نوکيسگي فرهنگي و فرهنگ نوکيسگي؛

جولان “نوکیسه‌ها” در جامعه با برندهایی که بدجور روی اعصابند!

نوکیسه‌ها قشری هستند که از نظر درآمد به طبقه بالا و از نظر فرهنگی به طبقه پایین و حتی لمپن‎ها بسیار نزدیکند. لمپن‎های فرهنگی، علاقه بسیاری به خودنمایی، دیده شدن، عرض اندام و نوچه‌پروری دارند.

جولان “نوکیسه‌ها” در جامعه با برندهایی که بدجور روی اعصابند!

سرویس فرهنگی؛

«شما می‌خواهی کارگر داخلی را بیکار کنی، کارگر بیگانه را بهره‎مند و برخوردار کنی برای پُز دادن! جنس‎های دارای نشان خارجی را می‎آورند، یک عده پولدار هم ـ پولدار‎های نوکیسه تازه‎به‎دوران‎رسیده که متاسفانه در کشور کم نداریم ـ دنبال نشان‎های خارجی‎اند؛ به قول خودشان برند‎های خارجی. بنده از این کلمه «برند» هم خیلی بدم می‎آید. فروش کالای خارجی و مصرف کالای خارجی باید در جامعه به‎عنوان یک ضد‎ارزش شناخته بشود». (۱)

سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع کارگران به مناسبت هفته کارگر پیام صریحی بود. ایشان برای چندمین بار در سال‎های اخیر از مسئله ترویج بی‎حد برند‎های خارجی در کشور انتقاد کردند. مسئله‎ای که به‎نظر می‎رسد گیرنده برخی مسئولین علاقه‎ای به دریافتش ندارد.

 نوکیسگی چیست؟

نوکیسگی را ناصر فکوهی در کتاب پایگاه انسان‎شناسی و فرهنگ این‎گونه تعریف می‌کند: رسیدن به ثروت زیاد در یک نسل و با حرکت از موقعیتی بسیار پایین، و تمایل به هزینه کردن این ثروت بادآورده به‎ صورت‎‎هایی کاملا خودنمایانه.

نوکیسه‌ها قشری هستند که از نظر درآمد به طبقه بالا و از نظر فرهنگی به طبقه پایین و حتی لمپن‎ها بسیار نزدیکند. لمپن‎های فرهنگی، علاقه بسیاری به خودنمایی، دیده شدن، عرض اندام و نوچه‌پروری دارند.

 تولد طبقه جدید نوکیسه با ظهور دولت رانتی نفتی

این اصطلاحی است که بعد از جنگ همراه سیاست‎های دولت سازندگی و ادامه روند لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی در دوران اصلاحات به اوج رسید. تلاش‎های دولت نهم تا حدی روند رشدش را کند کرد، اما متاسفانه با عکس شدن ذهنیت حاکم بر دولت دهم دوباره شاهد رشد قارچی زندگی مبتنی بر برند‎های خارجی بودیم. در دوران اعتدال با حاکمیت تکنوکراسی اشرافی، عملا بزرگ‎ترین حامیان نوکیسگی به ارکان قدرت تکیه زدند تا جایی که الیاس نادران در برنامه زنده تلویزیونی با بیان اینکه چند وزیر دولت بین ۸۰۰ تا هزار میلیارد تومان ثروت دارند گفت: «آیا وزرا حاضر هستند دارایی‎هایشان را اعلام کنند؟ اگر خیر، پس چرا توقع انصراف مردم از دریافت یارانه و ارائه اطلاعات اقتصادی خود را دارند؟»

 نوکیسگی، رویگردانی از طبقه مبدا و نیل به بی‎طبقگی!

از آنجا که نوکیسه‎ها از طبقه اجتماعی مبدا به طبقه اجتماعی مقصد «پرتاپ» شده‎اند و این پرتاب ناگهانی بر اثر یک اتفاق یا استفاده از رانت و شرایط و التهابات اقتصادی رخ داده است، تفاوت فرهنگی بسیاری با طبقه مقصد دارند. برای همین جهت جبران این فاصله فرهنگی، به خودنمایی و به زبان دیگر عرض اندام روی می‎آورند!  آن‎ها منابع مالی جامعه را نه براساس لیاقت، که به‎خاطر زدوبند‎های مختلف به دست گرفته‎اند. به همین دلیل مورد نفرت بسیاری از اقشار جامعه هستند، هر چند که برخی از ایشان با استفاده از پول‎‎های بادآورده، به‌سادگی موفق به جذب افراد ضعیف‌النفس و محتاج به‎عنوان نوچه و ستایشگر خود می‎شوند!

روی‎آوری به لوکس‎نشینی و برندمحوری

گفته شد که طبقه‎‎ی نوکیسه عمدتا به‌دلیل جایگاه قبلی خود نوعی حس حقارت دارد. برای جبران این حقارت، نوکیسه‎ها مجبور به تظاهر هستند. خرید بی‎اندازه کالا‎‎های لوکس، ماشین‎‎های مدل بالا، لباس‎‎های مارک‌دار، نمایش میهمانی‎ها و خانه‎‎های گرانقیمت در بالای شهر و…، نمونه‎‎های بارز این قبیل تظاهر است. رفتار فرهنگی این طبقه، اغلب موجب تعارضات جدی در جامعه می‎شود. رعایت نکردن حقوق شهروندی و همسایگی، رعایت نکردن قوانین رانندگی، استفاده از عبارات رکیک در رویارویی با شهروندان و…، از نمونه بارز این تعارضات است.

در گذشته، بسیاری از اینکه سراغ برند و برندبازی بروند، کمی ترس داشتند. دلیل این ترس قیمت‎‎هایی بود که فروشگاه‎‎های خارجی را از دیگر فروشگاه‎ها جدا می‎کرد. اما در حال حاضر خیابان‎ها پر شده از فروشگاه‎‎هایی که نام برند‎های بزرگ و معروف دنیا را یدک می‎کشند. خریدار‎هایی به‌وجود آمدند که دیگر مثل سابق از قیمت‎ها نمی‎ترسند و حاضرند گرسنگی را تحمل کنند اما خرید مارک‌دار کنند.

این مسئله با واردات شدید کالا‎های لوکس، مبدل به یک اپیدمی شده است. نگاهی به آمار گمرک نشان می‎دهد با وجود انتقادات مسئولان دولت از دولت سابق بابت افزایش بی‎رویه واردات کالا‎های مصرفی غیرضروری، همان روند حتی با شدت بیشتری در برخی کالا‎ها ادامه دارد. به‎عنوان مثال در سال ۹۳ واردات عتیقه‎جات ۳۶۲ درصد، فرش ۳۹۲ درصد، آلات موسیقی ۷۷ درصد افزایش یافته است.

شبکه‎‎های اجتماعی جدید، رسانه رایگان فخرفروشی

با گسترش رسانه‎‎های جدید دو اتفاق مهم به وقوع پیوسته است؛ نخست ظهور نوکیسه‎‎های اقتصادی در قامت نوکیسگان فرهنگی است. منظور کسانی هستند که با جمله‎‎های کوتاه ۴۰ کلمه‌ای، به جرگه نوکیسگان فرهنگی پیوسته‎اند. در واقع همان پرتاب شدنی که در قبل به آن اشاره شد در اینجا نیز به وقوع پیوسته است. اینان به اندازه ۴۰ کلمه (دو سطر) درباره همه چیز می‎توانند حرف بزنند. از حقوق حیوانات گرفته تا موانع توسعه در ایران، از تفاوت طعم غذا‎های هندی با غذا‎های مکزیکی گرفته تا تفاوت سینمای فرهادی با کیارستمی! اتفاق دوم، آسان‎تر شدن به رخ کشیدن است. قبل از رسانه‎‎های جدید، فقط با مجاورت فیزیکی، امکان ارسال پیام به دیگران با کالا‎های مصرفی وجود داشت. فرد باید سوار بر اتومبیل لوکس خود می‌شد و در فضا‎های عمومی یا محیط‎‎های خانوادگی، داشته‌هایش را به رخ می‎کشید. رسانه‎‎های جدید این امکان را به‎وجود آورده‎اند که فرد نوکیسه بدون مجاورت فیزیکی، امکان به رخ کشیدن داشته باشد. رسانه‎‎های جدید اعتماد به نفس بیشتری هم به نوکیسگان داده‎اند. آن‎ها می‎توانند علاوه بر سرمایه اقتصادی‌شان، سرمایه فرهنگی نصف و نیمه‎ای را که با عجله در حال کسب آن هستند به رخ بکشند؛ آنچه که در مطالعات رسانه‎‎های جدید به «ببین! من هم اینجا هستم» معروف است. فرد عکسی تهیه کرده و فورا برای دیگران ارسال می‎کند؛ عکس‎‎هایی از کافه‎ها، سفر‎های خارجی، کوه، نمایشگاه، کتابفروشی و عکس‌هایی در کنار هنرمندان. حتی گرفتن عکس موقع ورق زدن یک کتاب (احتمالا فقط ورق زدن) در مبل راحتی و ارسال به دیگران!

اگر ما بخواهیم با پدیده تفاخر به استفاده از کالای خارجی مبارزه کنیم و آن را تغییر بدهیم، نباید مستقیما به‎سراغ خود این مسئله برویم، بلکه باید به‎سراغ ریشه‎‎ها برویم. اگر نظام ارزشی یک جامعه بر مبنای اسلام و بر مبنای «هر کس باتقواتر باشد، نزد خداوند گرامی‎تر است» شکل گرفته باشد، آن وقت فخرفروشی به داشتن یا استفاده از کالای خارجی، یک وصله نچسب است

منبع: پنجره

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه