مقایسه امیرالمومنین علی (ع) با هاشمی رفسنجانی توسط یک فتنه گر:

هیچ حکومتی وجود ندارد که بتواند حکومت موفقی را به صورت تمام عیار پایه‌گذاری کند

عطریانفر مدعی شد: آقای هاشمی به یک بیماری و یک ناهنجاری اخلاقی اساسی اعتقاد داشت و خودش اولین پرهیزکننده از آن بود.

هیچ حکومتی وجود ندارد که بتواند حکومت موفقی را به صورت تمام عیار پایه‌گذاری کند

به گزارش ۸دی، محمد عطریانفر در مصاحبه با روزنامه آرمان با این پرسش مواجه شد که «منتقدان هاشمی، دوره ایشان را دوره آغاز اشرافی‌گری در جامعه عنوان می‌کنند و از طرفی هم ما سال ۷۴ تورم بسیار بالایی شاهد بودیم. سؤال اینجاست که چطور می‌شود دولتی که با چنین شعاری جلو می‌آید، با مشکلاتی مواجه می‌شود که مخالفان دوران سازندگی از آن تحت عنوان اشرافی‌گری یاد می‌کنند و مدعی می‌شوند مشکلات ناشی از اشرافی‌گری در جامعه ایجاد شد! مضاف بر اینکه کار به جایی می‌رسد که اصلاح‌طلبان به طور اعم و در سال ۷۶ آقای حجاریان به طور اخص، در روزنامه صبح امروز مقاله‌ای تحت عنوان «پایان پوپولیسم» می‌نویسد!». وی در پاسخ ضمن مقایسه هاشمی با امام علی(ع) مدعی شد:  هیچ املای نانوشته‌ای غلط ندارد، بنابراین آقای هاشمی رفسنجانی که سهل است؛ علی‌بن ابیطالب هم که حکومت تشکیل داد، در حوزه حاکمیت ایشان، همراهان و دشمنان ایشان، محدودیت‌های منابعی که آن زمان وجود داشت، گرفتاری‌هایی که در گروه‌های سیاسی و مخالفان سیاسی و مطالبه‌کنندگان حقوق پیش و پس از هجرت مطرح می‌کردند، همه و همه حضرت علی(ع) را به نقطه‌ای رساند که فرمود ای کاش من ۱۰ نفر از شما را بدهم و یک نفر از آنها را بگیرم. پس پیش‌تر از این اشاره کردم هیچ حکومتی وجود ندارد که بتواند با استانداردها، حکومت موفقی را به صورت تمام عیار پایه‌گذاری کند. نه اینکه نمی‌شود! اساسا نظام خلقت و حکومت، آزمون و خطاست.
این مغالطه در حالی است که اولا امیر مؤمنان به خاطر مبارزه با اشرافیگری، با یاران زیاده‌خواهی چون طلحه و زبیر جنگید اما دولت هاشمی با همین زیاده‌خواهان حزب تشکیل داد و مجال اشرافیگری آنها را با انواع رانت‌های دولتی فراهم کرد و ثانیا آقای عطریانفر برای دفاع از اشرافیگری پدید آمده در دولت سازندگی، به غلط می‌گوید «نظام خلقت و حکومت، آزمون و خطاست»؛ انگار که جبریتی وجود دارد! به این معنا می‌توان به هر فسادی میدان و مجال رشد داد و بعد هم مدعی شد اساس نظام خلقت و حکومت همین است و کاری نمی‌شود کرد!
عطریانفر در ادامه توجیه اشرافیگری گفته است: فراموش نکنیم که اساسا وقتی دوران دفاع مقدس را پشت‌سر گذاشتیم، مردم شعار می‌دادند که زاییده می‌شوند برای زندگانی و بقا و رفاه. از سوی دیگر، شرایط زمانی ما دلالت بر این داشته که الگوی مصرف جامعه ما به سمت اصلاح پیش می‌رفت. نفس جهت‌گیری اصلاح الگوی مصرف، مردم را از آن حالت قناعت و پرهیز و درویشی به حوزه‌ای می‌برد که علی‌القاعده امروز زندگی متوسطی داشته باشند. پس موضوع اشراف و اشرافیگری یک امر نسبی است.(!)
وی در ادامه این سفسطه مدعی شد: آقای هاشمی رفسنجانی به یک بیماری و یک ناهنجاری اخلاقی اساسی اعتقاد داشت و خودش اولین پرهیزکننده از آن بود. آن ناهنجاری این بود که آقای هاشمی رفسنجانی به شدت از «ریا» پرهیز داشت. اگر ایشان در تعطیلی روز عاشورا به سد لتیان یا کیش می‌رود، در خاطراتش می‌نویسد و هیچ ابایی ندارد! امروز سوار چنان ماشینی می‌شود، می‌نویسد! چون می‌گوید چرا خودمان را در پرده‌ای از ابهام قرار بدهیم که مردم تقدیس کنند! بگذاریم مردم ما را ببینند.(!) اساسا نفاق و ریا در جوامع دینی موج می‌زند. چون بیماری سنگینی است.
عطریانفر توضیح نمی‌دهد که سیره پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) و امام و رهبری در زمینه دشمن داشتن اشرافیگری و زندگی مطابق معیشت ضعیف‌ترین اقشار جامعه چه می‌شود؟! چه کسی گفته برای پرهیز از ریا و نفاق، باید به اشرافیگری برآمده از رانت‌خواری و امتیازدهی‌های ویژه به مقامات دولتی دامن زد؟ چرا همین سطح زندگی را برای مردم فراهم نکردند و برعکس بر تورم ۴۹/۴ درصدی دامن زدند که منجر به اعتراضات مردم حاشیه‌نشین در مشهد و اسلامشهر و… شد؟!

روزنامه ی کیهان امروز در بخش گفت و شنود خود در همین رابطه نوشت: یکی از عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ (عطریانفر) در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای آرمان، آقای هاشمی رفسنجانی را – نستجیر بالله- با حضرت امیر علیه‌السلام مقایسه کرده است!
گفتم: چطوری؟!
گفت: از او درباره اشرافی‌گری در دوران آقای هاشمی سؤال کرده‌اند و ایشان گفته است؛‌ آقای هاشمی که سهل است، علی‌بن ابی‌طالب(ع) هم که حکومت تشکیل داد در حوزه حاکمیت ایشان همراهان و دشمنانی بودند که با مطالبه حقوق‌های پیش و پس از هجرت برای ایشان گرفتاری‌هایی ایجاد کردند!
گفتم: ولی حضرت امیر علیه‌السلام با این زیاده‌خواهان و اشراف نظیر طلحه و زبیر مقابله کرد و حاضر نشد به زیاده‌خواهی آنان تن بدهد، اما در دوران آقای هاشمی این زیاده‌خواهان در کنار وی بودند و حتی با ایشان حزب کارگزاران را تشکیل دادند. این چه قیاس مع‌الفارق و مضحکی است؟!
گفت: چه عرض کنم؟! فقط این نکته در آنها مشترک است که افراد اشراف و زیاده‌خواه در هر دو دوره بوده‌اند ولی اشاره نمی‌کند که با آنها دو برخورد کاملا متضاد شده است!
گفتم: در دوران حضرت نوح، به قول سعدی؛ پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد، اما در دوره این آقایان باید گفت؛ پسر نوح با بدان بنشست، حالا برو ببین چه زندگی اشرافی و بخور بخوری داره! بنز الگانس سوار میشه، یک ویلا در شمال داره، تابستون‌ها برای تفریح به جزیره هاوایی میره، زمستون‌ها در دامنه آلپ با اسکی ویراژ میده… خلاصه ببین چه وضعیه؟!

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه