الف.ز
ما نیامده ایم روستا را بسازیم، آمده ایم روستا ما را بسازد؛

نیمروزی بیادماندنی با فرزندان خمینی در میان پابرهنگان شفت و یک اتفاق تلخ! + گزارش تصویری

صبح بارانی یکشنبه همراه با یکی از جهادگران به سمت روستاهای شفت رفتیم تا نیمروزی را با جهادی ها بگذرانیم.

نیمروزی بیادماندنی با فرزندان خمینی در میان پابرهنگان شفت و یک اتفاق تلخ! + گزارش تصویری

به گزارش ۸دی، صبح بارانی یکشنبه همراه با یکی از جهادگران به سمت روستاهای شفت رفتیم تا نیمروزی را با رفقای جهادی اش بگذرانیم و ضمن تهیه گزارشی از مجاهدت های فرزندان خمینی، پای درد و دل آنها نیز بنشینیم.

در اولین برخورد با هیاتی بازدید کننده از مسئولین دانشگاه ازاد مواجه شدیم که ظاهرا توسط یکی از جهادگران برای بازدید به منطقه آورده شده بودند تا شاید بتوانند در تامین بودجه کمکی از آنها بگیرند.

در همان ایستگاه اول به بازدید منبع آب روستای خرمکش شفت سرزدیم، جایی که یکی از جهادی ها با گلایه و شکایت از مسئولان از وضعیت بد مخزن آب روستا بعد از سیل گفت و افزود: در ابتدا قرار بود از چشمه ی بالای کوه لوله ی آبی به مخزن بکشیم تا آن را همیشه پر نگه داریم اما به واسطه ی سیل اخیر عملا امکان عملیاتی شدن این پروژه نبود.

رفیع زاده با بیان اینکه بعد از این اتفاق از طریق یکی از اهالی متوجه شدیم که حتی اگر لوله کشی هم بکنیم فایده ای ندارد زیرا منبع آب سوراخ بوده و نشتی دارد اظهار داشت: به همین جهت به فکر تعمیر افتادیم اما از یک طرف آبفار گفت بودجه تعمیر منبع نداریم و از طرف دیگر دهیار و بخشدار هم متاسفانه هیچ کمکی نکردند و ما به این نتیجه رسیدیم که خودمان باید مصالح را تامین کنم و انشالله از امشب کار تعمیر را شروع خواهیم کرد.

در ایستگاه دوم به بازدید از پروژه ساخت خانه ی یکی از سیل زدگان رفتیم که در حادثهسیل اخیر به کلی خانه اش تخریب شده بود و با جهادگران به گفتگو نشستیم و آنها از عدم همراهی برخی از ادارت گلایه های خود را مطرح کردند.

رفیع زاده با بیان اینکه هلال احمر و کمیته امداد هرگونه اقدامی را به شش الی هفت ماه بعد موکول کردند گفت: ما که این وضعیت را دیدیم تصمیم گرفتیم فعلا پی را بکنیم تا شاید مصالح برسد اما فعلا خبری نیست و امیدواریم با رسیدن مصالح و کمک فرمانداری و بخشداری بتوانیم حداقل قسمتی از ساخت خانه را انجام بدهیم.

ایستگاه سوم مسجد محل بود که مشکل نفوذ آب در مسجد هنگام بارندگی را داشت، رفیع زاده در این خصوص اظهار کرد: بچه های ما دو نهر و دو کانال احداث کردند تا از جمع شدن آب در اطراف مسجد جلوگیری کنند و این مشکل حل شود.

رفیع زاده افزود: در مسجد یک آشپزخانه نیمه کاره و یک اتاق نیمه کاره برای کانون فرهنگی وجود دارد که انشالله با توجه به این  که مصالح ان تهیه شده است تا پایان اردوی جهادی کار گچ کاری و سیمان کاری آن تمام می شود تا برای محرم آماده استفاده باشد.

در ایستگاه سوم کاروان مسئولین از ما جدا شدند و رئیس دانشگاه آزاد صومعه سرا که برای بازدید به منطقه آمده بود و ظاهرا قول تامین سه میلیون تومان بودجه جهت کمک به جهادگران را داده است اظهار داشت: ما در ابتدای کار به بازدید از این منطقه آمدیم تا هر جا که بتوانیم کمک بکنیم تا بتوانند انشالله این پروژه ها را به پایان برسانند.

وی با بیان اینکه از دیدار بچه های جهادگر بسیار خرسندیم گفت: امیدواریم بتوانیم در آینده نزدیک به بچه های جهادی کمک بکنیم تا به هدفشان برسند.

در ایستگاه چهارم به دیدار جهادگران خواهر که کار رنگ آمیزی مدارس را برعهده گرفته اند رفتیم و با ۳ نفر از آنها به نمایندگی از جمعیت ۳۰ نفره خواهران در این اردوی جهادی به گفتگو نشستیم.

یکی از خواهران با بیان اینکه برای خودسازی به این اردوی جهادی آمده ایم اظهار داشت: خانواده من هم مثل خیلی از خانواده ها با حضور من در این اردوی ده روزه مخالف بودند اما وقتی از دغدغه ها و خاطرات اردوی های گذشته دوستانم گفتم آنها هم دست از محالفت برداشتند.

وی با بیان اینکه در سه روستا و برای سه مدرسه در سنین مختلف کلاس های آموزشی و فرهنگی برگزار کردیم گفت: هم از آنها یادگرفتیم و هم به آنها یاد دادیم، ضمنا این چند روز انقدر به ما خوش گذشته است که انگار اردوی جهادی نبود.

وی با اشاره به اینکه ما در شهر خودمان را گم می کنیم اما وقتی به اینجا می آییم تازه خودمان را پیدا می کنیم افزود: وقتی به اینجا آمدیم و با این بچه های روستایی که صمیمیت در آنها موج می زند اندکی زندگی کردیم،  احساس می کنم که به خدا نزدیک تر شدیم.

خواهر دیگر که اردوی جهادی را بیشتر یک جهاد فرهنگی می دانست اظهار داشت:  فعالیت های ما در این دوره به دو بخش تقسیم می شودف بخش اول آموزشی کخه در آن به تدریس دروسی مثل ریاضی می پردازیم و بخش دوم فعالیت فرهنگی که سعی می کنیم در غالب تفریح و بازی فرهنگ عفاف و حجاب را در میان دختران و پسران روستا تقویت کنیم.

وی همچنان با اشاره به اینکه خانواده من هم در ابتدا محالف حضور من بودند گفت: به هرحال ده روز دوری از خانواده و خطرات آن موجب نگرانی می شود اما وقتی از عشق خود برای آنها صحبت می کنیم آنها راضی می شوند، در واقع من ۱۰۰ درصد به فرزند خودم در آینده اجازه می دهم که اردوی جهادی را تجربه کند.

 

در ادامه خانم الله یاری که مسئول خواهران در این اردو است با بیان اینکه گروه جهادی قرارگاه شهدای گمنام در غالب چهار کارگروه بهداشت و درمان، فرهنگی، آموزشی و پشتیبانی فعالیت می کنند اظهار داشت: خداروشکر ارتباط اهالی با بچه ها خوب است و هرچند با کمبود امکانات مواجه هستیم اما هدف اصلی ما خودسازی است و در واقع می توان گفت ما نیامده ایم که روستا را بسازیم، آمده ایم که روستا ما را بسازد.

شاید بتوان گفت این نیمروز همراه با فرزندان خمینی بهتر از هزاران روز بود و انشان می توانست ایمان و ایثار را در اوج شور و نشاط و شلوغ بازی هایشان در عمق چشمان آنها ببیند و فقط خوشحال باشد که حداقل نیمروزی را در کنار آنها سر کرده است و به قول یکی از دوستان از هرکدام از آنها برای حجله شهادتشان عکسی با کیفیت گرفته است.

البته این سفر نیمروزه یک اتفاق ناخوشایند و تلخ نیز داشت، جایی که یکی از همراهان مسئولین در هنگام بازدید ها مدام شعار می داد و طوری رفتار می کرد که انگار همه کاره است، بچه های جهادی از دوربین فرار می کردند آنها به دنبال دوربین بودند، فرزندان نسل سومی خمینی در کمال ناراحتی این رفتار ها را تحمل کردند و فقط زیر لب می گفتند امیدواریم فقط این یک نفر اینجوری بوده باشد و البته امیدواریم که مسئولین در عمل هم مثل شعارهایشان رفتار کنند.

یکی از همسفران ما که برای اولین بار بود به دیدن بچه های جهادی می آمد از من پرسید این کیه که این همه شلوغ بازی در میاره، به او گفتم نمی دانم اما این را از روی تجربه آموخته ام که هرکسی زیادی از رهبری و امام مایه می گذارد خطرناک است، و سختی امتحان مردم این است جهادگران واقعی از میان این شعار ها شناسایی کنند و بین انها فرق بگذارند.

گزارش تصویری

انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه