۸دی: تا به حال با یک فالگیر بحث علمی انجام داده اید!؟ میدانم عجیب است و کار فالگیر چیز دیگری است. اما خب فالگیر مربوطه حواسش به بیکاری من بود و برای حل این معضل به کفِ دست دولت احتیاج داشت که متاسفانه در دسترس نبود!

راستش را بخواهید من در پارک نشسته بودم و به مشکلاتم فکر می کردم. به زنم که برخلاف تمام زنان شهر که دغدغه ی حضور در استادیوم را دارند، از من نان شب می خواهد! به فرزندانم که از من سهم اوقات فراغت می خواهند، اصلا مگر خاله بازی، فوتبال با توپ دولایه، گرگم به هوا و … سهم می خواهد!؟ در همین فکرها بودم که فالگیری کنارم نشست.

-بذا فالتو بگیرووووم! تو بیکار شدی درسته!؟

با تعجب سری تکان دادم و گفتم: تو از کجا میدانی!؟

گفت: من همه چیز را می دانم، اما می دانم که تو هر روز صبح برای خانواده ات نان میخری. نان خوری بیکاریست و نان خری طبق معیارهای دولت شغل پاره وقت محسوب می شود! بنابر این تو بیکار نیستی و فقط لازم است برای یک زندگی بهتر به دنبال شغل دوم باشی!

+شغل دوم!؟ پس با قانون مقابله با چند شغله ها چه کنم!؟

-نباید نگران این موضوع باشی. هزینه ها بالاست، حتی فرزند آقای وزیر هم زیر خط فقر قرار دارد، برای پنچری مازراتی اش به سختی می تواند پول جور کند.

دختر آقای معاون هم باید تمام تعطیلات را در خانه بماند زیرا ویلایی ندارند. می بینی!؟ مدیران وضعیت را درک میکنند، و تو اگر توانایی های خودت را نشان بدهی شامل این قانون نخواهی شد.

به یاد حرفهای برادرم افتادم که میگفت چندشغله ها نیز مشکلات خودشان را دارند! خستگی و فشار کار موجود ممکن است باعث تماس اشتباهی، جابجایی وام کلان در حساب های اشتباه، بخش نامه های نامربوط و… بشود.

برادرم تعریف میکرد که مدیر کل مجموعه ی شان برای ترخیص شیر خشک های شوهر “خانم ایکس” تماس گرفته بود، در صورتی که شیرخشک ها مربوط به اداره ی دیگری بود که آقای مدیر در آنجا نیز جزو هیئت مدیره بود!

فالگیر دستم را تکان داد و گفت: حواست کجاست!؟ در هر شغلی که رفتی حواس جمع باش. اما مهمتر از آن این است که به دنبال شغل مورد علاقه ات باشی، تنها با فعالیت در شغل موردعلاقه است که راندمان کار افزایش پیدا می کند. اکنون مدیریت شغل مورد علاقه ی بسیاری از مدیران نیست! خاوری را میشناسی!؟ شغل مورد علاقه اش اختلاس بود، مدیریت را کنار گذاشت و در شغل مورد علاقه اش به موفقیت رسید. البته تو علایقت را با عقل انتخاب کن!
با صحبت های فالگیر دید جدیدی در زندگی پیدا کردم و می خواستم سوال های بیشتری از او بپرسم، اما رفت تا به کار دومش در آژانس برسد!

نویسنده: حورا بیانى فر