نود و رنج و دانشجو؛

خودکشی، کنکور، سنوات؛ در سالی که گذشت چه بر سر دانشگاه‌ها آمد؟

خودکشی، آتش‌سوزی، تیراندازی به خوابگاه، سنوات، کنکور و البته شهریه‌ها از جمله اتفاقاتی بود که در سال ۹۵ بر دانشگاه‌ها تلخ گذشت.

خودکشی، کنکور، سنوات؛ در سالی که گذشت چه بر سر دانشگاه‌ها آمد؟

به گزارش ۸دی، به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ عده‌ای می‌گویند سال ۹۵ سال تلخی بود؛ از ماجرای برجام گرفته تا حادثه مرگبار قطار تبریز-مشهد، سیل‌هایی که خانه زندگی خیلی از هموطنان را برد، حادثه پلاسکو، وضعیت بغرنج بدون آب، بدون گاز، بدون برق خوزستانی‌ها، تا مرگ نابه هنگام بسیاری از چهره‌های سرشناس کشور که پشت سر یکدیگر ما را ترک می‌کردند. با این حال کم لطفی است اگر خوبی‌های این سال را ندیده بیگیریم بالاخره بودند لحظه‌هایی که از ته خوشحال شده باشیم و باهم خندیده باشیم. اما اگر بخواهیم دانشگاه‌ها را در سال ۹۵ ارزیابی وبرای اتفاقات تلخ و شیرین آن کف ترازویی در نظر بگیریم به نظر شما وزنه روی کدامین سکو سنگینی خواهد کرد؟

 

دانشگاه‌ها سال ۹۴ را با حاشیه‌ها و اتفاقات پر فراز و نشیبی طی کردند که انتظار می‌رفت حداقل اندکی از آنها در ۹۵ مرتفع گردد اما کماکان در صدر اخبار دانشگاهی کشور قرار گرفتند. کنسرت، خودکشی، اردوی مختلط، تجمع و تحصن، آتش سوزی، تیراندازی به خوابگاه، سنوات، کنکور و البته شهریه‌ها از جمله این اتفاقات بود.

 

خودکشی، پایان تراژدی دانشجویان
فروردین ۹۵ تمام نشده بود که خبر اقدام خودکشی یکی از دانشجویان دانشگاه سجاد مشهد کلید شروع اتفاقات دانشگاه‌ها را زد. مهرکیش معاون دانشجویی دانشگاه غیرانتفاعی سجاد در خصوص این اتفاق به خبرنگار ما گفته بود: علت اقدام به خودشکی این دانشجو گرفتن نمره از استاد بوده که تصمیم می‌گیرد برای رسیدن به هدفش به لبه پنجره کلاس برود اما از تصمیم خود منصرف می‌شود. پس از این اتفاق به ترتیب دانشگاه شیراز و پرت شدن دانشجو از ساختمان دانشکده پردیس ارم، دانشگاه کاشان و خودکشی یکی از نخبگان کشور و دانشجوی سال آخر مقطع دکتری شیمی تجزیه  که از جمله دانشجویان پرونده منحوس بورسیه به شمار می‌رفت، با سیانور در خوابگاه، خودکشی یکی از دانشجویان دانشگاه دریانوردی چابهار و در آخر خودکشی دانشجوی پسر رشته عمران دانشگاه مازندران آخرین مهره این پازل پیچ در پیچ «خودکشی» در دانشگاه‌ها شد.

 

چالش «سنوات»
۹۵، آغاز سال تحصیلی‌اش نیز با سایر سال‌ها متفاوت بود. تحصن دانشجویان دانشگاه‌های مطرحی همچون شریف، امیرکبیر، رازی کرمانشاه و اصفهان به خاطر «سنوات» چالشی جدید در محیط دانشگاه‌ها به حساب می آمد. ماجرا از این قرار بود که هزینه اسکان سنوات ترم ۹ کارشناسی و دکتری و ترم ۵ کارشناسی ارشد که امسال طبق ابلاغیه صندوق رفاه نباید از دانشجویان کارشناسی (و سایر مقاطع)  دریافت شود، نه تنها حذف نشد، بلکه نسبت به سال گذشته افزایش نیز پیدا کرد تا دانشگاه صنعتی شریف در اعمال فشار اقتصادی به دانشجویان و پولی کردن آموزش همچون اعتبار علمی خود سرآمد کشور باشد! درترم ۹ هزینه تغذیه دانشجویان سنواتی کارشناسی ۳ برابر شده و این دانشجویان بایستی در هنگام «فارغ التحصیلی» شهریه ترم ۹ را نیز پرداخت نمایند.

 

 

در واقع پس از این ابلاغیه، دانشجویانی که تا ترم قبل، مانند بقیه دانشجویان بودند و مثل آنها از خدمات دانشگاه بهره مند می‌شدند؛ با  دیوار قطور «هزینه سنوات» از دوستانشان جدا می‌شوند و باید هزینه‌های چند برابری را برای غذا و خوابگاه پرداخت کنند. بحث هزینه‌های اسکان و غذا، موضوعی است که در اعتراضات صنفی دانشجویان شریف و تربیت مدرس که سردمدار اعتراض به قوانین عجیب اخذ هزینه سنوات هستند، مشترک است. اما مسئولین کار خودشان را کردند و سنوات و قوانین جدیدش به قوت خود باقی ماند.

 

 

تنها توضیح ریاضی  معاون امور دانشجویان داخل سازمان امور دانشجویان در خصوص سنوات این بود که، «با توجه به شرایطی که وجود دارد، با معاونت آموزشی وزارت علوم صحبت کرده ایم که این سنوات، معقول و منطقی باشد. معاونت آموزشی نیز آن را در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، بررسی کرده، امیدواریم آن تعدیل مورد انتظار متناسب با شرایط دانشگاه صورت گیرد. همچنین به دانشگاه ها نیز اعلام شده با دانشجویان نهایت همکاری در رابطه با سنوات انجام شود.»

مستر نفوذ بعدی کیست؟
یکی دیگر از اتفاقات غیرمتظره  در بستر دانشگاه‌ها، حضور افرادی است که بدون هیچ سنخیتی و با آزادی بی قید وشرط که معلوم نیست متضمن آن چه کسی است، دانشگاه‌های ما را حیاط خلوت خود پنداشته‌اند. جفری دیوید ساکس پس از آلن گودمن و جک استروا، وزیر اسبق امور خارجه انگلیس سومین شخصی بود که حضورش در دانشگاه‌های ایران حاشیه ساز شد. وی در خرداد ماه سال ۹۵ به دعوت دفتر نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک به ایران آمد. اما جالب بود که در طول سفر کوتاه دو روزه خود دانشگاه امیرکبیر را مقصد سخنرانی خود در باب «دستور کار ۲۰۳۰ و اهداف توسعه پایدار» قرار داده بود.

 

حضور این شخص درست دو روز بعد از سخنان رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت ارتحال امام (ره) در خصوص اینکه «باید در مقابل دشمنان حساس بود و در مقابل هر پیشنهاد آنها از جمله نسخه‌های سیاسی و اقتصادی احتیاط کرد» جای سوال دارد. رهبر که حساسیت در خصوص نسخه‌های اقتصادی سیاسی دشمن را با عدم تبعیت از آن توامان می‌داند، آن را به عنوان جهاد کبیر نیز معرفی می‌کند. پس باید پرسید دلیل حضور چنین شخصی برای ارائه مدل های نابودگرایانه اقتصادی در سمیناری تحت عنوان «دستور کار ۲۰۳۰ و تبیین اهداف توسعه پایدار» در ایران آن هم در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برای چه بود؟

 

باز هم همان داستان همیشگی…
سریال برگزاری کنسرت‌های حاشیه ساز در سالی که گذشت به قوت خود باقی بود و چه بسا در مواردی تاسف بار تر از سال‌های قبل. ماجرا باز هم همان تراژدی تلخ دانشگاه‌ها است. موضوع کنسرت‌ها و محیط مختلط آن و بالطبع شکستن حریم‌ها و حرمت‌ها در آن برای خیلی‌ها نخ نما شده اما در واقع تکرار آن بیان‌گر درد بزرگی است که گویا هیچ راه علاجی برایش پیدا نشده است. در روزهای پایانی سال ۹۵ باید این سوال را خیلی رُک پرسید؛ تا کی باید شاهد برگزاری کنسرت و رقص و پایکوبی آن هم به هر بهانه‌ای در دانشگاه‌ها باشیم؟ بالاخره کی این پرونده در دانشگاه‌های ما مختومه خواهد شد.

 

 

خوب است برای بررسی این مهم، فلش بکی به فرودین ۹۵ بزنیم. حجت الاسلام والمسلمین محمدیان رئیس نهاد رهبری در دانشگاه‌ها آن زمان گفته بود: «موضوع موسیقی سال‌ها قبل هم مورد توجه بود و با توجه به اختلاف نظری که درباره برگزاری کنسرت‌ها و نوع موسیقی در دانشگاه‌ها بود، لازم است که سیاست گذاری در این رابطه صورت گیرد. وزارتخانه های علوم و بهداشت، دانشگاه آزاد و نهاد رهبری ولی فقیه در دانشگاه‌ها متولی این سند هستند و این سند با همکاری آنها تصویب و به دانشگاه‌ها ابلاغ شده است»

 

کدام سند؟ مشخص است سندی که برای اجرای موسیقی فاخر در دانشگاه‌ها آیین نامه تدوین کرده و در حال حاضر به همه دانشگاه‌ها ابلاغ شده است. اما آنچه به روایت فیلم و عکس‌ها از برنامه‌های سال ۹۵ دانشگاه‌ها منتشر شده  نشان می دهد ابلاغ شدن یا نشدن این سند توفیری به حال اوضاع بی سر و سامان کنسرت‌ها نداشته است. برای نمونه فقط به دو برنامه اخیر در دو دانشگاه شیراز و بجنورد اشاره می‌کنیم چرا که مورد برای ذکر شدن نیاز به پرداخت‌های جداگانه و بیش از این ها را دارد.

 

چهارشنبه ۴ اسفند ۹۵ دردانشگاه پیام نور بجنورد برنامه‌ای تحت عنوان «همایش استارت آپ گردشگری» در سالن آمفی تئاتر برگزار می‌شود. برنامه‌ای که گفته می‌شود توسط نهادی خارج از دانشگاه برای برگزاری، مجوز اخذ کرده و در سایه غفلت ریاست دانشگاه و مسئولان آن صحنه آمفی تئاتر را به چیزی دیگری بدل کرده است. این برنامه همزمان با برپایی خمیه عزای ایام فاطمیه در این دانشگاه برگزار می‌شود اما تصاویر و فیلم‌های پخش شده از برنامه آن روز نشان می‌دهد تاریخ مصرف خیلی چیزها مدت هاست در دانشگاه‌ها به اتمام رسیده‌ است.

 

لازم به ذکر است ابعاد رسانه‌ای این برنامه امام جمعه، دادستانی و معاونت امنیتی سیاسی استان را درگیر خود کرد و با تحصن چند روزه دانشجویان در دانشگاه مواجه شد.

 

برنامه بعدی ۱۹ اسفند ۹۵ در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی شیراز برگزار شد. برنامه به نحوی بود که بسیاری از دانشجویان همان دانشگاه نیز از برگزاری آن بهت زده می شودند. رئیس دانشگاه ضمن اظهار بی اطلاعی از برگزاری مراسم، می‌گوید: «من از مرجع صدور مجوز برای برگزاری این جشن بی اطلاعم و این احساس را داشتم که این جشن می بایست طبق روال هر ساله برگزار شود.»

 

در ادامه قسمتی از اجرای این نمایش را می‌بینید:

 

اتفاق بعدی که در سال ۹۵ بیشتر از هر اتفاق دیگری به «روزگار سیاه دانشجویی» لقب گرفت وضعیت دانشجویان بورسیه، مهندسی، صنعت نفت، حقوق، ژنتیک پزشکی، پژوهشگاه شاخص پژوه دانشگاه اصفهان و دانشجو-معلمان بود که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم.

 

بورسیه و ما ادراک البورسیه
اولین نفری که در سال ۹۳  طی یک مصاحبه خبر ۳۰۰۰ بورسیه غیر قانونی را اعلام کرد و قطار این پرونده‌ی لنگ در هوا را روی ریل ناکجا آباد وزارت علوم انداخت، احمد غلامی مدیرکل سابق بورس و اعزام دانشجویان خارج از کشور بود. کسی که حالا هر چقدر از عمر این پرونده می‌گذرد ابعاد دست داشتنش در خیلی چیزها روشن‌تر می‌شود. وی در همان نخستین روزهای فروردین ۹۵ ایران را به مقصد روسیه ترک کرد و در حال حاضر به عنوان رایزن علمی ایران در روسیه روزگار سپری می‌کند و انگار نه انگار که پرونده شکایت از وی هنوز باز است. تا امروز پیگیری‌های دانشجویان بورسیه که حق‌شان در این ماجرا پایمال شده به نتیجه نرسیده است. در این میان خودکشی ایوب آقایی یکی از صدمه دیدگان سیاست‌بازی دولت، تراژیک‌ترین پرده این نمایش کثیف بود. ماجرا اما هنوز ادامه دارد…

 

 

تیغ وزارت بهداشت بر گلوی «ژنتیک پزشکی»
ماجرای دانشجویان دکترای ژنتیک پزشکی از ۲۹ خرداد امسال کلید خورد. سازمان سنجش آموزش اطلاعیه‌ای را روی سایت خود منتشر می‌کند. بر اساس اطلاعیه مذکور فارغ التحصیلان دکترای حرفه ای ژنتیک پزشکی و هماتولوژی بعد از فارغ التحصیلی طبق سابقه دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد می توانند مدارک نظام پزشکی را دریافت کنند. یکی از دانشجویان این رشته در توضیح ماجرا می‌گوید: « قبل از این اطلاعیه، همچین قانونی نداشتیم. براساس ماده شماره ۴ فصل سوم نظام پزشکی، گرفتن مدرک نظام پزشکی رشته ژنتیک پزشکی منوط به سابقه کارشناسی و کارشناسی ارشد افراد نبوده است و فقط دارا بودن مدرک دکترای این رشته کافی است.»

دانشجویان دکترای ژنتیک هم روزهای ابتدایی شهریور ۹۴ مجبور شدند در برابر درب مجلس تحصن کنند تا شاید کسی صدای آنها را بشنود. آنها در بیانیه‌ای ۱۰ ماده‌ای دلایل غیرقانونی بودن این بخش‌نامه را به اطلاع وزیر بهداشت و رئیس مجلس رساندند.

 

صنعت نفتیها…
«ممنوعیت هرگونه استخدام و جذب نیروی انسانی در تمامی دستگاه‌های تابعه وزارت نفت و بسط آن به دانش‌آموختگان ممتاز دانشگاه صنعت نفت» خبری که توسط وزیر نفت ابلاغ شد و زندگی بسیاری از دانشجویان صنعت نفت اهواز را در کما فرو برد. نه شغلی، نه آینده ای! دانشکده‌های اهواز و آبادان دی ماه اولین تجمع اعتراضی را به خود دیدند. فاصله اما آنقدر زیاد بود که مسئولان وزارت نفت وقتی به این اعتراضات ننهند. دانشجویان برای پیگیری مطالبات خود به تهران نیز آمدند و در برابر خانه ملت تحصن کردند. تحصن چند روزی ادامه داشت و برخی نمایندگان هم پیگیر کار مهندسان نفتی شدند اما مشکل آنها تا به امروز حل نشده است.

 


کنکور و دانشجویان بخت برگشته
ماراتن کنکور در سال ۹۵ از لحاظ حاشیه و دردسر بالاترین رتبه را کسب کرد. دی ماه ۹۵ داوطلبین کارشناسی ارشد و دکتری هر کدام به نحوی درگیر ماجراهایی شدند که دست خوش تصمیم گیری‌های خود سرانه یا دیر هنگام مسئولین بالا دستیشان بود. از آزمون دکتری و ارشد که اول اعلام شد متمرکز برگزار می‌شود و خود رایی دانشگاه آزاد برای برگزاری یک آزمون شیک و جداگانه تا حذف بعضی رشته ها و تغییر ضریب برخی دورس برای داوطلبین آزمون کارشناسی ارشد آن هم درست ۴ ماه به موعد ماراتن کنکور مانده!
در صورت تمایل برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص حواشی این موضوع می توانید به دو گزارش «حکایت یک کنکور پر حاشیه» و «چرا هیچ کس زورش به دانشگاه آزاد نمی رسد» مراجعه کنید.

 

درهای نظام آموزشی ایران به روی پنتاگون باز میشود؟
۲۰۳۰ سندی ۳۶۹ صفحه‌ای که در آذر ماه ۱۳۹۵ با شعار «به سوی آموزش و یادگیری مادام العمر با کیفیت، برابر و فراگیر» بحثش به یکباره داغ و تصویب می‌شود. اما تصویب آن از همان نخستین روزهای آمدنش به ایران با ابهامات و اعتراضات زیادی مواجه شد. سند ملی آموزش ۲۰۳۰ بدون هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی قبلی و حتی بدون حضور نهادهای تصمیم‌گیر و قانون‌گذار از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و چهره‌های علمی کشور رونمایی شد.

 

 

پس از آن افرادی همچون منصور کبگانیان دبیر ستاد نقشه جامع علمی کشور در مصاحبه‌های متعدد خود می‌گوید: برخی بندهای ۲۰۳۰ تناقض صریح با اسناد ملی ما به خصوص سند تحول آموزش و نقشه جامع علمی دارد و مغایرت‌های جزئی نیز با اسناد بالادستی ما دارد که روی آن تکیه نکردیم.

 

تناقضات و ابهامات این سند کار را به جایی می‌رساند که وزیر علوم در ۲۳ بهمن ۹۵ می گوید: قسم می‌خورم ۲۰۳۰ را امضا نکردم! با این حال برای یافتن پاسخ اینکه سند ۲۰۳۰ چه اشکالاتی دارد و چگونه این اشکالات رفع می‌شود باید منتظر بمانیم تا این سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی شده و نتایج آن اعلام شود.

 

عزل و نصب های ۹۵
عزل و نصب‌های سال گذشته غیر قابل پیش بینی بود. پس از فوت هاشمی رفسنجانی دانشگاه آزاد باید صندلی خالی رئیس را پر می‌کرد تا به کار خود ادامه دهد. از همان نخستین ساعات اولیه گمانه زنی‌ها بر روی چند گزینه دست به دست می‌چرخید اما چیزی که در عمل رخ داد، حکم رهبری برای انتصاب علی اکبر ولایتی در سمت رئیس هیأت مؤسس دانشگاه آزاد بود که پس از آن گفته شد دانشجویان از این انتصاب استقبال کرده‌اند. دانشگاه شهید بهشتی نیز رئیس خود را با یک تماس تلفنی از دست داد. طهرانچی با دستور وزیر علوم برکنار و به جای آن دکتر صدوق از اعضای هیئت علمی این دانشگاه بر مسند ریاست تکیه زد.

 

 

پلاسکو دوباره تکرار میشود؟
فرو ریختن یک ساختمان ۵۳ ساله به نام «پلاسکو» در سال ۹۵ موجی از نگرانی‌ها را نسبت به دیگر سازه‌های کهنه و پینه بسته شهر تهران به راه انداخت. پلاسکویی که در عرض ۴ ساعت سوختن تمام پیکره فلزی‌اش با آن قد و قامت به تلی از خاک بدل شد تا برای مسئولین زنگ خطر جدی شود.

 

نفس ساختمان‌های کهنه دانشگاه‌های کشور چند سالی می‌شود به شماره افتاده. این ساختمان‌ها که بیش از ۵۰ تا ۶۰ سال عمر دارند و آرشیوی از بهترین‌های تاریخ علمی کشور را رغم زده اند شاید امروز آبستن بروز اتفاقات ناخوشایندی باشند، آن هم دقیقا در روزهایی که باید به آنها توجه شود اما به حال خود رها شده اند. طبق آمارهای وزارت علوم به طور دقیق حدود ۹۳۱ ساختمان با زیر بنایی بالغ بر ۳ میلیون و ۳۱۵ هزار و ۱۸۱ متر مربع نیازمند مقاوم سازی هستند که تاکنون از این تعداد ۸ ساختمان مقاوم سازی، ۴ ساختمان در دست اقدام و یک ساختمان ترمیم شده است.

این درحالی است که از تعداد ۹۳۱ ساختمان نیازمند مقاوم سازی در دانشگاه‌های کشور حدود ۵۰ ساختمان به عنوان ساختمان‌های میراث فرهنگی هستند و موضوع بازسازی، مقاوم سازی و بهسازی این ساختمان‌ها بیش از دیگر مکان ها باید مورد توجه قرار گیرد. متاسفانه در حال حاضر دانشگاه‌های مادر سهم زیادی از این فرسودگی را به دوش می‌کشند. برای اطلاع از آخرین وضعیت ساختمان‌های دانشگاه‌ها اینجا را کلیک کنید.

 

آیا ۹۶ تکرار وقایع ۹۵ خواهد بود؟

اتفاقاتی که به اختصار گوشه‌ای از آنها را مرور کردیم در واقع ادامه وقایع سال ۹۴ بود که بدون آسیب شناسی و ارائه راه حل همچنان در ۹۵ درجا می‌زدند. شاید گفتن این جمله که امیدواریم سال ۹۶ برای دانشگاه‌های ما با وجود در پیش رو بودن مهمترین رویداد سیاسی کشور یعنی انتخابات ریاست جمهوری به خوبی رقم بخورد و اصتحکاک حاشیه‌ها کم باشد؛ اندکی کلیشه‌ای به نظر برسد اما گاهی اوقات گفتن همین کلیشه‌ها برای تلنگر زدن بد نیست.

انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه