«مثلث عشقی» در پرونده هسته‌ای!

احتمال دارد آن نماینده، به رساییِ هرچه تمام، یکی از ضلع‌های مثلث عشقی در پرونده هسته‌ای باشد.

«مثلث عشقی» در پرونده هسته‌ای!

به گزارش ۸دی نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، در روزهای گذشته با خبر شدیم که یکی از نمایندگان مجلس با صدای رسایی به افشاگری علیه وزیر خارجه ایران و معاون وزیر خارجه آمریکا دست زده‌است و پرده از ارتباطات نامتعارفِ آقا محمدجواد و وندی خانم برداشته‌است. تا آنجا که مدعی شده:«به ادعای خود شرمن، او ظریفانه به آقای ظریف نزدیک شده و آنها در مذاکرات همدیگر را به نام کوچک صدا می کنند و گاهی درباره مسائل خصوصی با یکدیگر سخن می گویند.» اما از آنجا که چنین مصاحبه‌ای از شرمن ندیده‌ام سوالی در راستای این باد مخالف برای من ایجاد شد که این نماینده‌ی مجلس از کجا چنین موضوعی را فهمیده است؟ دروغ که قطعا نمی‌گوید چون در احادیث آمده آبروی مومن مثل خونش احترام دارد، پس لابد از یه جایی یه چیزی دیده است. از همین رو در ادامه به بازسازی سناریوهایی می‌پردازم که احتمال دارد بر اساس یکی از آن‌ها پی به این روابط پنهانی برده‌باشد.

احتمال اول- هرچقدر هم که مثلث عشقی در سینما زرد، بی محتوا و قدیمی باشد در عوض جذاب است آن هم در حد بوندس‌لیگا. دلیل این جذابیت هم تکرار آن در زندگی انسان‌ها است و این حس برای خیلی‌ها ملموس است! منظورم را که متوجه شدید؟ تحلیل سینمایی که نمی‌کردم. منظورم این بود که احتمال دارد آن نماینده، به رساییِ هرچه تمام، یکی از ضلع‌های مثلث عشقی باشد…فرضش را بکنید، ساعت ۱۲ شب ناگهان به تلفن همراه نماینده‌ی محترم یک پیامک از سوی «وندی خانم» می‌آید به این مضمون که«لطفا دیگه نه پیامک بده، نه زنگ بزن، به چه زبونی بهت بفهمونم؟ من جواد رو می‌خوام…ما حتی توی مذاکرات ظریفانه نزدیک هم می‌نشینیم و همدیگه رو اسم کوچیک صدا می‌کنیم. حتی به همدیگه می‌گیم عجیجم!!!مشکل ما فقط اجازه پدرمه. من نمی‌خوامت لطفا مزاحمم نشو». این نماینده هم بدون ذره‌ای عقب نشینی پیام داده«خلایق هرچه لایق. اما خودت خواستی فردا علیه هرجفتتون افشاگری می‌کنم. رسوای زمانه می‌شید…» و بعد هم گوشی را خاموش کرده و خوابیده است. مابقی داستان را هم که می‌دانیم.
احتمال دوم- همین که در مذاکراتِ هسته‌ایِ دوجانبه خود «آقا جواد» شرکت نمی‌کند و «عباسشون» را به دیدار «وندی خانم» می‌فرستد، باعث شده این نماینده به این رابطه‌ پی ببرد. راستش شک من هم از همین جا شروع می‌شود. خیلی تابلو است که این کارشان برای رد گم کردن است. مردم را بچه حساب می‌کنند؟ عرف دیپلماتیک یک بهانه‌ی نخ نما است.
احتمال سوم- یکی از راهکارهای دیپلماسی استفاده از گزینه‌ی پلیس بد است، تا بتوان با تندروی یک شخص، طرف مقابل را به سمت پیشنهادهای معقول اما اصلی شخص دیگر سوق دهد. خب چه کسی بهتر از همین نماینده که صدای بسیار رسایی دارد. خودم این احتمال را از سایر احتمالات قوی‌تر می‌دانم. یعنی همین نماینده را طوری که رساییِ زیادی نداشته باشد گریم می‌کنند و به عنوان دیپلمات در مذاکرات به طرف مقابل معرفی می‌نمایند تا طرف مقابل را دچار اصل غافلگیری کنند. پس از این افشاگری بود که شک من بیشتر هم شد. این احتمال را می‌دهم که این نماینده با چشم خود صمیمیت ظریف میان «آقا جواد» و «وندی خانم» را دیده‌است. راستش از اول هم به یکی از معاونین «آقا جواد» شک عمیقی داشتم! اصلا اسمش بیش‌تر به اسم مستعار شبیه است تا اسم واقعی. مثلا شما تصور کنید دوستان این بنده‌ی خدا او را چطور صدا می‌زنند؟! همش باید روان خود را بچینند تا تخته‌ای جور کنند و اسم دوستشان را صدا کنند. خود من معمولا روانم، چی بودن اسم ایشان را فراموش می‌کند. شما یادتان هست اسمش چه بود؟!
احتمال چهارم- برای این احتمال برخی توضیح واضحات ضروری است؛ گرچه یکی دیگر از نمایندگان مجلس گفته بودند، پنج مرزبان گروگان گرفته شده به خاطر خوابیدن در حین انجام وظیفه باید تنبیه شوند، اما خب من می‌گویم مردم حق ندارند خواب نمایندگان در صحن علنی را با آن سربازان مقایسه کنند؛ چون خواب برخی نمایندگان در صحن علنی اگر عبادت نباشد حداقل انجام وظیفه است. چراکه در آن حال دارند برای سرنوشت مملکت خواب می‌بینند. با این حساب این احتمال هم با توجه به عرفان رسای نماینده‌ی مذکور دور از ذهن نیست که در چنین خوابی فرو رفته باشند و در رویای صادقه همه چیز را دیده باشند. حسابش را بکنید ایشان در خواب پشت سر هم می‌گویند«آه! آه!» و سپس بنا می‌گذارند بر«وا مصیبتا» و «وا شرمنا». لابد نماینده کناری هم ایشان را از خواب بیدار کرده و گفته:«حاج آقا چیزی شده؟چرا می‌گویید واشرمنا؟قضیه‌ی واشر چیه؟ نکند واشر سرسیلندر سوزانده‌اید و آب روغن قاطی کردید؟» و او هم تمام آنچه را در خواب دیده‌است تعریف کرده‌است(ببخشید از بازگو کردن صحنه‌های خواب به دلیل عبور زن و بچه‌ی مردم معذورم. فقط بدانید که صحنه خوبی نبوده و کار تا حدی بد بوده که جواد و وندی و کاترین و سایر حضار دور میز نشسته بودند و جواد مدام می‌گفت «وندی» و وندی مدام می‌گفت «جوات»!!!)
در پایان باید گفت با توجه به هوش رسای آن نماینده احتمالات دیگری نیز می‌توان تصور کرد اما ما چهار نمونه از قوی‌ترین احتمالات را آوردیم تا به موثق بودن این گفته شک نکنید. حالا که شک شما بر طرف شد، منتظر «باد مخالف» بعدی باشید تا در آن از نوع روابط خاص «جواد- وندی» پرده برداری کنیم و از جزئیات خبردار شوید. روابطی به شدت محرمانه که، جواد یکبار گفت: استیضاح که هیچ، حاضرم شب در خیابان بخوابم اما این روابط محرمانه را فاش نکنم.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه