پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
از بینمکی سعدآباد و ژنو تا شوری آلماتی+ مقایسه نموداری تحریم ها و پیشرفت هسته ای
در طول ده سال گذشته،شاهد ۳ استراتژی متفاوت در برنامه هسته ای بودیم که نشاندهنده اختلافات بزرگ فکری و نظریست و میتوان ادعا کرد موضعگیری تمام گروههای سیاسی و اجتماعی ایران در نهایت به یکی از این ۳ راه ختم میشود. راهبرد جبهه اصلاحات، راهبرد دکتر احمدی نژاد و راهبرد منسوب به دکتر جلیلی…
به گزارش ۸دی نیوز، در طول ده سال گذشته، شاهد ۳ راهبرد متفاوت در موضوع پرونده هستهای ایران بودهایم، ۳ استراتژی متفاوتی که نشاندهنده اختلافات بزرگ فکری و نظریست و میتوان ادعا کرد موضعگیری تمام گروههای سیاسی و اجتماعی ایران در نهایت به یکی از این ۳ راه ختم میشود (به عنوان مثال حمایت قالیباف از توافق ژنو). این ۳ راهبرد به ترتیب عبارتند از: راهبرد جبهه اصلاحات، راهبرد دکتر احمدی نژاد و راهبرد منسوب به دکتر جلیلی…
اما برای بررسی آنچه در این مدت گذشت و همچنین دستاوردها و پیشرفتها و شرایطی که هر کدام باعث ایجادش شدند، نمیتوان از عباراتی کلی استفاده کرد. باید زمینه مقایسه درست آنها با یکدیگر فراهم شود و سپس به تحلیل پرداخت. در همین راستا سیر پرونده هستهای ایران را به چند شمای کلی تقسیم کرده، هر کدام را بطور مجزا بررسی میکنیم و در نهایت همه آنها را با یکدیگر ترکیب کرده و با یکدیگر مقایسه میکنیم. تنها در این شرایط است که میتوان “بدون عوامفریبی و کلیگویی” به قضاوت “عادلانه” در اینباره نشست.سیر پیشرفت برنامه هستهای
از سال ۱۳۸۱ که موضوع برنامه هستهای ایران برای اولین بار مطرح شد، سرعت پیشرفت آن با مخالفت آمریکا و همپیمانانش روبرو شد. در پی توافقات سالهای ۸۲ و ۸۳، برنامه هستهای ایران تقریبا بطور کامل متوقف و تاسیسات هستهای ایران پلمب شدند. این روند تا سال ۱۳۸۴ ادامه داشت و پس از پیروزی دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات جای خود را به یک راهبرد دیگر داد. از سال ۱۳۸۴ برنامه هستهای ایران به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۳۸۹ و ۹۰ بود که به بالاترین سطح ممکن (غنیسازی ۲۰ درصد در فناوری صلحآمیز) رسید. از اواخر سال ۱۳۸۹ و با حذف دکتر احمدی نژاد در مذاکرات هستهای، راهبرد جلیلی تا انتخابات ۱۳۹۲ ادامه یافت. سرانجام پس از انتخابات شاهد بازگشت راهبرد جبهه اصلاحات در مذاکرات هستهای هستیم، مذاکراتی که در هر دو مقطع به نام “حجت الاسلام روحانی” گره خورده است.
از سال ۱۳۸۱ که موضوع برنامه هستهای ایران برای اولین بار مطرح شد، سرعت پیشرفت آن با مخالفت آمریکا و همپیمانانش روبرو شد. در پی توافقات سالهای ۸۲ و ۸۳، برنامه هستهای ایران تقریبا بطور کامل متوقف و تاسیسات هستهای ایران پلمب شدند. این روند تا سال ۱۳۸۴ ادامه داشت و پس از پیروزی دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات جای خود را به یک راهبرد دیگر داد. از سال ۱۳۸۴ برنامه هستهای ایران به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۳۸۹ و ۹۰ بود که به بالاترین سطح ممکن (غنیسازی ۲۰ درصد در فناوری صلحآمیز) رسید. از اواخر سال ۱۳۸۹ و با حذف دکتر احمدی نژاد در مذاکرات هستهای، راهبرد جلیلی تا انتخابات ۱۳۹۲ ادامه یافت. سرانجام پس از انتخابات شاهد بازگشت راهبرد جبهه اصلاحات در مذاکرات هستهای هستیم، مذاکراتی که در هر دو مقطع به نام “حجت الاسلام روحانی” گره خورده است.
شمای کلی از سیر تحریمها و امتیازات داده شده
چنانکه از روی نمودارها و حتی بدون آن نیز قابل فهم است، سطح پیشرفت برنامه هستهای ایران با پدیده تحریمها دارای رابطه مستقیم است؛ بدین معنی که هر گاه سطح برنامه هستهای ایران پیشرفت کرده، تحریمها افزایش و هر گاه برنامه متوقف بوده تحریمها نیز کاهش داشته است. در سالهای ۸۲ تا ۸۴ ایران در حالی فعالیتهای خود را متوقف کرد (بصورت داوطلبانه) که آمریکا و همپیمانانش متعهد شدند از رفتن پرونده ایران به شورای امنیت جلوگیری کنند؛ یعنی توقف کامل فعالیتها در مقابل توقف قطعنامهها یا تحریمها.
چنانکه از روی نمودارها و حتی بدون آن نیز قابل فهم است، سطح پیشرفت برنامه هستهای ایران با پدیده تحریمها دارای رابطه مستقیم است؛ بدین معنی که هر گاه سطح برنامه هستهای ایران پیشرفت کرده، تحریمها افزایش و هر گاه برنامه متوقف بوده تحریمها نیز کاهش داشته است. در سالهای ۸۲ تا ۸۴ ایران در حالی فعالیتهای خود را متوقف کرد (بصورت داوطلبانه) که آمریکا و همپیمانانش متعهد شدند از رفتن پرونده ایران به شورای امنیت جلوگیری کنند؛ یعنی توقف کامل فعالیتها در مقابل توقف قطعنامهها یا تحریمها.
از سال ۸۴ تا ۸۹ در دوره دکتر احمدی نژاد، روند پیشرفت برنامه ایران شتاب گرفت و به بالاترین سطح ممکن (غنیسازی ۲۰ درصد) رسید. در همین مدت و در جریان مقابل، همپیمانان آمریکا هم ۳ قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت به تصویب رساندند. در اواخر دوره دکتر احمدی نژاد در پرونده هستهای، بیانیه ۳ جانبه با برزیل و ترکیه منعقد شد که برخی از طرفین مخاصمه استقبالی از آن نکردند. در دوره جلیلی، ایران سطح تواناییهایش را حفظ کرد و به دلیل رسیدن به سقف پیشرفت در برنامه هستهای صلح آمیز (غنیسازی ۲۰ درصد)، پیشرفت شگرفی در برنامه هستهای ایران رخ نداد، ولی در طیف مقابل تحریمهای فراقانونی و یکجانبه علیه فروش نفت، نظام بانکی و… اتخاذ شد. البته نباید فراموش کرد که ماجرای تسخیر سفارت انگلیس در این میان نقش کاتالیزور را داشت و باعث شد روند تحریمها زودتر آغاز شود. با آغاز دوره حجت السلام روحانی، این روند تغییر کرد و ایران در توافق ژنو حاضر شد پیشرفت در برنامههای خود را متوقف، اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده را به ۳ و نیم درصد تبدیل و… را در مقابل آزادسازی ۴ میلیارد دلار بپذیرد. یعنی پذیرفت با پایین آوردن سطح برنامه خود، به میزان ۵ درصد از تحریمها برداشته شود.
نتیجه گیری؛ تفسیر ۳ راهبرد
با توجه به آنچه در سالهای ۸۲ تا ۸۴ و در توافق ژنو گذشت، میتوان راهبرد جبهه اصلاحات را به خوبی درک کرد. در این استراتژی که بر آن نام “تنشزدایی” نهادهاند، از هر گونه درگیری و تنش با دیگران اجتناب میشود، تا جاییکه حجت الاسلام روحانی با تقدیم نامهای به سفیر سوئیس (به عنوان حافظ منافع آمریکا) به وی میگوید: “پیام حسن نیت ما را به آمریکا برسانید”. در چنین دیدگاهی (چندان که در سالهای ۸۲ تا ۸۴ با موافقت مسئولین بلندپایه رخ داد) موضوع مهمتر، مخاصمهزدایی و کاهش تحریمهاست تا پیشرفتهای بومی که در سطح بینالمللی موجب مناقشه میشوند. جبهه اصلاحات و برخی دیگر از مقامات از این دکترین حمایت میکنند.
راهبرد دوم، راهبرد تیم منسوب به دکتر سعید جلیلیست .در این راهبرد فناوریهای بومی از هر مسئله دیگری حتی در عرصه اقتصاد ملی با ارزشتر است. استراتژی این طیف در برنامه هستهای “مقاومت و عدم انعطاف تحت هر شرایط” بود، به گونهای که در انتخابات جلیلی را “مرد مقاومت” مینامیدند. البته در مناظرات انتخاباتی مشخص شد استراتژی مقاومت مطرح شده توسط این طیف تا چه حد “شعارگونه” است و ماحصل این استراتژی در انتخابات تنها ۸ درصد رای واجدان شرایط رای دادن شد.
راهبرد سوم از دو راهبرد قبلی کمی پیچیدهتر بود و تنها به شخص دکتر احمدی نژاد مربوط میشود. دکتر احمدی نژاد در سال ۸۴ با شعار “انرژی هستهای حق مسلم ماست” و “ما میتوانیم” وارد کارزار شد و پس از پیروزی در انتخابات، با وجود تهدیدات آمریکا و همپیمانانش رفع پلمب از فعالیتهای هستهای صورت گرفت. در سال ۸۵ اولین قطعنامه علیه ایران تصویب شد سالهای ۸۶ و ۸۷ این روند ادامه پیدا کرد. در مقابل احمدی نژاد با عبارات معروفی مانند “تحریمها ورق پاره هستند (سال ۸۶)” و “آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود! (سال ۸۷)” پاسخ آمریکا و همپیمانش را میداد.
اگر به این سالها در نمودار نگاه کنید میبینید این همان زمانیست که ایران به سرعت در حال پیمودن مسیر هستهای شدن است و در این زمان هیچ چیز دکتر احمدی نژاد را از پیشرفت در این فناوری باز نمیدارد. در راهبرد دکتر احمدی نژاد، “پس از رسیدن به دانش کامل فناوری” میتوان به مذاکره نشست و یا دست برتر در مذاکرات حتی بخشهایی از آن را متوقف کرد. در سال ۸۹ (یکسال قبل از شروع تحریمهای فراقانونی آمریکا و همپیمانانش) بر اساس همین استراتژی شخص دکتر احمدی نژاد بیانیه سهجانبهای با برزیل و ترکیه (وارد کردن دو کشور مستقل و قدرتمند) را رقم زد تا هم هزینه نپذیرفتن طرح را برای همپیمانان آمریکا بالا ببرد (از طریق درگیر کردن برزیل و ترکیه) و هم از تنشهای {تحریمها} آینده جلوگیری کند. در عوض ایران تلاش برای دستیابی به غنیسازی ۲۰ درصد را متوقف میکرد و موضوع پرونده هستهای ایران مختومه میشد. متاسفانه این پیشنهاد در داخل و خارج مورد استقبال قرار نگرفت و پس از آن دوره دکتر سعید جلیلی در برنامه هستهای آغاز شد.
راهبرد سوم البته یک ویژگی دارد، و آن اینکه پوچ بودن “دوگانه مقاومت – سازش” را بر همگان آشکار میکند. در این دکترین سیاست ترکیبیست از هر دو عنصر، ولی هر کدام به نوبه خود؛ نه به بینمکی سعدآباد و ژنو، نه به شوری مذاکرات دکتر جلیلی./ احمد جلیلی
نکات پرس
نظرات