پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
سیدمجتبی میرحسینی
دلنوشته ای برای مدافعان حرم
تو اسماعیل، برگزیده ی خدایی/ آری برای ابراهیمی شدن باید از اسماعیل دل برید …
آری برای ابراهیمی شدن باید از اسماعیل، دل برید. چه کسی است که نداند مدافعان حرم نیز همچون دیگر جوانان این مرز وبوم سرشار از زندگی،آرزوها و دلخوشی های دنیایند، اما باز چه کسی است که نداند مدافعان حرم از همه این دلبستگی های ظاهری دنیا بریدند، دنیای پر از زرق و برقی که دل هر انسانی را می لرزاند و او را زمین گیر می کند.
این خاطره را یکی از دوستان شهید محمود رضا بیضایی مدافع حرم نقل میکرد. می گفت: شهید بیضایی دختر دو ساله اش را بسیار دوست می داشت. به من گفت که بعضی وقتها در تیررس تکفیریها گیر می افتیم و گاهی مجبور شدهام که این مسیر را بدوم. مثلا از پشت یک دیوار تا دیوار دیگر ؛ میگفت: در آن مسافت چند متری کوثر میآید جلوی چشمانم. اینها را میگفت تا به من بفهماند که اینجوری و با وابستگیها مثل وابستگی به فرزند نمیشود شهید شد. بعد از چند باری که رفت، آخرین بار اما به من گفت: فلانی این بار از کوثر دل بریدم. و رفت و شهید شد!
آری برای ابراهیمی شدن باید از اسماعیل، دل برید. چه کسیست که نداند مدافعان حرم نیز همچون دیگر جوانان این مرز وبوم سرشار از زندگی،آرزوها و دلخوشی های دنیایند، اما باز چه کسی است که نداند مدافعان حرم از همه این دلبستگی های ظاهری دنیا بریدند، دنیای پر از زرق و برقی که دل هر انسانی را می لرزاند و او را زمین گیر می کند …آری از حضیض هم می توان عزیز شد! و در حریم حرم عشق جا گرفت.
حمید شیرمحمدی جانبازی که به تازگی از خان طومان سوریه باز گشته در خاطرات خود می گوید: لحظهای که تیر خورده بودم و میدویدم تا به نیروهای خودی برسم، یک لحظه دخترم در نظرم آمد. همان جا بود که فهمیدم، هنوز رشتههای وصل من به این دنیا قطع نشده. اگر دخترم در ذهنم نیامده بود، شاید من هم بالاخره با آن همه تیر و ترکش شهید میشدم.
او در ادامه می گوید:من و امثال من، هم از آن ور خوردیم، هم از این ور. از همه بدتر، الان در خیابان که رد میشویم، بعضیها میگویند چقدر گرفتید؟! چقدر به حسابتان ریختهاند؟! خدا میداند. من واقعا احتیاج به پول ندارم. ماشین زیر پایم بیامو کروک است..
آری! تو جانت را مقابل شقی ترین، خون خوارترین و خبیث ترین دشمنان انسانیت گذاشتی و افسوس که عده ای همین اندازه هم از فهم و درک عاجزند و تو را به تهمت پول می نوازند! تو حرم را از لوث وجود حرامیان پاک کردی. اصلا اسلام و حرم و اهل بیت به کنار، تو برابر کسانی می جنگی که نام انسان را به سرقت بردند. بوزینگانی که کودک۶ ساله اعدام می کنند! به دختران و زنان تجاوز می کنند! مردان جوان بی گناه را، جلوی دیده گان مادران و همسران سر می برند!
تو در خان طومان امنیت ما را بیمه کردی اما تومان چند صد میلیونیش را مدیران بیمه مرکزی می گیرند! تو سایه جنگ را از سر کشور برداشتی! اما پزش را دولتی ها با برجام می دهند! همان برجامی که در تحقق شعارهای خود درجا می زند.! تو اصلا اسماعیل برگزیده خدایی! شهادت تو مبدا تاریخ عشق است. معیار زندگی است. تاریخ با خون تو آغاز می شود. تو کلاس فشرده تاریخی! و مگر نه اینکه تاریخ درس زندگی است..! حیرانی ما را با تو پایانی نیست ای شهید…
نظرات