سرویس فرهنگی ۸دی؛

چند سالی است که سینمای ایران از مرحله پوست اندازی در تولید آثار در گذار بوده و متولیان سینما و تلویزیون متوجه اهمیت رسانه ای فیلم و تصویرهای متحرک شده اند و نگاه و سازکار خود را در روند تحولات آن تغییر داده اند.

تولید فیلم تنها مختص به کار هنری و سرگرمی نیست بلکه ارتباط تنگاتنگی میان این رسانه قدرتمند با اقتصاد، فرهنگ و سیاست است که مقام آن را بالا می برد.

اگر بنا باشد اخلاق در جامعه رعایت شود و یا الگوی مصرف به عنوان یک شاخصه اقتصادی در جامعه مورد توجه قرار گیرد ، با آثاری در قالب فیلم و مستند این انتقال مفاهیم بسیار سریعتر از کتاب و سایر رسانه ها اثرگذار تر و نتیجه بخش تر خواهد بود.

به عنوان مثال در امریکا اگر بخواهند سیاست های استعماری خود را در جامعه ای لحاظ کنند قبل از آن از کمپانی های فیلم سازی خود می خواهند که با ساختن آثار گوناگون ذهنیت مردم را آماده کنند همانطور که قبل از واقعه ۱۱ سپتامبر با تولید آثار متفاوت به مانند ” پل هارلبر” زمینه فرهنگی و ذهنی دشمن سازی در جامعه امریکا را فرآهم نمودند.

حال که در ایران صدور پیام ها ی ارزشی اسلامی نیز می تواند در این قالب گنجانده شود؛ البته جای خوشحالی دارد که به مانند روند سرمایه گذاری ها در ورزش که از سطوح پایه انجام می پذیرد ؛ چند سالی است که اهمیت نهادن به فیلم کوتاه و مستند در سینمای ایران نیز جای تازه ای را برای خودش باز نموده است.

مسئله فیلم کوتاه به معنی تراوش استعدادها و ایده های جوان برای سرهم آوردن تصاویر متحرک که مقدمه ای برای آثار بلند و جدی تر آنان می شود.

لازم به ذکر است که به همان اندازه ای اگر اثر مثبت در فیلم را می بینیم ، نباید اثرات منفی آن را نیز از قلم انداخت. اثرات منفی بعضی از فیلم ها که از ذهن های شبه روشنفکرانه ای متبلور می شود که فیلم را خواستگاه خلقیات خویش دانسته که بیشتر تحت تاثیر همان اثر استعماری و ذهنی غربی و مرعوب آموزه ها و چراغ راه های غیر ارزشی آنان هستند و به فیلم فقط به عنوان یک هنر جذاب می نگرند و واجد پیام ارزشی نمی دانند که متاسفانه در نوع هنرمندان جوان به مانند هنرمندان پیشکسوت ، کم نیستند.

پس در کنار اهمیت شماردن به جایگاه فیلم ، لازم است که فیلم ارزشی را نیز مهمتر و با اهمیت تر بدانیم چون اگر بنا باشد در این برهه حساس از زمان گره ای را باز کنیم مسلما به توسط پیام هایی است که از رسانه ارزشی ساطع می گردد نه صرفا تصاویر هنری که واجد پیام نیستد.

یکی از نکات حائز اهمیت در این موضوع کشف استعدادهای برتر و جوان در این عرصه می باشد که لازمه آن در سه گزینه تقریبا به صورت مفید خلاصه می شود: ۱.فراهم نمودن شرایط مادی ۲. امکان ارتباط با فیلمسازان کشوری ۳. به کارگیری پی در پی از استعدادها

اگر استان تهران را که مرکز کشور است فاکتور بگیریم ، این روند در استان گیلان به کندی پیش می رود به طوریکه مدت زیادی است که استانهای دیگر به مانند یزد، اصفهان و مشهد نسبت به گیلان در وضعیت بهتری قرار دارند و در استان گیلان تقریبا همه چیز در یک خواب زمستانی بلند مدت قرار دارد.

فیلمسازان ارزشی استان شرایط سخت مالی را برای تولید آثار خود سپری می کنند در حالیکه نهاد و سازمان های ارزشی کم نبوده و فقط نظاره گر این روند هستند.

حتی جلسات نقد و بررسی فیلم به همراه عوامل و سازندگان و یا برگزاری نشست ها و کارگاه های آموزشی با حضور اساتید برتر کشور و یا میزبانی جشنواره های مطرح کشوری که می تواند هماهنگی همه آنها برای اداره فرهنگ و ارشاد گیلان به مانند آب خوردن باشد که متاسفانه از آنها بی بهره ایم و همچنین اگر کلاس و کارگاهی هم برقرار گردد منوط به داشتن سرمایه ای است که عده ای در همان گام اول و مسئله مادی دچار مشکلاتی هستند.

در ساده ترین راه حل موجود می تواند برگزاری پی در پی جشنواره های فیلم و مستند استانی باشد، جشنواره هایی که در سطح شهر بتواند سر و صدا کند و آثار هنرمندان به میزبانی یک سینما در شهر به نمایش دراید و دیده شود و باعث این امر باشد که فیلمساز به طور مداوم به کار گرفته شود و فعالیت نماید ، حتی اگر جایزه ای در نظر گرفته نشود باز فیلمسازان کم توقطع استان راضی خواهند بود اما با نگاهی دقیق متوجه می شویم که از این طرح هم بی بهره ایم.

متاسفانه در استان گیلان و حتی در شهرستان رشت با وجود تعداد زیاد نهاد و سازمان ارزشی و انقلابی ، آب از آب تکان نمی خورد و گمان می رود که با وجود حتی هزار راه و طرح باز هم چیزی نصیب هنرمندان ارزشی و علاقه مند به این رشته در استان نمی شود ، شاید مسئله ی اصلی در بیان طرح ها و راه ها نبوده و مشکل قابل مشاهده تر در اهمیت ندانستن فیلم و مستند به عنوان رسانه ای قدرتمند است و اینگونه می شود که به جای راه اندازی پیام های ارزشی و مشکل گشای اسلامی ، شاهد به راه افتادن کارناوال های فریبنده به تجمل گرایی و فاقد پیام اخلاقی و به درد بخور می شویم که تیترهای اول استان گیلان را شکا می دهند.

به امید همت مسئولین در این عرصه…