به نقل از همسر شهید؛

استاندار راننده / برخورد جالب استاندار گیلان با مرد دستفروش

خاطره جالب نحوه برخورد استاندار گیلان با مرد دستفروش فومنی خواندنی است.

استاندار راننده / برخورد جالب استاندار گیلان با مرد دستفروش

به گزارش ۸دی، کانال تلگرامی شهید علی انصاری ضمن انتشار خاطره از استاندار شهید گیلان به نقل از همسر شهید نوشت:

ایشان روزی برایم تعریف می کردند که به شهر شما فومن رفته بودم و از من خواسته بودند که آنجا برایشان سخنرانی کنم. در بین راه که می رفتم در انتهای بازار روز، مرد دستفروشی را دیدم که منتظر خودروهای عبوری بود. او فروشنده مرغ و جوجه و تخم مرغ بود. دیدم این مرد کنار جاده به انتظار ایستاده است، ترمز کردم و تا ایشان را سوار کنم. مقدار زیادی گونی، مرغ و تخم مرغ خریداری کرده بود تا آنها را به فومن ببرد. کمک کردم و آن ها را گذاشتیم توی خودرو و حرکت کردیم.

در بین راه به من گفت: اگر ممکن است کمی تندتر بروید.

پرسیدم چرا؟

جواب داد: می گویند امروز قرار است آقای استاندار به فومن بیاید و در مسجد بالامحله، صحبت کند. می خواهم به سخنرانی او برسم. وقتی به فومن رسیدیم، پرسیدم: شما را کجا پیاده کنم؟

گفت: جلوی مغازه ام. می خواهم وسایلم را ببرم توی مغازه بگذارم. شما تشریف ببرید.

او را پیاده کردم رفتم مسجد وضویی گرفتم دیدم مسجد آماده و مردم منتظر هستند. یک راست رفتم پشت تریبون. اتفاقا گرم سخنرانی بودم که همان مرد را دیدم که وارد مسجد شد.

 وقتی مرا دید تعجب کرد، همان جا وسط مسجد ایستاد و نمی نشست. شنیدم که از یک نفر پرسید، آقای استاندار کی می آید؟ کسی به او گفت: استاندار همانی است که دارد صحبت می کند. او خنده ای کرد و گفت: نه خیر “این راننده من بود” نیم ساعت پیش او مرا از رشت به فومن آورد!

وقتی نشست، من به سخنرانی خود ادامه دادم. مجلس که تمام شد، آمد جلو با من روبوسی کرد و گفت: ببخشید که شما را نشناختم و معطلتان کردم. ما استاندار این شکلی ندیده بودیم!

به او گفتم: “همان که گفتی درست بود من راننده شما هستم.”

پی نوشت:

علی انصاری در سال ۱۳۲۳ در شهرستان رودسر متولد شد و دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و در دوره جوانی برای ادامه تحصیل در دبیرستان نظام رهسپار شهر تهران شد ولی در خرداد ماه سال ۱۳۴۲ او را از دبیرستان اخراج کردند(+).

وی پس از اخذ دیپلم در رشته «اقتصاد دانشگاه تهران» پذیرفته شد اما پس از یک سال انصراف داد و به دلیل نبوغ سرشار تحصیلات خود را در رشته «ریاضی» دانشگاه تهران آغاز کرد. شهید انصاری در این دوره در چند مرتبه توسط ساواک بازداشت شد و به زندان رفت.

وی پس از اتمام دوره کارشناسی بدلیل اینکه ساواک با ادامه تحصیلش در ایران مخالف بود به توصیه پدرش با اسم مستعار به آمریکا رفت و در دو رشته «صنایع» و «ریاضی» به طور همزمان تحصیلاتش را ادامه داد و در رشته ریاضی موفق به اخذ مدرک دکترا شد.

شهید انصاری در زمان حضورش در آمریکا دبیر انتشارات انجمن اسلامی بود و در زمینه انتشار کتب با روحانیون مبارز رابطه بسیار نزدیکی داشت و همچنین به عنوان استاد در دانشگاه تدریس می‌نمود که پس از دو ترم به جرم تبلیغ در هنگام تحصیل، از تدریس در کلیه دانشگا‌ه‌های آمریکا منع شد ولی پس از مدتی مسئولیت برگزاری مجالس و تظاهرات را در آمریکا به عهده گرفت.

انصاری به دلیل دوستی با دکتر چمران چندین مرتبه به لبنان رفت و پس از پیروزی انقلاب به ایران بازگشت و ابتدا به عنوان معاون استاندار خراسان و سپس در جایگاه استاندار گیلان به خدمت پرداخت و در همان زمان ریاست دانشکده فنی گیلان و عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران را بر عهده گرفت.

سرانجام پانزدهم تیرماه ۱۳۶۰ یک هفته پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری توسط منافقین کوردل در شهر رشت به شهادت رسید.

انتهای پیام/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه