بخش اول؛

حسین املاکی از بدو تولد تا قهرمانی در مسابقات کشتی و تشکیل یک گردان از جوانان لنگرودی

حسین از بدو تشکیل سپاه، همکاری خود را با سپاه لنگرود آغاز کرد و یک گردان از بچه ها آماده کرده بودند و هر روز ورزش صبگاهی سنگینی انجام می دادند.

حسین املاکی از بدو تولد تا قهرمانی در مسابقات کشتی و تشکیل یک گردان از جوانان لنگرودی

به گزارش ۸دی، نهم فروردین ماه، سالروز شهادت سردار سرافراز اسلام شهید حسین املاکی است. به همین مناسبت هر روز خاطره از کتاب «اینجا چراغی روشن است» از این شهید والامقام تقدیم خوانندگان می شود:

عاشورای آن سال در خانه مشهدی رحمت املاکی مسافری در راه بود. ششمین فرزند خانواده در ایام محرم سال ۱۳۴۰ پا به عرصه وجود میگذاشت. قابله محلی گفته بود حال مینا خانم خوب نیست و نباید تنها بماند. مشهدی رحمت خیلی دلهره داشت، زیر درختان پرتقال قدم میزد و گاهی برک درختان را می کند. فرزند اولشان نوزادی از دست رفته بود ولی خدا محمدعلی، فاطمه، محمدرضا و ایران را به آنها داده بود و حال نوبت به فرزند دیگری رسیده بود. صدای نوزاد نوید سلامت و پایان دلهره بود. خانواده مشهدی رحمت کشاورز بودند، حتی مینا خانم تا آخرین روزهای بارداریش پا به پای مشهدی رحمت در لابه لای بوته های چای و درختان پرتقال بود. مشهدی رحمت به حرمت امام حسین(ع)، نام فرزندش را حسین گذاشت.

بعد از نماز مغرب و اعشا، مشهدی رحمت و محمدعلی به مسجد رفتند و در مراسم شب عاشورا شرکت کردند.مشهدی رحمت تمام شبهای محرم را با هم محلی ها به عزاداری می پرداخت. او از اهالی خرشتم از توابع املش بود اما سالیانی بود که در روستای کولاک محله ی لنگرود ساکن شده بود.

حسن آرام آرام سر سفره پدر، بزرگ می شد. فصل ها پشت سر هم می گذشتند و کودکان خانه ی مشهدی رحمت با بازی و سرگرمی های کودکانه روز به روز بزرگ تر می شدند. محمدرضا گاهی همراه پدر به باغ می رفت و با شیرین زبانی از خستگی پدر می کاست. فصل زمستان زمان چین پرتقال بود و بهار که میرسید باغ چای جوانه می زد و آماده ی  ۵ چین می شد. تابستان با تعطیلی مدارس مشهدی رحمت میزبان آقای عباس ادیبی می شد تا به فرزندانش و سایر کودکان روستا قرآن بیاموزد. آقای ادیبی از اواخر خرداد می آمد و به مردم روستا قرآن، احادیث و شعر می آموخت. با سه ساله شدن حسین، حسن و چند سال بعد کلثوم هم به دنیا آمدند.

کم کم فرزندان مشهدی رحمت بزرگ و بزرگتر شدند و یاور پدر و مادرشان در سختی های کار کشاورزی بودند. حسین هم بزرگ شده بود. حسین پس از دوره‌ی راهنمایی در رشته ی بهداشت دبیرستان خدمات لنگرود ثبت نام کرد. هر روز مسافت طولانی را طی می کرد تا به مدرسه برسد. با آغاز دوره دبیرستان، رشد ناگهانی در او پدیدار شد و قدرت بدنی بالایی بدست آورد. او همزمان در کلاس بدنسازی، کشتی و کاراته ثبت نام کرد و چند قهرمانی استان در کشتی را در کارنامه ی خود به ثبت رساند.

در دبیرستان، با آغاز نهضت امام خمینی(ره) و بیداری مردم، حسین هم به درس کم توجه شده بود و فقط به اندازه ی قبولی درس می خواند. در فصل برداشت مرکبات به کمک پدر می شتافت، صندوق ها را سه تایی جابه جا میکرد، خستگی را نمیفهمید. پس از کار طاقت فرسا تازه شروع به ورزش میکرد. سه تا از فرزندان مشهدی رحمت ازدواج کرده بودند و ایران هم در شرف ازدواج بود. چند وقتی بود که اوضاع مدارس خوب نبود. شاه ایران رفته بود و همه جای کشور و شهر و محله صحبت های سیاسی بود، حکومت نظامی اعلام شده بود. در این میان حسین و دوستانش اعلامیه های امام را پخش می کردند.

حسین برای پیوستن به گروههای خودجوش شب و روز نمی شناخت. در شهرهایی مانند رودسر و تنکابن این گروهها با افکار مختلف و مختلط تشکیل می شد ولی در لنگرود تفکر یکدست بود. پس از مدتی با ورود امام به کشور، شور و حال عجیبی ایجاد شد. مردم، از جمله مشهدی رحمت گوسفند قربانی میکردند.

با استقرار جمهوری اسلامی و پس از تغییر و تحولات در صدر حکومت، دکتر علی اخوین انصاری استاندار شد و ابوالحسن کریمی فرماندار لاهیجان شد. در این زمان حسین سال چهارم دبیرستان بود و با جدیت ورزش میکرد. حسین از بدو تشکیل سپاه، همکاری خود را با سپاه لنگرود آغاز کرده بود و با همکاری محمد اصغریخواه یک گردان از بچه ها آماده کرده بودند و هر روز صبح ورزش صبگاهی سنگینی انجام می دادند. جاذبه ی زیاد حسین، روزبه روز وظیفه ی او را در سپاه لنگرود سنگین تر می کرد. او کم کم مسئول تربیت بدنی سپاه لنگرود شد. نا آرامی های مرزی، بخصوص ماجرای سر پل ذهاب مقدمه ای شد تا حسین رسما لباس سبز پاسداری بر تن کند.

*برگرفته از خاطرات همرزمان، خانواده، کتاب اینجا چراغی روشن است (نوشته ی: حسین قاسم نژاد)

انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه