به گزارش هشت دی، محمود باقری خطیبانی عضو سابق شورای شهر رشت که سابقه حضور در سوریه به عنوان رزمنده مدافع حرم را نیز در کارنامه خود دارد همزمان با تشییع دو شهید مدافع حرم گیلان یادداشتی درباره مسائل روز کشور و استان نوشت که این یادداشت در این پایگاه خبری منتشر می٬شود:

غافل، تبارم می رسد برعاشقان پاکدل / ای شب پرست کوردل برپا مکن جنگی دگر؟
امرور تشییع پیکر پاک دو تن از شهدای مدافع حرم سردار سرتیپ علیرضا نظری و بسیجی قهرمان بابک نوری هریس بود که در جریان آزادی منطقه عملیاتی البوکمال سوریه و پایان عصر سیاه جریان تکفیری داعش به شرف شهادت نایل آمدند. یاد این کبوتران خونین بال و همه شهدای مدافع حرم و شهدایی که در دفاع مقدس آسمانی شدند را گرامی می دارم و از خدای مهربان می خواهم توفیقمان دهد که راه عزت و سرافرازی این عزیزان را ادامه دهیم.

یکم / وقتی اربعین حسینی در کربلا بودم جسته و گریخته اخبار درگیری و آزادسازی البوکمال و پایان سلطه وحشیانه تروریست‌های داعشی را دنبال می‌کردم و می‌دانم چه رنج‌ها کشیده شد و چه خون‌ها ریخته شد تا تکفیری‌ها از عراق و سوریه پاکسازی شوند و توطئه دشمنان به خودشان برگردد. آری من و تو، راحت خفتیم که سردمان نشود اما چه داغ‌ها که بر چه دل‌ها نشست! کسانی بودند! که صدها کیلومتر زیر باران گلوله تا صبح مقاومت کردند و جان شرینشان را فدای امنیت ملت و عظمت اسلام نمودند. چه نوعروسانی که بیوه گشتند. چه کودکان معصومی که یتیم شدند. چه چشمانی که منتظر بر در نشستند. چه پدر و مادرهایی که برای سلامتی فرزند خود دعا نمودند و صلوات نذر کردند … و این‌ها همه برای این است که ایران نشود سوریه و عراق و ناموسمان از تعرض دشمن ایمن بماند و کشورمان نشود جولانگاه تروریست‌های خارجی داعشی و خاکمان نشود پایگاه جنایتکاران غربی …

دوم/ مسابقات کشتی فرنگی قهرمانی کشور گروه ج کشور هفته قبل به میزبانی هیئت کشتی گیلان در رشت برگزار شد و مدیرکل ورزش و جوانان تا وقتی که نماینده فدراسیون کشتی در سیمای گیلان از او انتقاد نکرد، به سالن نیامد و وقتی هم آمد همانند همیشه پریشان و پرگو، گفت که من مدیرکل ورزش و جوانانم و تا آقای رسول خادم نیاید من طبق پروتکل نمی‌توانم بیایم و من دارای کرسی بین‌المللی هستم و … . واقعا متاسف شدم، کجاست میهمان‌نوازی گیلانی‌ها از این که سرنوشت این مردم دست چه افراد خودشیفته و مدعی افتاده است. فردی که تا دیروز در ستادهای احمدی‌نژاد و قالیباف دور دور می‌کرد و با واسطه بسیار و پشت در نشستن‌های فراوان دفاتر نمایندگان و … به موقعیتی رسیده، این گونه مغرورانه سخن می‌گوید و …

سوم / اداره کل ورزش و جوانان به خاطر روحیه خودحق پنداری مدیرش، در شرایط بی‌نظمی و آشفتگی قرار دارد و کلا درگیر حواشی است و فضای بی‌اخلاقی و اتهام‌زنی در محیط ورزش بیداد می‌کند. شخص مدیرکل تاکنون برای چند نفز از قهرمانان و بزرگان کشتی شکایت کرده است  اما گویی نهادهای نظارتی فقط ناظرند و صبرشان زیاد وکاری نمی‌کنند. ماده ۸۸ و واگذاری پروژه‌ها به حلقه وابسته، از مسایلی است که بایستی پی‌گیری شود که نمی‌شود. مسوولیت‌ها و پست‌ها و ریاست هیات‌ها متناسب با منافعی که برای مدیرکل دارد بین گروه‌های سیاسی و نمایندگان توزیع می‌شود. اداره کل ورزش و جوانان یک نهاد غیرسیاسی است اما ایشان اداره کل را هم سیاسی کرده است و در جریان انتخابات مجلس و شورا و ریاست جمهوری با تمام قدرت ورود کرد و در انتخابات ریاست جمهوری چه حرف‌های خطرناکی زد و تا آنجا که می‌دانم کسی هم پی‌گیری نکرد. همه دستگاه‌های نظارتی از حجم نابسامانی این اداره کل آگاهی دارند و این که برخورد نمی‌شود باعث سرخوردگی کارمندان و جامعه ورزشی شده است. اگر وضعیت موجود ادامه یابد آسیب‌های حوزه ورزش و جوانان بیشتر می‌شود . وزارت ورزش و مسئولین استان هم فعلا سکوت را جایز می‌دانند و نمایندگان هم فعلا کارهای مهم‌تری دارند و حوزه ورزش برایشان اهمیتی ندارد و …

چهارم / شهید مطهری به اعتبار اهمیت اصل امر به معروف و نهی از منکر، پیش نهاد تشکیل یک سازمانی را به همین نام داده بود استاد در کتاب امر به معروف و نهی از منکر می فرماید :” زندگی دنیا اجتماعی است و در زندگی اجتماعی همبستگی و وحدت حکم فرماست، کارهای خوب نیکوکاران در سعادت دیگران موثر است و کارهای بد بدکاران نیز در جامعه اثر می‌گذارد و به همین دلیل است که مسئولیت‌های مشترک نیز وجود دارد. افراد یک جامعه مانند اعضاء و جوارح بدن، کم و بیش جور یکدیگر را باید بکشند، اختلال یکی از آنها موجب زوال سلامت از عضوهای دیگر می‌گردد؛ مثلاً اگر کبد خوب کار نکند، ضرر آن به عضوهای دیگر هم می‌رسد. به واسطه سرنوشت مشترک داشتن افراد اجتماع است که اگر یک نفر بخواهد گناهی مرتکب شود بر دیگران لازم است مانع او گردند. رسول اکرم (ص) تاثیر گناه فرد را بر جامعه ضمن مثلی بیان کرده‌اند که گروهی سوار کشتی بودند و کشتی در دریا حرکت می‌کرد؛ یکی از مسافران، در جایی که نشسته بود مشغول سوراخ کردن کشتی شد، دیگران به عذر اینکه جایگاه شخص خودش را سوراخ می‌کند متعرض او نشدند و کشتی غرق شد؛ ولی اگر دستش را گرفته و مانع کارش می‌شدند هم خود جان به سلامت می‌بردند و هم او را نجات می‌دادند. در دنیا خشک و تر با هم می‌سوزند و یا با هم از سوختن مصون می‌مانند. در جامعه که گروهی زندگی مشترک دارند و در آن، هم بد کار هست و هم نیکوکار، گاهی بدکاران از ثمره کار نیکوکاران منتفع می‌گردند و گاهی مردم بی‌گناه از صدمه گناهکاران آسیب می‌بینند.”
پنجم / من برای خودم وظیفه‌ای جز امر به معروف و نهی از منکر قایل نیستم و از همین منظر دیدگاهایم را برای مردم می‌نویسم. مردم باید بدانند که حفظ یک مدیر بی‌کفایت و ناکارآمد و تنش‌آفرین و تضییع‌کننده حقوق عمومی و دارای سوابق ممتد توسط هرکسی باشد منکر است. مردم باید بدانند که حمایت از افرادی که صرفا گوش به فرمان دیگرانند، منکر است. مردم باید بدانند مدیری که قانون را دور می‌زند و برای خود و دیگران منافع می‌سازد، نماد منکر است. مردم باید بدانند مدیری که برای حفظ خود به هر ذلتی تن می‌دهد و ساعت ۵ صبح درب خانه مسئول بالاتر می‌ماند و او را به استخر می‌برد مرتکب فعل منکر شده است. مدیری که رزومه جعل می‌کند و مدیر بالاتری که آن رزومه را بدون تحقیق می‌پذیرد، مرتکب فعل منکر شده است. مدیری که از امکانات بیت‌المال به رغم صراحت قانون، سوء استفاده می‌کند، عین منکر است. مردم باید بدانند که بی‌توجهی به شایسته‌سالاری منکر است. مردم باید بدانند فراوانی بیکاری، دزدی، فساد اخلاق و … منکرند . مردم باید بدانند که آمار غیرواقعی از کارهای ناکرده منکر است. مردم باید بدانند فرصت‌سوزی و از ترس این و یا آن تصمیم نگرفتن، منکر است. مردم باید بدانند که تصمیم‌گیری بر مبنای رابطه و فامیل‌بازی و گروه گرایی و سرکوب قانون و ضابطه، منکر است. مردم باید بدانند ظاهرسازی و سوء استفاده از مقدسات و دروغگویی و ریاکاری و … منکر است و … هزاران منکر دیگر!

ششم / این یادداشت را با بخش دیگری از فرمایشات شهید مطهری در باب امر به معرف و و نهی از منکر به پایان می‌برم و امیدوارم خداواند به همه ما به ویژه مسئولان ما قدرت درک اصل حیاتی امر به معروف و نهی از منکر را عنایت فرماید: ” قرآن کریم در مجموعه تعبیرات خود، پیامبران را مصلحان می‌خواند، چنانکه از زبان شعیب پیغمبر می‌گوید: «اِن اُرِیدُ اِلّا الاِ صلَاحَ مَا استَطَعتُ وَ مَا تَوفیقی اِلاَّ بِاللهِ عَلَیه تَوِکَلتُ وَ اِلَیهِ اُنیبُ». جز اصلاح تا آخرین حد توانایی منظوری ندارم . موفقیتم جز به دست خدا نیست. تنها بر ذات مقدس او توکل می‌کنم و تنها به سوی او باز خواهم گشت. و برعکس، ادعای اصلاح منافقین را به شدت تخطئه می‌کند:
«واِذا قیِلَ لَهُم لاتُفسِد وا فیِ الاَرضِ قَالوا اِنمّا نَحنُ مُصلِحونَ . الا اِنَهُم هُمُ المُفسِدونَ وَ لکِن لا یَشعُرونَ»
هرگاه به آنها گفته شود در زمین فساد مکنید، می‌گویند ما فقط اصلاح گرانیم. آگاه باشید که همین‌ها مفسدانند خود هم به دقت درک نمی‌کنند. اصلاح‌طلبی یک روحیه اسلامی است. هر مسلمانی به حکم اینکه مسلمان است خواه ناخواه اصلاح‌طلب و لااقل طرفدار اصلاح‌طلبی است زیرا اصلاح‌طلبی هم به عنوان یک شأن پیامبری در قرآن مطرح است و هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است که از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است.