آریل شارون مُرد + زندگی نامه

آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی معروف به قصاب صبرا و شتیلا ساعاتی قبل مُرد.

آریل شارون مُرد + زندگی نامه

به گزارش ۸دی نیوز به نقل از مهر، دقایقی قبل شبکه خبری بی بی سی از مرگ آریل شارون خبر داد.

آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی بوده و مدتها بود که در مرگ مغزی به سر می برد.

شارون ۸۵ ساله از ۹ سال پیش تا کنون در کما به سر می برد. وی به دلیل جنایات بی شمارش به ویژه دست داشتن در قتل عام فلسطینی ها در اردوگاه های صبرا و شتیلا فردی منفور است.

شارون که بین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود در ژانویه ۲۰۰۶ بر اثر یک سکته مغزی به کما رفت و از آن زمان در مرکز درمانی “تل هاشومر” در نزدیکی تل آویو به حیات نباتی خود ادامه می داد و امروز جان سپرد.

زندگی نامه شارون

 

شاینزمن ملقب به آریل شارون، در سال ۱۹۲۸ در روستای کفر ملال به دنیا آمد. پدر وی ساموئل مردخای شرابیر، لهستانی‌تبار و از لهستان به قفقاز رفت و در آنجا به کشاورزی پرداخت. بعد از قفقاز به فلسطین رفت و در روستای کفر ملال سکونت گزید.

 

حس عرب‌ستیزی از همان کودکی در آریل شارون تقویت شد. در سال ۱۹۳۳ از پدر تفنگی را به عنوان هدیه تولد دریافت کرد و شکار فلسطینی‌ها را از او آموخت.

 

وی بر خلاف تمایل پدرش که دوست داشت او در رشته کشاورزی درس بخواند تحصیلات خود را در کارشناسی حقوق ادامه داد.

 

شارون ۱۴ ساله بود که به گروه تروریستی هاگانا پیوست. در سال ۱۹۴۷ عضو پلیس شهرک‌های یهودی بود. در بیست سالگی وی، جنگ ۱۹۴۸ که به اشغال بسیاری از سرزمین‌های فلسطینی منجر شد، شروع و او در جنگ شرکت کرد. در این جنگ او سمت فرماندهی پیاده‌نظام را در بخش اسکندریه بر عهده داشت. در آغاز سال ۱۹۴۹ فرمانده یک گروهان بود. اما در سال ۱۹۵۱ افسر فرماندهی گردان اطلاعات مرکزی بود. از سال ۱۹۵۳-۱۹۵۲ در دو موضوع تاریخ و خاورمیانه در دانشگاه عبری قدس تدریس کرد و در همان زمان فرمانده یگان ویژه ۱۰۱ بود. یگانی که به خواست او از زندانیان محکوم به مرگ تشکیل شد تا کشتار فلسطینیان را آنگونه که دلخواه او بود انجام دهند.

 

نخستین قتل و عام این گردان به فرماندهی او در یورش به روستای مرزی القبیه بود که کشتار وسیعی به راه انداخت و ۶۹ فلسطینی را که اکثراً زن و بچه بودند، به طرز بسیار فجیعی کشت و ۴۱ منزل را ویران کرد.

 

در سال ۱۹۵۴ این گردان با گردان چتربازها ادغام شد و او در سمت فرماندهی گردان جدید فعالیت‌های تروریستی خود را هم علیه فلسطینیان و هم علیه کشورهای عربی ادامه داد شارون در سال ۱۹۵۶ با سمت فرماندهی تیپ زرهی و به همراه گروه تروریستی خود، گذرگاه المتیله را اشغال کرد. وی تا سال ۱۹۶۴ در این سمت بود. اما دراین مدت اختلافات زیادی با روسای خود در آن موقع از آن جمله موشه دایان که ریاست ستاد ارتش را به عهده داشت، پیدا کرد.

 

تمام این اختلافات بخاطر اشغال المتیله بود ک ظاهراً هیچ سودی برای رژیم صهیونیستی نداشته و موجب شده بود که ضررهای زیادی را هم از بابت این اشغال متحمل گردد. سرانجام در سال ۱۹۶۴ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت تا در رشته علوم سیاسی تحصیل کند.

 

پس از بازگشت از فرانسه تا سال ۱۹۶۹ فرماندهی ارتش شمال را بر عهده داشت. از سال ۱۹۷۳ – ۱۹۶۹ فرماندهی ارتش جنوب به او واگذار شد. او که سنگدلی و آدم کشی را در تمام عملیات از خود نشان داده بود با آنکه در جنگ ۱۹۷۳ رژیم صهیونیستی از اعراب شکست سختی خورده بود اما بدلیل اقدامات جنایتکارانه اش علیه اعراب در صحرای سینا سربازانش به وی لقب پادشاه دادند . از همین جنگ بود که وی از ارتش استعفاء داد و گام به عرصه سیاست نهاد.

 

شارون که در سال ۱۹۷۰ قتل عام خونین و گسترده ای را برای جلوگیری قیام مردم غزه انجام داده بود به سال ۱۹۷۴ در اولین انتخابات پارلمانی خود، از سوی حزب تندروی لیکود توانست به کنست راه پیدا کند. در سال ۱۹۷۵ اسحاق رابین او را به عنوان مشاور نظامی خود انتخاب کرد.

 

در انتخابات سال ۱۹۷۷ شارون بدلیل محبوبیت زیادی که در اثر کشتار فسطینیان نزد صهیونیستها داشت، در راس فهرست نامزدهای مستقل، به کنست راه پیدا کرد. مناخیم بگین در این دوره او را به سمت وزیر کشاورزی وشهرک سازی منصوب کرد. زمان تصدی وزارت کشاورزی او با اشغال بیشتر زمین های فلسطینیان و سرقت آبهای آنان هم زمان شد و وی توانست کشاورزی رژیم صهیونیستی را با پشتیبانی آمریکا متحول سازد و شهرک سازی در این زمین های اشغالی شتاب بیشتری گرفت.

 

پس از آنکه در اردن، ارتش این کشور به اردوگاه های فلسطینی یورش برد و سپتامبر سیاه را در تاریخ فلسطین رقم زد. نیروهای مقاوت فلسطین به لبنان رفتند و در جنوب لبنان مستقر شدند. پس از تصویب یک حمله همه جانبه به جنوب لبنان توسط دولت رژیم صهونیستی، آریل شارون در سال ۱۹۸۱ به وزارت جنگ برگزیده شد. در سال ۱۹۸۲ ارتش تروریستی این رژیم با تجهیزات و سلاحهای اهدایی آمریکا، انگلیس و فرانسه و پشتیبانی سیاسی، تبلیغی و اطلاعاتی رژیم های استکباری به ویژه آمریکا، بیروت پایتخت یک کشور عربی را پس از بیت المقدس به اشغال خود در آورد.

 

شارون در همین سال کشتار وحشیانه ی صبرا و شتیلا را در پرونده سراسر جنایات خود وارد کرد. قتل عام وسیعی از زنان و کودکان و مردان در این دو روستا به راه انداخت و در نزد جهانیان به قصاب صبرا وشتیلا معروف شد. عمق فجایع آنچنان بود که دولت رژیم صهیونیستی برای آرام کردن اوضاع و تنشهای ایجاد شده او را از وزارت جنگ برکنار نمود.

 

شارون از سال ۱۹۸۸ـ ۱۹۸۴ وزیر صنایع بازرگانی بود. پس از انتخابات ۱۹۶۶ به وزارت شهرک سازی و اسکان برگزیده شد. در زمان وزارت او، علی رغم تمام مخالفتهای داخلی و خارجی (که اکثراً بازی سیاسی بود) به ساختن شهرکها در سرزمینهای اشغالی و اسکان صهیونیستهای تازه وارد در آن ادامه داد. در اصلاح این کابینه به وزارت امور خارجه منصوب گردید.

 

شارون در ششم فوریه ۲۰۰۱ به بالاترین منصب رژیم صهیونیستی یعنی سمت نخست وزیری دست یافت. این مسئله برای او مجالی بوجود آورد تا به کشتار وقلع وقمع فلسطینیان ادامه دهد. او که با حضور خود در مسجد الا قصی موجب خشم مسلمانان و شرع انتفاضه الا قصی شده بود پیش از نخست وزیری قول داد که کار فلسطینیان را در ۱۰۰ روز تمام کند و رژیم اسرائیل را در منطقه تثبیت کند. اما او تنها به هر چه بیشتر کشتن فلسطینیان پرداخت و روزی نشد که فسطینیان شهید نشوند و وی مجدداً در سال ۲۰۰۲ به نخست وزیری رسید.

 

 دست آوردهای دوره نخست وزیری شارون:
– شکست اقتصادی (بالاترین نرخ تورم ، افزایش هزینه مقوله امنیت، افزایش بیکاری، کاهش سرمایه گذاری خارجی، کاهش تولیدات داخلی، کاهش صنعت جهانگردی)
–  شکست امنیتی (عدم سرکوب و خاموش ساختن انتفاضه الا قصی، فراخوانی نیروهای احتیاط ، افزایش موج عملیات استشهادی)
– شکست سیاسی (ناتوانی در خاموش ساختن قیام مردم فلسطین، از بین رفتن کامل زمینه های صلح (سازش)
–  بی اعتباری بیشتر در افکار عمومی جهان به علت کشتار جنین و شهرکهای دیگر فلسطینیان .

 

وی از روز ۵ ژانویه سال ۲۰۰۶ به دلیل سکته مغزی سنگین در بیمارستان بستری شد که در پی این واقعه ادارهٔ کلیه امور نخست وزیری رژیم اسرائیل به ایهود المرت معاون نخست وزیر واگذار شد. شارون از آن زمان تاکنون در وضعیتی شبه کما به سر می‌برد و از طریق سرم تغذیه می‌شد. هرچند پزشکان از او قطع امید کرده و از خانواده او خواسته‌ بودند تا او به طور طبیعی بمیرد اما خانواده او همچنان خواستار انجام اقدام‌های لازم برای زنده ماندن او و انتقال او به خانه شخصیش شده بودند. در این سال هاشارون هوشیاری محدودی داشت و به برخی محرک‌ها پاسخ می‌داد. در سال ۲۰۱۱ او برای مدت کوتاهی به خانه‌اش منتقل شد. پسر شارون در اکتبر همین سال گفت که پدرش در هنگام حرف زدن او انگشتش را تکان می‌داده اما نشانه‌ای از بهبودی در او دیده نشده بود.

 قصاب صبرا و شتیلا امروز ۲۱ دیماه در سن ۸۵ سالگی جان سپرد.

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه