پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
شهید علیزاده؛ پرچم عزت و غیرت دهه چهارم
با این مقدمات امیر علیزاده الگوی مجسم و پرچم عزت و غیرت نسلهای جوان دهه چهارم و پنجم انقلاب است به ویژه در گیلان.
۱)مقام معظم رهبری در فرمایشی به درستی هر شهیدی را پرچمی برای عزت و شرف مملکت ما دانستهاند. درک این گزاره و نیز درک ابعاد شهادت امیر علیزاده بدون توجه و درک انقلاب اسلامی در سال ۵۷ ممکن نیست. انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ با شعار نه شرقی – نه غربی و جمهوری اسلامی پیروز شد. نفی غرب و شرق هزینه میخواست. دیر زمانی حکومت مصدق با سیاست خارجی موازنهی منفی، هزینهاش دخالت و کودتای علیه دولت ملی شد و در نهایت بساط ملی کردن نفت و دولت استقلال طلب با سیاست موازنه مثبت شاه و آری به همه سهم خواهان غربی جمع شد. اما انقلاب اسلامی با صدها ترفند از نفوذ عوامل وابسته تا حمله نظامی به طبس و صدها بحران و انواع انفجار و ترورها و تحمیل جنگی هشت ساله به این مملکت نه تنها منکوب نشد که در ساختار و پیگیری اهداف و نیز شفافیت فضا همه این بحرانها را در حالیکه در تحریم قرار داشت، پشت سر گذاشت و قویتر شد و شعارهای آزادیخواهی و استقلالطلبی و اسلامخواهی به خارج از مرزها رسید و لبنان و فلسطین خط مقدم مبارزه با امپریالیسم شد.
۲)در این سالها با طرح خاورمیانه جدید بحث مبارزه با هلال شیعی آنطور که در رسانه ها از قول کارپردازان سیاسی خارجی امریکا بیان شده است جدی گرفته شد. اجرای این طرح با شکست اسرائیل در جنگهای ۳۳ روزه و ۲۲ روزه در لبنان و غزه شکل دیگری یافت و شکست این هلال لازمهاش درهم شکستن کمر این هلال و حکومت سوری همراه با آرمانهای انقلاب اسلامی ایران شد. جدای از اینکه باید گفت حکومت بشار اسد در داخل سوریه با بسیاری از آرمانهای انقلاب ما سازگاری نداشت و ما همه وجوه حکومتی آن را قبول نداشتیم و نداریم، اما در حوزه سیاست خارجی با مقاومت در برابر استکبار همسوی انقلاب اسلامی و محکم برخورد میکرد. در هر حال هزینه تحمیلی این تصمیم در غرب، ویرانی برخی شهرها و کشته شدن تعداد بسیار زیادی انسان و شهادت تعداد زیادی از مدافعان استقلال و آزادی در سوریه شده است.
۳) نکته جالب مهندسی معکوس غرب در به راه انداختن این بازی است. بدلکاری غربیها در بازسازی گروه تکفیریها و مدلسازی از الگوی شهادت در شیعه بود. جنگیدن و مردن برای اهدافی سطحی اما به اسم جهاد و اسلام. جنگیدنی که حتی با طرح بحث جهاد با نکاح، مفهوم قرآنی و مبارزاتی جهاد را به تمسخر گرفته است تا چنین مبارزانی به دنبال «اسلام کاریکاتوری» ساخته و پرداخته اذهان ساده خویش و تبلیغات غربی و در نهایت در خدمت منافع امپریالیسم باشند. نتیجه اینکه تقویت جریانهای تکفیری همگی سوء استفاده غرب از کم اطلاعی و فقدان تحلیل و درک درست از ساختار سیاسی جهان امروز و تقابلهای اصلی و جنگهای تمدنی و فرهنگی از سوی مسلمانان است و نتیجه آن خرابیها و نابود کردن مسلمانان به دست خود مسلمانهاست.
۴)در مسیر مبارزه با امپریالیسم در زمانهای مختلف زمینههای مبارزه متفاوت بوده است و شرایط مبارزه تغییر کرده است. در هر دوره، نوعی از جهاد و مبارزه سمبل ادامه مبارزه شده و مبارزانی چهره پیشروی مبارزه شدهاند. اگر روزگاری مصطفی چمران مجبور بود برای آرام کردن اوضاع در پاوه حاضر شود و کردستان را از شر ضد انقلاب و ضد مردم آزاد کند، اگر زمانی حاج احمد متوسلیان و یارانش در لبنان حضور یافتند تا مسلمانان لبنان را از شر صهیونیستها خلاص کنند، اگر زمانی رزمندگان از اروند رود گذشتند و فاو را آزاد کردند … امروز هم رزمندگانی از جبهه حزباله بزرگ ایران و لبنان و افغانستان و پاکستان و عراق و کویت و اروپا در دمشق و دیگر شهرهای خط مقدم مبارزه حاضر میشوند تا این خطه را از شر عوامل استکبار آزاد کنند، تا مسیر کوبیده شده استقلال این سرزمینها حفظ شود، تا ما مسلمانان بیش از این اسیر نقشهها و طرحهای دشمنان نشویم.
علیزادهها، در امتداد شهدای راه طولانی تداوم اسلام در طول قرون، شهیدان امروز راه آزادی مسلمانان از یوغ استکبار و الگوی امروز جوانان و نوجوانان ما هستند. فراموش نکنیم که تا دشمن هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.
۵)باید دقت کرد قضیه فراتر از حفظ حرم به عنوان یک منطقه جغرافیایی است. قضیه فراتر از حفظ در و دیوار یک مکان مقدس است. این دفاع هم بعد سیاسی بینالمللی دارد و هم بعد معرفتی و عرفانی. شهید علیزاده، شهید مدافع حرم استقلال مسلمین و شیعیان است. شهید حرم آزادی مسلمین از دست استکبار و نقشههای آنان است. اما شهید علیزاده، شهید حفظ حریم حرم دینداری است. شهید راه حسین(ع) و بزرگترین ادامه دهنده راه حسین(ع)، حضرت زینب سلام اله علیه است. از زاویه معرفتی باید این ترکیب «شهید مدافع حریم حرم اهل بیت» را بیشتر توضیح داد و بهتر معنا کرد.
اهل بیت، بابالله هستند و از طریق آنها رحمت خداوند به عالم صادر و نازل میشود. به واسطه آنهاست که زندگیها برکت مییابد. دفاع از حریم آنها تداوم نزول برکت است…. باید زیارت جامعه کبیره را دقیقتر خواند تا جایگاه این ترکیب بهتر روشن شود.
۶)اما سوال اینست که چه کسی مرد این راه است؟ شرایط امروز جامعه ما متاسفانه شباهتی به دوران دفاع مقدس دهه شصت ندارد. دنیازدگی و دنیاپرستی و دنیاخواهی سکه رایج زمانه است و آنکه زن و فرزندان را رها میکند و در صف مقدم دفاع از آرمانهای اسلامی قرار میگیرد، شاید گاه با نگاه بد دنیاخواهان و دنیاخوردگان، آزرده و تحقیر هم بشود. در چنین فضایی برخاستن و خود را مسوول دانستن و در خط اول مبارزه قرار گرفتن هنر میخواهد. هجرت دل شیر میخواهد. از خود گذشتگی و تحلیل درست میخواهد. به نظر میرسد کسی که پای در این راه میگذارد نمیتواند احساساتی تصمیم بگیرد، به ویژه که از نظر سنی در آستانه چهل سالگی و به دوران پختگی نزدیک شده است. به ویژه کسی که دو فرزند با هزاران آرزو دارد.
ما همکلاسی بودیم و اندک زمانی بعد خبر دادند امیر رفت. گفتم کجا؟ گفتند امیر پرواز کرد و رفت تا ملکوت. بارها با خود گفته ام امیر چگونه و با چه سرعتی این راه را رفت؟ چگونه مقام «احیاء عند ربهم یرزقون» را کسب کرد؟ اگر من جای ایشان بودم آیا حاضر بودم به سوریه بروم؟ باید رو راست باشیم و صادق. تصمیم سختی است، نمیدانم. خیلی سخت است. تصمیمهای بزرگ آدمهای بزرگ میخواهد، ایمانهای راسخ، دلهای مطمئن. بنابراین یک راه شناخت آدمها نگاه کردن به تصمیمهای آنهاست. کسانی چون امیر علیزاده که به این تصمیمهای بزرگ رسیدهاند شخصیتهای بزرگی داشتند. چون تنها عاملی که به انسان برای تصمیم در این راه قدرت قاطع میدهد، درک عمیق مفهوم شهادت است و جایگاه شهید در پیشگاه خداوند. درک هم کافی نیست، ایمان به این مفهوم مهم است. مبارزه بدون دینداری، مبارزه بدون اعتقاد به آخرت، مبارزه بدون اعتقاد و ایمان به خدا معنا ندارد.
۷) با این مقدمات امیر علیزاده الگوی مجسم و پرچم عزت و غیرت نسلهای جوان دهه چهارم و پنجم انقلاب است به ویژه در گیلان. همانطور که شهیدان بزرگی در دهه شصت الگوی جوانان دهههای هفتاد و بعد از آن شدند. امیر رفت و رفتنش حسینی بود و ما جاماندهایم و لاجرم باید کار زینبی کنیم. یکسال از شهادت امیر گذشته است و متن مکتوبی در دسترس نیست. هنوز بر دوش آنان که حتی مدتی کوتاه با امیر علیزاده همراه و همدرس و همکار و هم مکتب و هم بحث بودهاند این «وظیفه زینبی» باقی مانده است و سنگینی میکند. هلا برادران! با این پرچمهای عزت و غیرت چه میکنیم؟
نویسنده: دکتر باقری
نظرات