عضو شورای شهر رشت خطاب به شهردار:

بازی در زمین ارزش های دینی و شهدا بسی پر هزینه و لرزان و خطرناک است / متخصص دور زدن شورا چگونه دم از دیانت می زند؟

شهردار رشت آنقدر با هوش است که بداند بازی در زمین ارزش های دینی و انقلابی و شهدا بسی پر هزینه و لرزان و خطرناک است و من علاقه ای ندارم درباره ایشان ناگفته ایی را بگویم.

بازی در زمین ارزش های دینی و شهدا بسی پر هزینه و لرزان و خطرناک است / متخصص دور زدن شورا چگونه دم از دیانت می زند؟

به گزارش ۸دی، محمود باقری خطیبانی عضو شورای اسلامی شهر رشت که هم اکنون در کربلای معلا به سر می برد ضمن یادداشتی اختصاصی درباره اظهارات اخیر شهردار رشت و اعتراضات به وضعیت کنده کاری ها در این شهر نوشت:

این روزها که بی انضباطی های رفتاری و بی برنامگی های شهردار، شهر را به هم ریخته و شهروندان را عاصی کرده است و فرماندار از تعطیلی کنده کاری ها از ۱۵ اسفند می گوید و حضرت آیت الله قربانی نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه رشت در خطبه های نماز جمعه “وضعیت خیابان‌های شهر را مایه سرافکندگی مسئولان می داند” و … شهردار رشت شب جمعه در مسجد نخودچر شهر رشت حضور یافته و به مناسبت شهادت دخت گرامی رسول مکرم اسلام (ٌص) حضرت فاطمه (س) سخنرانی و گفته است :” [ … ] در همان زمان هم منافقین، کفار و افرادی بودند که آزار و اذیت می کردند با این که می دانستند موضوع به چه نحوی است و خیلی وقت ها اطلاعات کامل تری هم نسبت به خیلی ها داشتند. اما آن روحیه منفعت طلبانه و نفاق و دورویی ها و تمام موضوعاتی که به نوعی با آن عقلانیت و شخصیت دینی و مذهبی در تضاد بود مانعی در برابر توسعه این نگاه معنوی بود. نگاهی که با گذشت بیش از  ۱۴۰۰ سال به امروز رسیده است”.

همان طوری که از متن و ماهیت عبارت مذکور بر می آید که اتهامات اقلیت ضد توسعه، منفعت طلب و باج گیر شورا ظاهرا کفاف حجم تبلیغات و اهانت های شهردار را نمی دهد و نفاق و دورویی را هم به اتهامات قبلی اضافه کرده اند تا بلکه بتواند منتقدان متخصص، مذهبی، پر سابقه و انقلابی اش را با تظاهر و ریاکاری به دین و ارزش های مذهبی را در عرصه اجتماعی به کناری بزند و هم چنان به یکه تازی و بی مسئولیتی ها و انحرافات و ولنگاری های مالی اش ادامه دهد.

در خصوص وضعیت آشفته شهر تاکنون صدا و سیما، استاندار گیلان، پلیس، نمایندگان مجلس و  اخیرا هم نماینده محترم ولی فقیه اعراضاتی داشته اند و شهردار رشت که در قاموسش ادب و نزاکت گفتاری کمیاب است با بدترین ادبیات ممکن مستقیم و یا غیر مستقیم به منتقدان تاخته است و متاسفانه هم کسی به این هتاکی ها پاسخی نمی گوید و حداقل این که استاندار محترم گیلان نسبت به وضعیت شورا و شهرداری رشت کنش فعالی نداشته است و حتما در ایام نزدیکی به عید توصیه می شود که برای پذیرایی از میهمانان و آماده سازی شهر و احتمالا مصالح مردم نباید سخنی گفته می شود و پس از عید هم موسم انتخابات شورا و ریاست جمهوری است و نباید ذهنیت مردم آسیب ببیند! … و ما می مانیم با انبوهی از مشکلات حل نشده که سال ها طول می کشد تا بتوان آنها را جبران و اصلاح کرد و تاوانی که فقط باید شهروندان بدهد و بس !.

شهردار رشت آنقدر با هوش است که بداند بازی در زمین ارزش های دینی و انقلابی و شهدا بسی پر هزینه و لرزان و خطرناک است و من علاقه ای ندارم درباره ایشان ناگفته ایی را بگویم و بهتر است که ایشان به همان کارهایی بپردازد که در آن تخصص دارد نظیر تعریف پروژه های مختلف، دور زدن شورا، جابه جایی مدیران و پرسنل شهرداری، خرید کاشی و لوله و … از خارج از استان، انتخاب پیمانکاران همسو و …

برای شهروندان متدین رشت خوب نیست که کسی بیاید از دیانت و نفاق دم بزند که شورای سوم را منحل و شوراییان را به زندان افکند و شورای چهارم را از اعتبار انداخته است و به ریاکاری و نفاق افکنی و بازیگری مشهور و…

شهردار بداند تظاهر همان ظاهرسازی است، طلب و تمنای ظهور و نمایش، برون فکنی ویژه ای که تمام قد فراروی خودداری، رازداری و گاه حیا و خویشتن داری می ایستد و  نمایش بی محابا و قدرتمندانه و سرآمدتر نداشته ها و تهی از هرگونه دانایی، دینداری و هنر! و چه ناگوار که در میان این غوغای تظاهر به دینداری، «دانایی و توانایی» چهره می پوشد، در محاق می رود و گم می شود.

شهردار باید بداند تفرعن و غرور و تحکم، فرزند طبیعی و باطن تظاهر است و تظاهر پوشش لطیف میل به آنها و از پس این همه است که می توان درون پوچ و هیچ تظاهر را دید. حبابی بی توش و توان و جان مایه. فقط کافی است تا میدان تظاهر تنگ شود، رسانه ای چیزی ننویسد یا نگوید، کسی به آن اعتنا نکند. آن وقت است که تظاهر، حقیقت خود را می نماید. چونان بادکنکی که از باد تهی می شود. حقیقت نمای کم بنیه ای که چشم ها را خیره می سازد اما در طرفهالعینی فرو می ریزد.

وقتی «تظاهر» پوششی برای همه ضعف ها، ناتوانایی ها و نادانی ها می شود، «تحکم» جای قدرت را می گیرد. تحکم نمایشی از قدرت است و نه قدرت، همزاد تظاهر است و انعکاس تمام قد بی دردی و بی رازی. جلوه ای از نفس که در امارگی خود را می نماید و افتادگی بی دلیل دیگران را طالب می شود. حقارتی که در نمایش دانایی و قدرت خود را بارز می سازد. از همین روست که منشأ «تزاحم» می شود و موجد جدال و مشوق رقابت بی معنا و بی مایه.

پاکی، عدالت ورزی و دینداری بوی مخصوص خود را دارد، هیچ نسبتی میان تظاهر به پاکی و پاکی، تظاهر به دینداری و دینداری، تظاهر به سخاوت و سخاوتمندی نیست.

این همه را هیچ نیازی به تظاهر نیست. آن جا که تظاهر رخ می نماید، دینداری رخ می پوشد. آن جا که عدالت ورزی به نمایش در می آید، عدالت می گریزد. آن جا که لاف شجاعت و قدرت، گوش ها را پر می کند، ترس، پر رنگ تر از هر زمان، چهره می نماید.

تظاهر، قتلگاه پاکی، دینداری، شجاعت و عدالت ورزی است. شجاعت فریاد برمی آورد از تظاهر شجاعت. این همه رنگ و بوی مخصوص خود را دارد.  از میانه تظاهر، موذیانه های یأس و فسردگی سربرمی آورند. بوی تند و گزنده بی اعتمادی زبانه می کشد و ناامنی سایه بر سر شهر و کوی و برزن می افکند. در میانه صحرای بی اعتمادی و یأس، فساد و تباهی رخ می نماید و همه پاکی را نابود می سازد.
تظاهر به دینداری منشأ هیچ دینداری ای نیست. تظاهر به عدالت ورزی پایه های هیچ عدالتی را استوار نمی سازد. چنانکه تظاهر به سخاوت هیچ فقیری را بی نیاز نمی سازد. دریایی از عبارات و کلمات زیبا در وصف سخا و سماحت جای تکه نانی خشک در دستان پیرزنی فقیر را نمی گیرد و…

انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه