به گزارش ۸دی، نورافکن ها خاموش می شوند، راوی به روی سن می آید و روایت شیدایی آغاز می شود. هبوط حضرت آدم (ع)، پذیرفته شدن توبه اش و عهد شیطان برای گمراه کردن انسان، هر چه اجرای نمایش جلوتر می رود، صدای پچ پچ ها و زمزمه ها کمتر شده و رسیدن به روایت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، جای زمزمه ها را به هق هق های ریز مردم می دهد.

روایت صحرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) بغض هایی را که در گلو مانده می شکند و صدای گریه تماشاگران بلند می شود.

مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش، به آتش کشیده شدن خیمه ها و اسارت اهل بیت وی داغ دل مردم را بیشتر می کند و اشک ها با صدای ناله مادران و پدرانی که در جمع نشسته اند در هم می آمیزد وقتی، روایت حضرت رقیه (س) -دختر سه ساله امام حسین(ع) – و شهادت نوزاد کربلا حضرت علی اصغر (ع) اجرا می شود.

نجوای عاشقانه متوسلان اهل بیت

السَلامُ عَلَیک یا عَلی بنِ موسی الرِضا المُرتَضی… فصل شیدایی به روایت سفر امام هشتم (ع) به نیشابور و حدیث سلسله الذهب که می رسد، دست ها به آسمان می رود و صلوات خاصه امام رضا (ع) قلب های عاشقان را به تپش در آورده و اشک ها را بر گونه ها جاری می کند.

راوی دوباره روی صحنه آمده و رسیدن زمان معاصر را وعده می دهد. روایت شیدایی در عصر حاضر با دلاورمردی های سردار جنگل –میرزا کوچک خان جنگلی- و یارانش شروع می شود و با تصویر عملیات کربلای پنج و غرور آفرینی های مردم گیلان در این عملیات ادامه یافته و به جانفشانی های جوانان برومند کشور که به عنوان مدافع حرم از خاک و ناموس وطن دفاع کرده و به شهادت رسیده اند، ختم می شود.

راوی تماشاگران مشتاق که حالا روی صندلی ها میخکوب شده اند را به اندکی تفکر فرا می خواند. آیا تلاشی برای یاری به امام زمان (عج) کرده ایم؟ در میان هجمه های بیگانگان چقدر توانسته ایم با توسل به اهل بیت (علیهم السلام) یاریگر امام زمان خود باشیم؟

سکوت حاکم بر فضا با نوای دعای فرج شکسته می شود. الهی عَظُمَ البَلا….. جماعت به پا می خیزد و آخرین فصل شیدایی که روایت ظهور و فرج صاحب الزمان (عج) است، اجرا می شود. صدای تماشاگرانی که دعای فرج را می خوانند هر لحظه بلندتر می شود و آسمان ابری شهر رشت نیز نقاب از چهره ماه بر می کشد.

نمایش فصل شیدایی که از شامگاه ۲۴ شهریور در دهکده مقاومت رشت اجرای خود را آغاز کرده، به مدت ۱۰ شب پذیرای تماشاگران خواهد بود.