پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
کوتاه نوشت؛
جلال و آشتی با آسمان
جلال آل احمد از روشنفکری و بیدینی و غربزدگی و مکاتب انسانساخته روز به روز به دینداری و خداگونگی هجرت میکرد.
به گزارش ۸دی، تقی دژاکام در یادداشتی به مناسبت ۱۸ شهریور ماه سالروز درگذشت جلال آل احمد نوشت:
جلال آل احمد از روشنفکری و بیدینی و غربزدگی و مکاتب انسانساخته روز به روز به دینداری و خداگونگی هجرت میکرد. این بازگشت به خویشتن در زمانهای بود که خود را مخالف مذهب و شعایر مذهبی نشاندادن، پز روشنفکری رایج و مقبولی بود اما جلال هم به حج میرود و هم به نمازخواندن برمیگردد و هم از آنجا به مرجع تقلید مبارز و تبعیدی آنزمان یعنی امام خمینی نامه فدایت شوم مینویسد و درباره حال و روز شیعیان الاحساء و قطیف عربستان گزارش میدهد.
به جملات از دل برآمده جلال درباره «نماز خواندن» نگاه کنید: «بزرگترین غبن این سالهای بینمازی از دست دادن صبحها بوده؛ با بویش٬ با لطافت سرمایش٬ با رفت و آمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که برمیخیزی انگار پیش از خلقت برخاستهای. و هر روز شاهد مجدد این تحول روزانه بودن٬ از تاریکی به روشنایی. از خواب به بیداری. و از سکون به حرکت.» (خسی در میقات/ صفحه ۳۲)
این آگاهیبخشی باعث شده که آیتالله خامنهای درباره جلال بنویسد: به نظر من، سهم جلال [در انقلاب اسلامی ایران] بسیار قابل ملاحظه و مهم است. یک نهضت انقلابی، از «فهمیدن» و «شناختن» شروع می شود. روشنفکر درست، آن کسی است که در جامعه جاهلی، آگاهیهای لازم را به مردم میدهد و آنان را به راهی نو میکشاند. و اگر حرکتی در جامعه آغاز شده است، با طرح آن آگاهیها، بدان عمق میبخشد.
برای این کار، لازم است روشنفکر اولاً جامعه خود را بشناسد و نا آگاهی او را دقیقاً بداند، ثانیاً آن راه نو را درست بفهمد و بدان اعتقادی راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر کند و از پیشامدها نهراسد. در این صورت است که میشود: الُعلماءُ ورثهُ الانبیاء.
نظرات