رضا سیمبر
یادداشت؛

ورود تحریم اروپایی به تهران قبل از رسیدن جناب وزیر!

سیمبر نوشت: آیا دستگاه دیپلماسی از اعلان رسمی تحریم های اروپایی که در راه حمایت از تحریم های یک جانبه آمریکایی صورت گرفت، خبر داشت؟

ورود تحریم اروپایی به تهران قبل از رسیدن جناب وزیر!

به گزارش ۸دی، دکتر رضا سیمبر در یادداشتی نوشت:

ماجرای آمدن و رفتن نیکولای چائوشسکو رئیس جمهور اعدام شده رومانی به ایران در بیست و هشتم آذر سال شصت و هشت در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی از آن ماجراهایی بود که در آن مقطع افکار عمومی، مجلس و دولت را درگیر کرد، روندی که نهایتا به برکناری سفیر وقت ایران در رومانی منجر شد.  انتقادها آن بود که چه طور دستگاه دیپلماسی ما خبر بحران شدید و رو به انفجار در رومانی را به وزیر خارجه وقت و رئیس جمهور خبر نداده اند که این فرآیند بحرانی در شرف تکوین است.

در حالی که چائوشسکو در بازدید رسمی از ایران به سر می برد، شورشیان در رومانی در تظاهراتی بسیار گسترده و با سابقه، خواهان گسترش عدالت اجتماعی و آزادی ها در کشور شدند و پس از برگشت چائوشسکو به بخارست و اتمام رسمی دیدار از ایران وی را همراه با همسرش اعدام میدانی کردند.

حال در سفر جناب آقای ظریف، به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی کشور، به فرانسه بسیاری در افکار عمومی، دانشگاهیان، و پژوهشگران دارای ابهامات و سوالات جدی هستند که به نظر می رسد تاکنون جواب های قانع کننده ای دریافت نکرده اند.  سفری که قبل از ورود ایشان به تهران، تحریم اروپایی زودتر به مقصد رسید و دو روز پس از آن نیز نشست منافقین در پاریس برگزار گردید

سوالهای اساسی در خصوص سفر آقای دکتر ظریف به پاریس

آیا دستگاه دیپلماسی از اعلان رسمی تحریم های اروپایی که در راه حمایت از تحریم های یک جانبه آمریکایی صورت گرفت، خبر داشت؟

اگر خبر نداشت که خود یک ضعف به شمار می رود، و اگر خبر داشت، رویکرد عملی و پاسخ گویی وزارت خارجه، به جز محکومیت شفاهی، در این باره چه بوده است؟

آیا دستگاه دیپلماسی ما از شگرد های توطئه آمیز و لایه های تحلیلی، تحریم سپاه از جمله سردار سلیمانی آگاه است؟

آیا دولت دوازدهم در صدد خواهد بود که علیرغم استمرار رویکرد تهاجمی اروپایی ها علیه ایران، به سیاست امتیاز دهی تجاری و اقتصادی خود به طرفهای اروپایی مانند قرارداد پژو یا خرید ایرباس ها ادامه دهد؟

اگر قرار است چنین امتیاز دهی هایی ادامه یابد، توضیح راهبردی و رویکردی دستگاه دیپلماسی ما چیست؟  آیا دادن امتیازات بزرگ تجاری قبل از اخذ تعهدات لازم به صلاح ایران است؟

با توجه به تجربه برجام که امتیازات بزرگی داده شد اما اخذ امتیازات بسیار محدود و اندک و تا حد بسیار زیادی ناامید کننده بود، دستگاه دیپلماسی ما در برجام اروپایی به دنبال چیست؟  آیا همان راه خوش بینی بیش از حد به آمریکایی ها در قضیه برجام در مورد اروپا نیز در حال تکرار شدن نمی باشد؟

چه طور و بر اساس چه مبنایی دستگاه دیپلماسی و در راس آن جناب آقای دکتر ظریف، وزیر محترم وزارت خارجه ما سفر فرانسه خود را یک موفقیت می دانند اما تحریم های اروپایی قبل از خودشان به ایران رسید؟

آیا دستگاه دیپلماسی ما از نشست سیاسی منافقین پس از سفر آقای دکتر ظریف خبر داشت یا نه؟

اگر خبر نداشت که یک ضعف بسیار بزرگ است و اگر خبر داشت برگزاری چنین نشستی آن هم پس از سفر جناب آقای دکتر ظریف چگونه توضیح داده می شود؟

آیا نشست منافقین در پاریس اگر با علم و آگاهی وزارت خارجه برگزار شده است، چگونه با قاعده پروتکل در عرف دیپلماتیک قابل توضیح و توجیه است؟

آیا چنین نشستی آن هم توسط منافقین که خود بدترین پرونده قتل و تروریسم و آدمکشی را در ایران دارند، پس از سفر ریاست دستگاه دیپلماسی ما اهانت به جمهوری اسلامی ایران محسوب نمی شود؟

آیا چنین روالی باعث نخواهد شد که جایگاه دیپلماتیک و شانیت و کرامت جمهوری اسلامی ایران و گفتمان انقلاب اسلامی در سطح منطقه ای و جهانی لطمه ببیند به نحوی که سایر بازیگران اروپایی و غیر اروپایی اجازه چنین کنشگری اهانت آمیزی را به خود در آینده بدهند؟

اگر برگزاری نشست منافقین در پاریس با علم و اطلاع دستگاه دیپلماسی ما بوده است و یکی از اهداف مسافرت جناب وزیر، جلوگیری از برگزاری چنین نشستی بوده است، چه اتفاقی افتاده است؟ چرا رایزنی دیپلماتیک ما به نتیجه نرسید؟ چرا این همه به پاریس امتیاز دادیم اما توفیقی در این خصوص حاصل نشد؟ جواب و توجیه و توضیح فرانسوی ها چه بود؟ دستگاه دیپلماسی ما چه کنشگری متقابلی را به انجام رسانیده و خواهد رساند؟

آیا تصمیم گیران راهبردی وزارت خارجه و یا مشاوران اصلی، تصور می کنند که اروپا از ما در مقابل تحریم های آمریکایی حمایت خواهد کرد؟  آیا اتحادیه اروپا که حجم مبادلات ترانس آتلانتیک آن ۴۵۶ میلیارد یورو است، آمریکا را خواهد گذاشت و از ما حمایت خواهد کرد؟

چند نکته

سوالات بالا سوالات اساسی هستند که افکار عمومی ما از دستگاه دیپلماسی ما توقع دارند به آنها پاسخی شفاف و قانع کننده ارائه بدهند. اما به نظر می رسد که در این باره ذکر چند نکته خالی از لطف نباشد.

اول.  دستگاه دیپلماسی نباید نقد دانشگاهیان و نقادان را مخالفت در نظر بگیرد، این حق جامعه آکادمیک و همه صاحب نظران، و رسانه های کشور است که عملکرد وزارت خارجه را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد و با ارایه نقد منصفانه راه را برای تعالی، عزت و کرامت جمهوری اسلامی و البته با دید مصلحت نظام به پیش ببرد. بنابراین به آقای دکتر ظریف پیشنهاد می شود که دایره مشاوران خود را گسترش دهد و از هر نقدی به ویژه از طرف جامعه آکادمیک کشور استقبال کنند.

دوم. احدی اصل مذاکره را رد نمی کند، قطعا جناب آقای دکتر ظریف پرونده خوبی در مذاکره دارند، اما نوع و نحوه انجام مذاکره است که محل نقد و بررسی و ارزیابی می باشد.  مذاکره باید هوشمندانه، کارشناسانه، مقتدرانه، با در نظر گرفتن اصل تساوی حاکمیت کشورها و رعایت اصل پروتکل انجام شود.

سوم. با استناد به تجربه تلخ برجام در خصوص رویکرد آمریکایی ها باید حتما مذاکره قدم به قدم انجام شود و در مورد اروپایی ها هم اکنون همین طور است.  نباید مقدار معتنابهی از امتیازات به حریف واگذار شود و بعد به دنبال رحم و شفقت آنها باشیم.  راه مذاکره امتیاز دادن قدم به قدم و هوشیارانه است.  این کار را انجام می دهیم و در مقابل اگر طرف مقابل تعهدات خود را در ظرف زمانی مشخص انجام داد و تعهدش در یک مرحله به اثبات رسید به سمت واگذاری امتیازات بیشتر برویم، یادمان باشد محبت بیش از حد در حد توان و تحمل همه نیست به ویژه آمریکایی ها و اروپایی ها.

در قضیه برجام میلیاردها دلار امتیاز دفعتا واگذار گردید اما متاسفانه تاکنون با نقض برجام مواجه بودیم و به قول جناب رئیس بانک مرکزی دستاورد آن تقریبا هیچ بوده است.

چهارم. در تیم مذاکره از صاحبنظران، و دانشگاهیان و اهل تخصص استفاده شود، نظر آن ها گرفته شود، راهکارهای آن ها دیده شود و این قضیه به یک امر جناحی و حزبی تبدیل نشود.  بدترین دلیل شکست مذاکره انتخاب تیم ناکارآمد است.

پنجم. بسیار بعید است که اروپایی ها با توجه به روابط گسترده دیپلماتیک اقتصادی و تجاری و امنیتی که با امریکا دارند و با اتکا به اندیشه آتلانتیسیسم بین ما و آمریکا، ما را انتخاب کنند.  چنین گزاره ای ایجاب می کند در خصوص واگذاری امتیازات مالی به آن ها به این امید که دست ما را بگیرند خیلی خوش خیالانه است.  ولی به هر حال همان طوری که گفته شد اگر هم به این دیپلماسی یار گیری اروپایی امیدواریم، باید که امتیاز دهی عاقلانه، حساب شده و از همه مهم تر قدم به قدم و پس از آزمایش و حصول اطمینان از تعهد آن ها باشد.

ششم.  حمایت اروپا از منافقین اصلا نباید مورد مسامهه دستگاه دیپلماسی باشد، باید خیلی روشن به آنها این موضوع گوشزد شود و دادن هر امتیازی به آنها منوط به محدود کردن و لغو فعالیت های منافقین در اروپا باشد.

هفتم.  حمایت جدی و روشن از سپاه پاسداران از کلید های اصلی موفقیت ما در دیپلماسی و امنیت است.  باید این نکته به طرف اروپایی به شفافیت و روشنی و تاکید تذکر داده شود که استمرار واگذاری امتیازات تجاری و اقتصادی بیشتر منوط به رفع تحریم های مربوط می باشد.

هشتم.  تاکنون ما علیرغم ادعاهای وزارت خارجه خودمان، شاهد هیچ اقدام عملی و موثر از طرف اروپایی در خصوص محکوم کردن آمریکا در خصوص نقض تعهدات برجام نبوده ایم و برعکس صدور تحریم های اروپایی علیه ایران که اخیرا صادر شد خود ترجمان حمایت علنی اروپا از دولت آمریکا می باشد.  این موضوع باید به دقت دنبال و برای آن راه کارهای دیپلماتیک ارایه شود.  آیا اعتماد بیش از حد به اروپایی ها که از یک سو خواهان همکاری های تجاری و اقتصادی هستند و از سوی دیگر زمینه های تحریم های بیشتر و رشد گروه های ضد ایرانی فراهم می کنند، شک بر انگیز نمی باشد؟  واقعا چه ضمانتی وجود دارد، وقتی که آن ها امتیازات مالی خوبی از ما گرفتند، همان مسیر آمریکایی را طی نکنند؟

نکته نهایی

اما مهم تر از همه تکیه به قدرت درون زا و استمرار و تحقق نگرش اقتصاد مقاومتی است.  روزی که مردم ایران شاهد اقدامات جدی برای تحقق اقتصاد مقاومتی باشند، روزی است که می توان شاهد یک دیپلماسی مقتدرانه نیز بود.  بدین وسیله، ما روزی را خواهیم دید که پس از اجرای تعهدات یازده گانه ما در پسا برجام هر روز شاهد تصویب و تمدید تحریم های جدید از طرف آمریکا و اروپا نباشیم.  روزی که برابری قانونی و برابری فرصت ها بین آحاد ملت ایران تحقق پیدا کند.  روزی که بحران رکود و نقدینگی حل شود. روزی که فرهنگیان ما با چشم های نگران فساد و رانت را در صندوق ذخیره فرهنگیان شاهد نباشند.

روزی که تحت هیچ شرایطی من جمله کمپین انتخاباتی جای شهید و جلاد تعویض نشود. همه با همدلی از وفاق و امنیت ملی صحبت کنند و از کسانی که علمداران این امنیت هستند، شجاعانه، بدون شک و ابهام حمایت به عمل آورند. احدی به قرار گاه خاتمی که بسیاری از پروژه های ملی دوران تحریم را به انجام رسانیده و می رساند حمله نکند، بلکه در مقابل رسانه های ملی و بین المللی سخت و شجاعانه از آنها دفاع کند.

روزی برسد که در صنعت ملی نیز شاهد شکوفایی همانند شکوفایی صنایع موشکی باشیم که بسیاری از برند های خارجی تعطیل شوند.  شهرک های صنعتی رونق بگیرند، شاهد تعطیلی اسف بار کارخانه ها نباشیم و نهایتا طرح های نیمه کاره ملی مانند پروژه های راه آهن و مسکن مهر به نتیجه رسیده و تحویل داده شوند.  با تحقق اقتصاد مقاومتی است که می توان دیپلماسی التماسی را به یک دیپلماسی مقتدرانه و با عزت و کرامت تبدیل کرد.

نویسنده:

دکتر رضا سیمبر: استاد تمام گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

 

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه