دکتر رضا سیمبر
یادداشت

لزوم جایگزینی رویکرد اقتصاد مقاومتی به جای دیپلماسی التماسی

عضو هیات علمی دانشگاه گیلان گفت: راه برون رفت از بن بست فعلی، تاکید بر اتخاذ رویکرد دیپلماسی خواهشمندانه نیست، بلکه در مقابل با تکیه بر پارامترهای باقیمانده قدرتی در انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی باید طرف مقابل را با اتخاد دیپلماسی فعال و حتی تهاجمی به چالش کشاند.

لزوم جایگزینی رویکرد اقتصاد مقاومتی به جای دیپلماسی التماسی

به گزارش ۸دی، دکتر رضا سیمبر در یادداشتی نوشت:

مقدمه

چالش اصلی که اکنون در دوران پسا برجام برای کشور ما به وجود آمده و اکنون به یکی از دغدغه های مردم و حکومت تبدیل شده است، این است که به نظر می رسد طرف های مذاکرات دیپلماتیک ما در قضیه برجام به انجام تعهدات خود پای بند نیستند.  ایده نوشتار حاضر این است که لازم است دولت یازدهم به جای اصرار بر این نوع از دیپلماسی که در آن بوی خواهش از طرف مقابل می آید و تلویحا یا تصریحا در آن تاکید می شود که لطفا بیایید به تعهدات خود جامه عمل بپوشانید، رویکرد خود را به اقتصاد درونزا معطوف کند.

به عبارت دیگر نام دیپلماسی بالا را می توان دیپلماسی خواهشمندانه گذاشت که بیشتر جنبه ایزوله ای، ناتوانی و دفاعی دارد و بعید است که باتوجه به سوابق حریفان ما در عرصه سیاست بین الملل جواب بدهد.  بنابر این شایسته است که به سمت یک دیپلماسی فعال و استفاده از پارامترهای قدرتی خود و آن هم به شکل تهاجمی باشیم و درعین حال دولت محترم مدبرانه به اتخاذ رویکردهای عملی در خصوص اقتصاد مقاومتی بپردازد که از نوع اقتصاد درونزا می باشد.

ملزومات تحلیلی موضوع

موضوع بالا با چند مولفه آمیخته شده است که توضیح آن ها برای شفاف سازی رویکرد دیپلماسی فعال آمیخته با رویکرد اقدام عملی در تحقق اقتصاد مقاومتی حایز اهمیت می باشد:

اول، اینکه متاسفانه علیرغم تلاش های انجام شده توسط دلسوزان و لابی های داخلی برای اینکه سند برجام به یک سند یک دست حقوقی مستحکم با ضمانت های روشن بین المللی باشد، اما متاسفانه روند سریع تصویب آن در مجلس وقت و اصرار دولت برای اخذ سرعت در حصول به تایید ملی داخلی، باعث شده است که اکنون سند برجام بیشتر یک بیانیه سیاسی باشد تا یک سند واجب الرعایه بین المللی، و این در حالی است که شورای حل اختلاف پیش بینی شده در آن نیز به گونه ای است که هر گونه شکایت یا تقاضای بررسی توسط ایران، نهایتا به ضرر ما و صدور رای علیه ما منجر خواهد شد، چون بافت تصمیم گیرنده آن نهایتا به شکل قدرتی به نفع گروه پنج به اضافه یک است.

دوم، در این جا، باید به یک نکته کلیدی و البته تاسف بار در مذاکرات فعلی تیم دیپلماسی ما اشاره شود.  هر روزه شاهد هستیم، جناب سیف و جناب دکتر ظریف مذاکراتی را به ویژه با آمریکایی ها انجام می دهند تا آن ها وادار به انجام تعهداتی شوند که باید آن ها را چند ماه پیش انجام می دادند و این امر نشان دهنده یک نوع از دیپلماسی انزوایی و تدافعی است.  یعنی عملا خواهش و اصرار مبنی بر این که لطفا نسبت به آن چه که متعهد شده بودید، متعهد باشید و تعهدات خود را انجام دهید که مهم ترین آن ها اکنون انجام سوئیفت های بانکی می باشد.

سوم، اینکه ما تاکنون تعهدات خود را صادقانه انجام داده ایم و عملا صدها قدم از نقطه شروع مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم به عقب گام برداشته ایم.  به عبارت دیگر، بسیاری از امتیازات نقد را که می توانست، پارامترهای قدرتی ما پای میز مذاکره در زمان فعلی باشد را به حریف واگذار کرده ایم.  بیش از دوازده هزار سانتریفیوژ را سخاوتمندانه از گردونه غنی سازی خارج کرده ایم، اراک را بتون کردیم به نحوی که فرآیند غنی سازی در آن قابل احیا و برگشت نمی باشد و توسعه غنی سازی را در فردو با توقفی سنگین مواجه ساخته ایم.  و دردناکتر اینکه نه هزار و هفت صد کیلو گرم از ده هزار کیلو گرم اورانیوم غنی شده زیر پنج در صد را که طی ده سال با سخت کوشی دانشمندان عزیز هسته ای ما حاصل شده بود از کشور خارج کرده ایم و حتی آن ها را به خود آمریکایی ها واگذار کرده ایم.

چهارم، این که اگر حریف را تهدید کنیم که نقض تعهدات منجر خواهد شد که ما نیز امتیازات داده شده را پس بگیریم، بیشتر یک بلوف سیاسی است، چرا که بسیاری از آن چه را که اکنون تیم مذاکره کننده ما واگذار کرده است، قابل بازگشت نیست و یا به آسانی قابل احیا نخواهد بود.  ما نیازمند صرف میلیاردها دلار پول و زمان هستیم تا بتوانیم به شرایط سال نود و چهار یعنی سال توافق هسته ای برگردیم.

پنجم، برتری تاسف بار سیاست بین الملل بر حقوق بین الملل در نظام جهانی است.  به عبارت دیگر باید توجه داشته باشیم که نظام وستفالی ضمن به رسمیت شناختن حاکمیت دولت ها، یک ساختار قدرتی را به رسمیت می شناسد و علیرغم شکل گیری کنوانسیون های حقوق بین الملل که تحت عنوان رژیم های بین المللی عمل می نمایند، اما عملا دنیا، دنیای سیاست بین الملل و نه حقوق بین الملل می باشد.  این گزاره را به این خاطر گوشزد می نماییم که بدانیم در مباحث برجام نمی توان به حقوق بین الملل اعتماد چندانی داشت.  اگر چه اعتماد به حقوق و نهادهای بین الملل عمدتا یک گرایش لیبرالیستی در رهیافت های بین الملل است و نگرش تیم مذاکره کننده ما هم بر همین مبنا قرار داشته است، اما باید توجه داشته باشیم که توانایی حقوق بین الملل در عرصه نظام بین الملل بسیار اندک است.  و نتیجه گیری مهم اینکه بنا بر قول آیه شریفه: و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه باید حرکت کرد و هرچه می توانیم باید که در مقابل خصم اسلام و ایران، پارامترهای قدرتی خود را ارتقا دهیم.

ششم، چالش گفتمانی انقلاب اسلامی ایران برای دنیای غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا می باشد.  به عبارت دیگر در هر سطح تحلیلی از قضایای برجام و پسا برجام، نکته یا متغیر مستقل، برای تحلیل متغیرهای وابسته در رفتار های آمریکایی، گفتمان انقلاب اسلامی می باشد. سیاست جنگ ورزی و خصومت، کودتاگری و توطئه و همچنین تحریم و فشار به خاطر داشتن توان علمی یا هسته ای یا موشکی ایران نیست.  در هر تحلیلی در خصوص بار شدن متغیرهای وابسته در رفتار آمریکایی ها، باید تاکید داشته باشیم که متغیر مستقل دائما گفتمان انقلاب اسلامی است که دنیای غرب نسبت به آن حساس می باشد.  عدالت ورزی، نگرش انتقادی مسالمت آمیز ایران در باره اجماع واشنگتن و نظام برتن وودز و وال استریت، حمایت از محور مقاومت علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی و سایر مولفه های معرفتی و هستی شناختی و انسانی اسلامی که در این گفتمان بی بدیل جهانی وجود دارد، منبع خصومت ورزی علیه ایران است.  برای همین است که رهبر انقلاب اسلامی فرمودند به مذاکرات خوش بین نیستند و آن ها هر روز با زیاده خواهی موضوعات جدیدی را مطالبه خواهند نمود.

هفتم، گره زدن حل مشکلات معیشتی مردم و اقتصاد، تجارت و بازرگانی به موضوع برجام توسط دولت یازدهم، متاسفانه متاسفانه، رویکرد صحیحی نبوده است.  این که دولت محترم طی سه سال گذشته، قریب به اتفاق تلاش های خود را به مذاکرات هسته ای تخصیص داد تا به آن حد که دولت تقریبا در حجم وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی ما خلاصه شده بود، برای دولت هزینه های زیادی را در افکار عمومی به وجود آورده است. کم توجهی دولت به سایر مشکلات و چالشهای موجود به ویژه چالشهای معیشتی و اقتصادی و پولی ترجمان کارنامه ای دولت محترم در این چند ساله می باشد.  نتیجه این رویکرد ایجاد رکود سنگین اقتصادی، افزایش چند برابری نقدینگی، و ضربه خوردن امر تولید ملی می باشد.

هشتم،  لزوم کنار گذاشتن دیپلماسی خواهشمندانه و اتخاذ رویکرد دیپلماسی فعال و حتی تهاجمی و بازدارنده می باشد.  حتی اگر برجام را یک بیانیه سیاسی بدانیم نیز در آن آمده بود و مقرر شده بود که اگر هر یک از طرفین توافق هسته ای تعهدات خود را زیر پا گذاشتند، طرف متقابل نیز بر اساس قاعده پروتکل در حقوق بین الملل بتواند اقدامات انجام شده را باز پس بگیرد و از ادامه همکاری امتناع ورزد.  بنا بر این اصل حقوق و عرف دیپلماتیک علی الاصول هر موافقت بین المللی تنها زمانی می تواند استمرار داشته باشد که طرفهای آن به انجام تعهدات در آن پای بند باشند. پس اکنون نوبت ایران است که در آن دستگاه دیپلماسی ما با کنار گذاشتن دیپلماسی خواهش و مماشات، از ادامه همکاری در اجرای تعهداتی که بر عهده گرفته بود را متوقف نماید و یا حداقل تهدید کند که در زمان مشخصی این کار را خواهد کرد.  باید توجه داشته باشیم که اگر دستگاه دیپلماسی ما این کار ها را نکند صبر مردم نیز حد و اندازه خواهد داشت و بعدا متاسفانه احتمال بروز رفتارهای غیر دیپلماتیک در سطح اجتماعی به وجود خواهد آمد.  به عنوان نمونه می توان به عملکرد دستگاه دیپلماسی ما در خصوص اقدامات وقیحانه دولت عربستان سعودی اشاره نمود که متاسفانه نهایتا مماشات دیپلماتیک به اتخاذ اقدامات اجتماعی منجر شد که نتایج آن غیر قابل کنترل شده بود.  توقع مردم این است که این اقدامات با حفظ اقتدار و عزت ایرانی و اسلامی توسط دولت اتخاذ گردد.

نهم، اشتباه بودن رویکرد تعامل گرایی یا نزدیکی با آمریکا برای لغو تحریم ها و تحقق توسعه گرایی با جذب سرمایه گزاری خارجی می باشد.  دولت محترم با چشمداشت این موضوع به سرعت و شتاب از اصول سنتی انقلاب اسلامی ایران عبور کرد و بدون اخذ تضمین های لازم از طرف های آمریکایی و اروپایی، موضوع برجام را اجرایی نمود.  اما باید در تحلیل موضوع دقت داشته باشیم که طرف آمریکایی به خصوص به دلیل پیش رو بودن انتخابات آبان ماه، نه می خواهد و نه می تواند تحریم ها را لغو کند.  خوب است توجه داشته باشیم دقیقا به همین دلیل است که اجرای تعهدات طرف های غربی عملا به دولت منتخب آینده آمریکا محول خواهد شد و این در حالی است که برنامه برجام های دو و سه و چهار از زیاده خواهی های آینده آمریکا خواهد بود که شرایط را برای دولت یازدهم به شدت سخت و پر چالش و پیچیده تر خواهد نمود.

فرجام سخن

همان طور که در مقدمه این نوشتار اشاره شد، راه برون رفت از بن بست فعلی، تاکید بر اتخاذ رویکرد دیپلماسی خواهشمندانه نیست، بلکه در مقابل با تکیه بر پارامترهای باقیمانده قدرتی در انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی باید طرف مقابل را با اتخاد دیپلماسی فعال و حتی تهاجمی به چالش کشاند.

راه برون رفت همان خطوط اصلی اقتصاد مقاومتی است که باید جنبه عملیاتی پیدا کند.  دولت یازدهم باید تلاش کند در فرصت باقی مانده از عمر خود به ازدیاد ثروت ملی و تکثیر تولید بپردازد و همتی جدی در تحقق عدالت اجتماعی داشته باشد که یکی از اصول بدیهی انقلاب اسلامی ایران بوده است.  علیه تبعیض ها در مظاهر گوناگون اقدامات محکم و موثری داشته باشد.  جلوی واردات کالاهای لوکس را بگیرد که اخیرا نیز رهبر انقلاب اسلامی نیز در فرمایشات خود بر آن تاکید داشته اند.

باید توجه داشته باشیم که فساد اقتصادی به هیچ وجه من الوجوه در شرایط پارادیمی اقتصاد مقاومتی قابل تحمل نیست.  و البته این کاری است که باید مشترک توسط دولت، مجلس و قوه قضائیه انجام شود.  تحقق اقتصاد مقاومتی، اندیشمندان و اقتصاد دانان و برنامه ریزان متعهد، شجاع و معتقد می خواهد، که در این راستا از همه توانایی های انسانی متعهد بدون در نظر گرفتن تعلقات جناحی باید که استفاده شود.

ورود کالاهایی که مشابه ایرانی دارند باید مطلقا ممنوع گردد تا تولید داخلی تقویت شود و هر چه بهتر برنامه ریزی شود تا کمیت و کیفیت کالاهای داخلی جهت رضایت مندی مردم ارتقا یابد. به تولید و صادرات انرژی باید به شکل یک راهبرد اصلی نگریست ولی در کنار آن راه نجات ما استفاده از تولیدات دانش بنیان است که نیازمند اقدامات عملی و موثر در جهت بهبود شاخص های فضای کسب و کار می باشد.

جلوگیری از رانت اطلاعاتی در بازارهای مالی و نظارت جدی بر بازارهای مختلف، ایجاد انگیره در کارگران با ارتقای رفاه آن ها، کاهش تصدی گری دولت، اجرای سیاست های ارزی شفاف و با ثبات، طراحی یک نظام کارآمد مالیاتی و کاهش بدهی دولت به بانک مرکزی و سیستم بانکی از دیگر راهکارهای مهم و حیاتی اقتصاد مقاومتی می باشد.

و نهایت اینکه دولت محترم با استناد به تجارب گران قدر انقلاب اسلامی باید این موضوع را آویزه گوش خود قرار دهد که با تکیه به گفتمان این انقلاب و اتخاذ اقدامات محکم و انقلابی، آمریکا و متحدان آن هرگز نمی توانند این انقلاب گرانبها را منزوی کرده یا به شکست بکشانند.

دکتر رضا سیمبر

استاد تمام گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه گیلان

 

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه