پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
هشت دی گزارش می دهد:
تلاش برای از بین بردن قبح سازش توسط چریک پیر/ خط استراتژیک بهزاد نبوی به اصلاح طلبان
یکی از روزنامه های اصلاح طلب در مطلبی با عنوان «سازشکاری الزاما بد نیست» با بهزاد نبوی مصاحبه ای را ترتیب داده است که در این مصاحبه حرف های متناقضی زده شد.
به گزارش خبرنگار ۸دی، سه شنبه هفته پیش روزنامه اصلاح طلب شرق در مطلبی با عنوان «سازشکاری الزاما بد نیست» با بهزاد نبوی مصاحبه ای را ترتیب داده است که در این مصاحبه حرف های متناقضی زده شد، در اول مصاحبه بهزاد نبوی می گوید: «دلیل اینکه اصلاحطلبان رادیکال نبودهاند و برانداز و انقلابی نیستند، این است که نمیخواهند وضع موجود را به هر روش و با هر ابزاری تغییر دهند؛ بلکه به دنبال آن هستند که آن را با روشهای قانونی و مسالمتآمیز و با حفظ چارچوبها به وضع مطلوب تبدیل کنند. با توجه به ضرورت حفظ چارچوب وضع موجود و اتخاذ روشهای قانونی و مسالمتآمیز، سازشکاری الزاما و در هر شرایطی، چیز بدی نیست.»
آقای نبوی تاکید می کند که اصلاح طلبان برانداز نیستند و به دنبال روش های قانونی هستند، اما ایشان توضیح نمی دهند چرا در سال ۸۸ همین اصلاح طلبان به دنبال براندازی نظام بوده و به روش های مسالمت آمیز و قانونی تن ندادند، نکته دوم که بهزاد نبوی مطرح می کند هم تراز قرار دادن انقلابی و برانداز است، انقلابی فرد ارزشمندی است که می خواهد نظام را حفظ کند حتی به قیمت از دست دادن جان خود و به دنبال براندازی نیست، آن چیزی که انقلابیون ارزشی به دنبال آن هستند انقلاب در روش ها، مبارزه با فساد، شفافیت در ساختارهای بروکراتیک، برخورد با مسئولان اشرافگرا بوده و انقلاب هیچ زمان معنی براندازی جمهوری اسلامی که انقلابیون خود را فدای آن کردند نمی دهد.
نکته بعدی مطرح شده توسط بهزاد نبوی تائید کردن چندباره جبهه ملی و ستایش این جبهه بود.
بهزاد نبوی می گوید: «بسیاری از جوانان انقلابی ازجمله ما هم به فعالیت مسلحانه روی آوردیم» ولی باید به آقای نبوی گفته شود امام خمینی(ره) به دنبال تربیت چریک برای براندازی سخت نبود، حضرت امام به دنبال آگاه کردن بدنه جامعه و نه گفتن به رژیم پهلوی بود، آن افراط امثال بهزاد نبوی در دوران جوانی این تفریط در دوران پیری را به دنبال می آورد. زیرا بسیاری از انقلابی نماها در دوران پهلوی با تشخیص خود به ترورهای کوری دست می زدند که مورد تایید علما و مراجع وقت نبود.
بهزاد نبوی در ادامه مصاحبه با شرق به دوران جرج بوش و دلیل حمله نکردن اش به ایران می گوید: «واقعیت این است؛ سربازان آمریکایی وارد عراق و افغانستان شدند، اما نتوانستند به ایران وارد شوند. این دستاورد به نظر من محصول وجود دولت آقای خاتمی بوده است. اگر یک دولت تندرو در ایران حاکم بود، چهبسا آمریکا به ایران هم حمله میکرد. این مهم است. البته ممکن است گفته شود بههیچوجه امکان حمله وجود نداشت! که طبیعی است با گذشت ١٣ یا ١۴ سال از آن شرایط، امکان رد این ادعا وجود ندارد.»
اما گرت پورتر روزنامه نگار آمریکایی درباره حمله نکردن بوش به ایران در زمان خاتمی قدرت نظامی ایران را مهمترین مولفه می داند و ترس از موشک های ایران و انسجام درونی ملت و آمریکاستیزی را از عوامل حمله نکردن به ایران برشمرده و از سیاست های دفاعی ایران تمجید می کند، از آقای نبوی باید پرسید آیا واقعا سیاست های خاتمی مانع به حمله به ایران شد یا قوای مسلحی که تحت فرمان رهبری نظام حرکت می کردند؟ این اندازه تحریف کردن تاریخ تنها هنری است که اصلاح طلبانی مانند نبوی دارند و همیشه مطالبه گربوده و افتخارات نظام را به پای خود نوشته و نواقص را به حاکمیت و رهبری ربط می دهند، دولت های روحانی، خاتمی و هاشمی تا چه اندازه مقصر آشفته حالی این روزهای اقتصاد ایران هستند؟ این سوالی که نبوی باید پاسخ بدهد ولی با زیرکی از آن فرار می کند.
نبوی در پاسخ به عملکرد ضعیف دولت روحانی می گوید: «من با بعضی از کسانی هم که میگفتند از رأیدادن به روحانی پشیمان هستند، صحبت میکردم، همین نکته را بیان میکردند. میگفتند آقای روحانی چه کار کرده است؟ اتفاقی نیفتاده و پرسشهایی از این دست را مطرح میکردند. من به آنها پاسخی را دادم که در جواب سؤال شما هم میتوان این پاسخ را داد که دستکم دستاورد دولت یازدهم و دوازدهم این است که جلوی تداوم حاکمیت افراد تندرو در کشور را گرفت. همین بزرگترین دستاورد است.»
دوقطبی سازی مصنوعی و ترس از افراد رقیب پروژه ای است که متاسفانه اصلاح طلبان استاد آنان هستند و با این ترفند کثیف توانسته اند چندین دوره رای بیاورند و جالب اینجاست که هنوز هم بر ادامه این تئوری پافشاری می کنند.
مهمترین نکته منفی این مصاحبه جمله «سازشکاری الزاما بد نیست» بوده و این خط را به باقی اصلاح طلبان می دهد که نباید از سازشکاری با امریکا ترسید و این عمل همیشه بد نیست؛ تزریق این طرز تفکر در میان جامعه خطری است که نظام را تهدید می کند و عده ای سخت به دنبال آن هستند و جالب اینجاست که این طرز تفکر هدف آمریکا از تحریم های سخت اقتصادی علیه ایران است، آمریکا می گوید با ما سازش کنید، اسرائیل را به رسمیت بشناسید، موشک های تان را از بین برید، به دنبال افزایش توان نظامی نباشید، گوش به فرمان آمریکا بوده و از سیاست های کاخ سفید تبعیت کنید در عوض ما اوضاع اقتصادی را در ایران سامان می دهیم، معلوم نیست اگر تمام این امور را انجام دهیم بازهم آمریکای بدعهد به قول خود عمل کند یا خیر. امثال نبوی و زیباکلام به دنبال پرت کردن جمهوری اسلامی به لبه پرتگاه سازش هستند ولی نمی دانند که این پرتگاه خود آنان و همفکرانشان را نیز نابود می کند.
نظرات