پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
رضی با همه بی مهریها به نام وطنش می اندیشد
خیز بلند ملی پوش گیلانی برای قهرمانی در پارالمپیک ۲۰۱۶/نمی گذارم حاشیه ها مرا از هدفم دور کند
سامان رضی جوان لنگرودی است که علیرغم نقص عضو ولی عزم بلندی را از خود نشان داد و چند سالی است که در عرصه جهانی بیش از ۱۵ مدال رنگارنگ را در وزنهبرداری جانبازان و معلولین کسب کرده است.
به گزارش ۸دی، به نقل از لنگرخبر، کم نیستند جوانانی که علیرغم نقص عضو بودن و یا جانبازی عزمی راسخ برای دستیابی به قلههای آرزوها دارند که البته به آنهم دست مییابند.
سامان رضی جوان لنگرودی است که علیرغم نقص عضو ولی عزم بلندی را از خود نشان داد و چند سالی است که در عرصه جهانی بیش از ۱۵ مدال رنگارنگ را در وزنهبرداری جانبازان و معلولین کسب کرده است.
ساعاتی مهمان این جوان لنگرودی بودیم و پای صحبتهای او نشستیم.
لنگرخبر : علیرغم اینکه معرف مردم هستید لطفاً بار دیگر خود را معرفی کنید.
سامان رضی هستم متولد ۱۳۶۵ در لنگرود و کارشناس رشته کامپیوتر
لنگرخبر : از زمان آغاز ورزش خود بگویید.
از همان دوران کودکی ورزش میکردم و در نوجوانی به باشگاه پرورش اندام رفتم ولی به دلیل تصادفی که داشتم و ماجرایی که پیش آمد کار در ورزش را در رشته وزنهبرداری در پیش گرفتم که هماکنون نیز عضو تیم ملی بزرگسالان وزنهبرداری جانبازان و معلولین هستم.
لنگرخبر : ماجرای انتخاب رشته چگونه بود ؟
در سال ۱۳۸۶ با موتور بودم که تصادفی شدید داشتم و از ناحیه پا بهشدت آسیب دیدم، مدتی تحت درمان بودم و بعد از بهبود شرایط بدنی مجدد پرورش اندام رو انجام میدادم، یک روز مسابقات پارالمپیک ۲۰۰۸ رو نگاه میکردم که بعد از وزنه زدنهای وزنهبردارهای تیم ملی، عاشق این رشته ورزشی شدم و مسیر خودم رو بهسوی حرفهای شدن سوق دادم.
علیرغم عدم وجود مربی و مکان تمرین و ابزار ورزشی مناسب همچنان باعلاقه تمرینات را انجام میدادم.
بهواسطه یکی از دوستان پدرم شماره هیئت وزنهبرداری گیلان را گرفتیم و حضوری مراجعه کردم و زمان آغاز فعالیت من در وزنه برداری رسما شروع شد.
در ۱۸ سالگی تصادف کردم و تا حدود ۲۳ سالگی به دلیل اینکه مسیر اصلی ورزش و تمرینات حرفه ای را نمی دانستم بهترین زمان های ورزشی را از دست دادم.
شادروان فکور در رشت بسیار دستگیر و کمکم بود و عمر ورزشی خودم رو مدیون شادروان فکور هستم.
وضعیت مالی خوبی نداشتیم و می بایست برای تمرین و حضور در باشگاه سعدی رشت هر روز به رشت می رفتم، تمام مشقت ها را به دلیل علاقه ای که داشتم به جان خریدم و یک لحظه از تمرین غافل نشدم.
در سال ۱۳۸۷ در مسابقات جوانان وزنه برداری جانبازان و معلولین کشوری که در جمکران برگزار شد شرکت کردم و توانستم طلا بگیرم و رکورد ۸۸ کیلو رو نیز ۵ کیلو ارتقا دادم و مسیر برای ورزش حرفه ای و شرکت در مسابقات بزرگ و شرکت برای انتخابی تیم ملی را در برای خود برنامه ریزی کردم.
لنگرخبر : پس مدال طلا مسابقات جوانان کشوری سکوی پرتاب شما هم شد؟
بله، به واسطه درخشش در این مسابقات برای انتخابی تیم ملی در سال ۱۳۸۸ انتخاب شدم ولی باز هم به دلیل آسیب دیدگی از تیم ملی خط خوردم.
در سال ۲۰۰۹ نیز آماده اعزام به مسابقات جهانی آیواز در هند بودیم که به دلیل شیوع آنفولانزای مرغی در جهان، کلا اعزام تیم ملی به هند کنسل شد.
در سال ۱۳۸۹ به تیم ملی دعوت شدم ولی به دلیل مصدومیت از تیم ملی خط خوردم.
در سال ۱۳۹۲ برای مسابقات آسیایی ۲۰۱۳ در مالزی باز هم نقره گرفتم، این اولین مسابقه برون مرزی من بود، ولی توانستم با عضله پاره شده مقام دوم رو کسب کنم.
در سال ۱۳۹۳ باز هم برای انتخابی تیم ملی انتخاب شدم ولی باز هم به دلیل مصدومیت خط خوردم.
در انتخابی تیم ملی که در رشت برگزار شد اول شدم و در مسابقات اینچئون تنها نماینده گیلانی بودم که در رشته های انفرادی مدال کسب کنم که در این مسابقات هم نقره گرفتم.
وزن بازیهای اینچئون خیلی بالا بود و برای من بسیار خاطره انگیز بود.
لنگرخبر : ظاهرا همیشه شانس با شما یار نبود؟
متاسفانه بله، در بعضی اوقات بدشانسی بدی می آوردم، مثلا برای کسب سهمیه المپیک که در سال ۲۰۱۵ در قزاقزستان برگزار شدم مریض بودم ولی چهارم شدم ولی سهمیه برای ایران رو توانستم کسب کنم.
در مسابقات جهانی امارات که در سال گذشته انجام شد نیز باز هم دوم شدم.
لنگرخبر : شما در چند سال اخیر برای کشور و به خصوص شهرستان لنگرود مدال های خوبی رو کسب کردید، آیا از حمایتی هم برخوردار هستید؟
خیر، هیچ حمایتی از سوی متولیان ورزش و مسئولین شهرستانی نشدم، تنها حامیان و مشوقان من پدرو مادر و خواهرم و دوستان نزدیکم هستند، علی رغم اینکه پرونده من در بهزیستی لنگرود است ولی رئیس این اداره اصلا من را نمی شناسد حمایت ها سرجای خود، از سوی اداره ورزش و جوانان لنگرود هم جز ابلاغ و اطلاع دعوت نامه فدراسیون وزنه برداری به من، کار دیگری ندیدم.
خیلی از ورزشکاران در همین لنگرود و شهرهای دیگر که افتخارات استانی هم ندارند مورد حمایت هستند ولی برای مدال آوران المپیکی خبری نیست.
من نماینده شهرم را در راه پله اداره بهداشت می بینم، سال گذشته نامه ای را در راه پله اداره بهداشت به نماینده دادم و صحبتی هم انجام شد و آب پاکی را روی دستم ریخت که در خصوص اشتغال کاری نمی توان انجام داد ولی می توان مزایایی رو گرفت، درخواست مزایا کردم و پیگیر آن شدم ولی کلا کسی از دفتر نماینده لنگرود جواب تلفن من را هم نداد.
به دوستانم گفته بودم که چون فامیل و دوست کسی نیستم و به کسی باجی نمی دهم به همین دلیل کاری برای من نیست ولی اصلا دنبال این جور کارها نیستم و چون آقایان وعده می دهند من هم برای اینکه چیزی حداقل بر خودشان ثابت شود دنبال آن را می گیرم.
طبق قانون کسانی که در المپیک مدال بگیرند شغل دولتی به ان ها داده می شود، ترس این است که فدراسیون به واسطه قانونی کاری برای من و امثال من انجام دهند ولی برخی آقایان منتشان را بر سر من بگذارند.(باخنده)
لنگرخبر : هزینه های تمرین رو چه کسی تامین می کند؟
تمام هزینه های آماده سازی، تمرین و مکمل ها رو خودم تهیه می کنم.
سامان رضی دست خودش را پیش کسی دراز نکرده و نمی کند و چون خدا می خواهد کمک هم می کند من هم تمام تلاش خود را انجام می دهم خانواده و دوستان هم در کنارم هستند.
لنگرخبر : فدراسیون کمکی نمی کند؟
فدراسیون در این خصوص مسئولیتی ندارد و فقط هزینه های اردوهای تیم ملی و سفرها و … را فراهم می کند.
لنگرخبر : اینکه از حمایت مسئولین شهرستان برخوردار نیستید ناراحت نیستید؟
به هیچ وجه، قبلا عرض کردم که سامان رضی دست خودش را پیش کسی دراز نکرده و نمی کند و فقط به خداوند توکل می کند، حاشیه ورزشکار رو از اصل کار قهرمانی دور می کند و رفتارهای اطراف برایم اهمیت چندانی ندارد، همین که خانواده و دوستان خوبی دارم که حمایت و روحیه ام می دهند برایم کافی است.
لنگرخبر : کجا تمرین می کنید؟
کلا دهه شصتی ها به سختی عادت دارن، در زمان دولت سابق نامه ای از دکتر احمدی نژاد داشتم که توانستن در سال ۱۳۸۹ باشگاهی رو تاسیس کنم، هدف من هم این بود که برای تمرین های خود مکانی رو داشته باشم و در کنار آن بستری رو برای دیگر دوستانم فراهم کنم.
به فکر مادیات نیستم و دوست دارم تجربیات خودم را در اختیار جوان تر ها قرار دهم،سعی کردم قهرمان پروری را ترویج دهم.
کارهای من را بر اساس اعتقاد انجام میدهم، بعضا دیگر افراد معلول را به باشگاه دعوت می کنم و آنان را ترغیب به ورزش می کنم.
از زمان اغاز به کار باشگاه در مسابقاتی که در استان شرکت می کنیم همواره جزو رده های اول تا سوم در رشته های پرس سینه هستیم و در سال های اتی ان شاالله قهرمان های خوبی از این باشگاه به مردم و ورزش کشور معرفی خواهند شد.
معمولا نگاه افراد عادی به معلولان از روی ترحم است ولی معلولان نشان دادند که بعضا عزمشان از افراد عادی هم بیشتر است.
لنگرخبر : حدود ۱۰۰ روز دیگر پارالمپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیرو برزیل برگزار می شود، آمادگی شما در حدی است؟
در حال حاضر تمام تمرکزم را برای مسابقات جهانی پاراالمپیک ۲۰۱۶ برزیل گذاشتم و برای آن برنامه ریزی کردم، تلاش می کنم با آمادگی صد در صد به مسابقات بروم و با کمک خدا و ائمه و تلاشی که باید انجام دهم بتوانم به مدال طلا دست یابم، تدارک فدراسیون برای مسابقات خوب است ولی طبیعتا کارهای شهرستانی در روحیه ورزشکار نیز اهمیت دارد.
روی یکی از دیوارهای اتاقم کاغذ بزرگی را چسباندهام و روی آن نوشتم پارالمپیک ۲۰۱۶ ریو، این کار را برای این انجام دادهام که همواره هدف بزرگم پیش روی چشمانم قرار داشته باشد و لحظهای از آن غافل نشوم.
لنگرخبر : حرف آخر شما ؟
از پدر،مادر و خواهرم و دوستان عزیزم به خاطر همراهی و حمایت هایشان تشکر می کنم، از کسی توقع ندارم ولی خوب است که کسی هم وعده های توخالی ندهد.
تمام تلاش خودم رو هم در مسابقات جهانی ریو انجام می دهم تا بتوانم بار دیگر پرچم کشور ایران برافراشته شود و افتخاری دیگر برای ورزش ایران و شهرستانم لنگرود نوشته شود.
نظرات