد کودکان این شعر را با نُت باران زمزمه کنند.

چه خاطرها که باران به مردم گیلان هدیه نداده است؛ حال و هوای که فقط در گیلان می شود احساسش کرد.

اگر باران ببارد پارک ها و بوستان ها شاید در شهر های دیگر خلوت شود اما اینجا آدم های را می بینی که ساعت ها بدون چتر زیرباران قدم می زنند…

آری، کبوتران حرم خواهر امام (س) هم می دانند اگر باران ببارد باز می توانند روی مردم مهربان این دیار حساب کنند.

اینجا گیلان است استانی که اسمش بارانی است، رسمش بارانی است، اما مدتی است که دیگر زندگی با طعم لطافت باران در آن رنگ باخته است.

اینجا گیلان است، هرچقدر هم که باران ببارد حقش است زیرا روح و جانش با این نعمت الهی عجین شده، اما آنچه که حقش نیست این خسارت های جانکاه مالی و جانی است، به راستی بر این دیار چه گذشته که با ۲ روز بارش باران اینطور زندگی در آن به مخاطره می افتد؟!

کاش مسئولین پیش از آنکه به فکر مدیریت بحران بودند، راه درمان را پیش می گرفتند تا در استان باران خورده ی گیلان اینگونه شاهد حوادث دلخراش نباشیم حوادثی که بیش از آنکه بلایی طبیعی باشد از مدیریت نادرست و غلط آب می خورد.

تخریب چندین دهنه پل و مسدود شدن راه ها و جاده های ارتباطی، محاصره منازل مسکونی در آب، سقوط خودرو و جان باختن چند نفر از سرنشینان در تالش و غرق شدن جوان املشی در سیل، رانش زمین و از دست رفتن جاده های مواصلاتی که عموما از برداشت بی رویه شن و ماسه ناشی می شود، قطعی آب و گاز و… تنها گوشه ای از ضرر و زیان مردم استان گیلان در بارندگی اخیر است.