به یاد جزیره مجنون، برای حضرت ماه…

چگونه می توان توصیف کرد علاقه ای را که فراتر از مـــحبــّـت پـــدرانه است! و چگونه می توان به قلم آورد صمیمیت محبوبی را که حُبــّــش در فراسوی مرزها و مذهب هاست!

به یاد جزیره مجنون، برای حضرت ماه…

به گزارش سرویس وبلاگستان ۸دی، آشیان در بروزرسانی خود نوشت:

گوش‌ تان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجت‌ بن‌ الحسن(عج) است.

«علامه حسن زاده آملی»

khamenei-sanandaj11

چگونه می توان توصیف کرد علاقه ای را که فراتر از مـــحبــّـت پـــدرانه است! و چگونه می توان به قلم آورد صمیمیت محبوبی را که حُبــّــش در فراسوی مرزها و مذهب هاست! چقدر خـــاص است این احساس!

آقـــای من! چه رازی هست در تار و پود آن چفیه معطر که این گونه دل های مشتاق را به سمت خود می کشاند؟

چه نوازشی هست در آن انگشتر ساده ی شرف الشـــمس که این چنین برقش به دل ها می نشیند؟

و چه حکایتی دارد آن دست ها…؟ دست هایی که چنگ به دل می زند وقت قنوت…!

آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت…که اگر سر برود، از دل و از جان نرود

مادرم میگفت بچه که بودم یکبار سخت مریض شدم. نیمه شب در اوج نگرانی، شما به خواب مادرم آمدید و گفتید: نگران نباشید، فرزند شما سالم ِ سالم است، هیچ چیزش نیست! خدا می داند چه برکت و امیدی به همراه داشت این کلام شما…و شاید از همان زمان بود که روح کودکانه ی من گره خورد به نقش مبارک حضـــرت مـــاه…

نمی دانم!

من نمی دانم چرا کسانی که رومئو و ژولیت را ارج می نهند، از درک این محبت عاجزند؟!

نمی دانم چرا عده ای نمی توانند باور کنند این ولایت معنوی را؟

به یاد خضـــر پیامبر می افتم… و موسی کلیم الله…

خضر پیامبر به چیزهایی علم داشت که موسی (ع) نداشت. موسایی که با آن همه کرامتش به جایی رسید که دیگر بُرید، بُرید چون نتوانست درک کند علت اعمال خضر پیامبر را، و بُرید چون از یاد برده بود فقط باید اطاعت کند از کسی که بر او ولایت دارد…

گاهی وظیفه ما فقط اطاعت کردن است، اطاعت بی چون و چرا ، حتی اگر در علتش بمانیم و یا به نظرمان عجیب بیاید! آن وقت است که فرق بین مرد عمل و وزیر شعار معلوم می شود! آن وقت است که جا مانده ها می ریزند و هم قدم ها می رویند.

افسوس که جا مانده ها بسیارند،

افسوس که آقـــای ما غریب است،

افسوس که غربت حضرت ماه صدای دوست دارانش را از آن سوی مرزها نیز درآورده است:

سید حسن نصر الله: «من سرباز سید علی خامنه ای کبیر هستم. ما در برابر امامی هستیم که در رهبری و حسن حکومت، در تقوا و زهد، در فقه و اجتهاد، در تفکر و تفکیک ساحات و نوآوری، عظیم الشان و رهبری که نگاهی همه‌جانبه، عمیق، مستحکم و استوار دارد. حقیقت آن است که ما در برابر شخصیّتی عظیم و استثنائی هستیم، اما این امام و این رهبر چه قدر در امّت خویش، با پوزش از برادران ایرانی، در ایران مظلوم و تنها است. دشمنان وی را محاصره کرده‌اند و دوستان حقّش را ادا نمی کنند.»

با همه ی این ها، آقـــای خوبم بدانید که ما هستیم،

مایی که اگرچه صدایمان به جایی نمی رسد، اما وقتش که بشود، به تبعیت از شهدای تخریب چی سال های جنگ، این بار به جای مین، فتنه ها را خنثی می کنیم.

مایی که هسته ای را با هیچ سبد کالایی معاوضه نمی کنیم.

در میان مذاکرات پر جنب و جوش این روزها و تلاش برای اثبات نداشتن سلاح هسته ای دلم می خواهد فریاد بزنم که:

مـــا مجهـــز به ســـلاح هســـته ای هستیـــم!

ما بمب هسته ای داریم ولی جنس این بمب متفاوت است!

بمب هسته ای ما “فاطـــمه” ها و “حســـین” هایی هستند که همه ساله بیشترین آمار نام ها را به خود اختصاص می دهند؛

بمب هسته ای ما جوان ۱۸ ساله ایست به نام “بـــهروز صـــبوری” و مـــادر دریا دلش که این روزها، بعد از گذشت ۲۲ سال به یکدیگر رسیده اند؛

بمب هسته ای ما، نسل سومی های انقلابند که افتخار افـــسری جنـــگ نـــرم را دارند و عازم سفر راهیـــان اند…

نیروگاه اراک را تعلیق کردید، اما با نیروگاه “شـلمچـــه” چه می کنید؟

چه کسی جرأت متوقف کردن غنی سازی در “جزایـــر مجـــنون” را دارد؟

نیروگاه های اصلی ما این ها هستند، با این ها چه می کنید:

طلائـــیه

سومـــار

فکـــه

هویـــزه

دوکـوهـــه

ارونـــد

شلمچـــه

گفتم شلمچه، دلم هوای غروب شلمچه را کرده است… شهدا مدد کنید…

dp7zovni06ai5wohu9gv

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه