پایگاه خبری تحلیلی 8دی نیوز
https://www.8deynews.com
سوءاستفاده ممنوع!
چه کسانی امروز نگران “اعتدال” شدهاند؟!/ افراطیون معروف برای جلب آرای جامعه، جامه اعتدال به تن کردهاند
اعتدال، مفهومی است که این روزها به شدت مورد توجه جناحهای سیاسی به خصوص جناح منتسب به اصلاحطلبان و البته طرفداران دولت قرار دارد و مرتباً نیز بر این نکته تأکید میشود که مجلس دهم و آرای مردم باید اعتدالی باشد.
اعتدال، مفهومی است که این روزها به شدت مورد توجه جناحهای سیاسی به خصوص جناح منتسب به اصلاحطلبان و البته طرفداران دولت قرار دارد و مرتباً نیز بر این نکته تأکید میشود که مجلس دهم و آرای مردم باید اعتدالی باشد. اعتدال یکی از مهمترین ویژگیهای هر حرکت اصیلی در یک رقابت سیاسی است و میتواند جلوی بسیاری از آفات تندروی در برهههای مختلف را بگیرد؛ تندرویهایی که به نوعی کشور را دچار آسیب و ضعفهای ناشی از فعالیتهای سیاسی میکند، حتی در احادیث و مطالب دینی نیز بر بحث اعتدال و میانهروی و بر این نکته تأکید شده که میانهروی بهترین راه و منش است، با این حال اعتدال نیز مانند هر مفهوم دیگری میتواند مورد سوءاستفاده و جعل قرار بگیرد و همان گونه که از مفاهیم زیبایی همچون اصلاحات و سازندگی یا حتی عدالت به نفع فعالیتهای سیاسی خاص سوءاستفاده شد، این واژه نیز مورد استفاده ابزاری قرار بگیرد؛ استفادهای که در نهایت میتواند عملاً تبدیل به خاطرهای تلخ در حافظه جمعی ایرانیان شود.
حالا با تمام این تفاسیر سؤال اینجاست که کسانی که امروز تابلوی اعتدال را در دست دارند تا چه اندازه در سابقه فعالیت سیاسی خود، نشانهای از اعتدال و میانهروی در فعالیتهای سیاسی خود دارند.
اعتدال در آینه تاریخ
اعتدال و میانهروی و شعارهای مرتبط با آن سابقه طولانی در تاریخ سیاسی ایران دارد و گروههای مختلف در مقاطع گوناگون سعی کردند در یک فضای دوقطبی سیاسی به منظور جذب بیشتر مردم به سمت خود از شعار اعتدال استفاده کنند تا بتوانند هویتی مشخص نسبت به مقاطع مختلف داشته باشند.
اولین بار در دوران مشروطه بود که جمعی از سیاستمداران ایرانی نام اعتدالی را بر خود نهادند و تلاش کردند با دوری از حرکتهای رادیکال خود را طرفدار اصلاحات متعادل جلوه داده و در مجلس آرای مردم را به خود جلب کنند. این جناح در مقابل جناح عامیون یا دموکراتها قرار داشت.
بسیاری از کسبه و اصناف که پیرو سیدعبدالله بهبهانی بودند از اعتدالیون طرفداری میکردند و این سخن اتهامآمیز آنها را پذیرفتند که عقاید و مرام حزب دموکرات با اصول و مبانی دین تطبیق نمیکند. خطرات حزب دموکرات در مورد تفکیک دین از دولت، بارها و بارها از جانب اعتدالیون مطرح میشد تا این مدعا اثبات شود که دموکراتها دشمن روحانیت هستند، حتی ستارخان و باقرخان (قهرمانان تبریز) که با آن شور و هیجان در تبریز به روحانیون محافظهکار انجمن اسلامیه یورش برده بودند، وقتی در تهران مستقر شدند از اعتدالیون هواداری کردند.
در دوران پس از انقلاب اسلامی اگر بنا را بر تشکیل خط سومی سیاسی بین دو جناح اصلی فعال در کشور بگذاریم، عملاً از زمان مجلس پنجم ما شاهد تشکیل حزب کارگزاران به عنوان خط سوم در سیاست داخلی کشور بودیم که در مجلس پنجم و مجالس بعدی حضوری چشمگیر داشتند. با این حال به نظر میرسد در رقابتهای انتخاباتی جدید شاهد تشکیل نوعی ائتلاف برای تشکیل مجلسی جدید هستیم.
مجلسی که قرار است مدعی عملکرد اعتدالی باشد و از ترکیب کارگزاران و همچنین اصلاحطلبان به ترکیبی برای مقابله با جناح اصولگرایان یا به تعبیر طرف مقابل افراطیون باشند. با این حال سؤال اینجاست که اگر فرض بر عملکرد اعتدالی طرف مقابل باشد، باید عملکرد کسانی که دم از تشکیل چنین مجلسی میزنند نیز مورد بررسی قرار گیرد که آیا این افراد تاکنون در سیاست عملکردی در این جهت داشتهاند یا تنها به دنبال بهرهگیری از این تابلو جهت نیل به اهداف سیاسی خود هستند.
نگران اعتدال چه کسانی هستند
یکی از کسانی که در این باره مطالب مفصلی در شماره روز پنجشنبه روزنامه اعتماد نگاشته است، حمیدرضا جلاییپور از اعضای حزب منحله مشارکت است که بر تشکیل یک مجلس اعتدالی تأکید کرده است.
وی در یادداشتی که برای این روزنامه نوشته قضیه انتخابات را این گونه حلاجی کرده است: اهمیت لیست اصلاحطلبان در دو نکته است؛ اول اینکه در ٢٠ سال گذشته تا به حال اینقدر اصلاحطلبان منسجم نبودهاند که یک لیست واحد ارائه دهند، با وجود جبهه وسیعی که اصلاحطلبان دارند موفق شدند یک لیست دهند. در شرایطی این لیست داده شده که تندروها فضای محدودی را برای فعالیت اصلاحطلبان ایجاد کردهاند. با توجه به این محدودیتها انسجام اصلاحطلبان هم برای مجلس و هم برای خبرگان بسیار قابل اهمیت است. اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس دهم از لیست ائتلافی شورای عالی سیاستگذاری و در انتخابات خبرگان از لیست مورد حمایت هاشمی حمایت میکنند.
جلاییپور در بخشی دیگر از یادداشت خود آورده است: آرایش سیاسی بین طرفداران برجام و مخالفان برجام است. پس از هشت سال افراطیگری کشور به میانهروی نیاز داشت. این انتخابات نیز گام بعدی پس از گام سال ٩٢ است. قوه مجریه را مردم در سال ٩٢ از افراطیگری نجات دادند. اگر اکثریت مجلس دهم نیز به دست افراطیها نیفتد، گام دوم خواهد بود. میتوان گفت که پیام سیاسی لیست ائتلافی «نه» به افراطیگری است، البته به این معنا نیست که بخواهیم افراطیها را ریشهکن کنیم. موردی ندارد که افراطیها اقلیتی در مجلس داشته باشند. ریشهکنی بالذات بد است. آنها در اقلیت میتوانند مفید باشند اما اگر اکثریتی در مجلس داشته باشند، مشابه وضعیت مجلس نهم میشود.
حالا سؤال اینجاست که قرار است با لیست پیشنهادی آقای جلاییپور چه کسانی بر سر کار بیایند و چه کسانی تا کنون در مسیر افراطگرایی حرکت کردهاند، شاید نگاهی به اتفاقات چند سال گذشته پاسخ خوبی به این مسئله باشد.
لیست حامیان جلاییپور چه میگوید
جلاییپور اگر نگاهی به طیفهای مختلف دور و بر اطراف خود و سابقه آنها بیندازد به خوبی متوجه میشود که نمیتواند عملکرد همطیفان خود را اعتدالی بنامد. تجربه فتنه ۸۸ و اتفاقاتی که پس از آن بر سر کشور روی داد به خوبی این مسئله را نشان میدهد.
جلاییپور نمیتواند منکر این مسئله باشد که مصطفی تاجزاده کسی که هم اکنون به صورت مرتب از زندان بیانیههای هتاکانه منتشر میکند، از کسانی بود که عملاً میز انتخابات سال ۸۸ را برهم زد.
کسانی چون مرعشی و کرباسچی با سوابق تخلفات اقتصادی به هیچ عنوان نمیتوانند مدعی عملکرد اعتدالی باشند. شاید یادآوری این نکته لازم باشد که مرعشی در فتنه سال ۸۸ یک سال به زندان محکوم شد و پیش از آن نیز در کارهای مالی یدطولایی در مجلس داشته است.
عباس سلیمینمین در گفتوگویی به این نکته اشاره میکند که در انتخابات مجلس پنجم مرعشی از طرف هاشمیرفسنجانی رئیسجمهور وقت تلاش میکرد نمایندگانی که قصد حضور در رقابتهای انتخاباتی را داشتند، با خرید مسائل مالی عملاً در مجلس اجیر کند و انتشار عمومی این خبر منجر به توقف این تلاشها شد.
کارنامه آقای کرباسچی در جریان فساد در شهرداری تهران نیز کاملاً مسجل است. در نهایت با فشار دولت بود که کرباسچی مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد. اگر بخواهیم به این لیست ادامه بدهیم باز هم میتوان اسامی دیگری را اضافه کرد.
جلاییپور شاید رجبعلی مزروعی را به خاطر بیاورد. یکی از دوستان اعتدالی همین لیست که هم اکنون در انگلستان اقامت دارد و به انتشار بیانیههای ساختارشکن میپردازد. دو تشکل سیاسی مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی که اعضای آن از جمله شکوریراد از جمله اصلیترین طرفداران این لیست اعتدالی محسوب میشوند، هم اکنون به حکم دستگاه قضایی منحل شدهاند.
باز هم میتوان به ادامه ذکر این افراد در خصوص بحث حمایت از لیست اعتدالی ادامه داد. خانم حقیقتجو هم جزو حامیان این لیست اعتدالی است که هم اکنون در امریکا اقامت دارد و به بیان مطالب گوناگون بر ضدنظام میپردازد و حتی اگر همین الان هم به کشور بازگردد، به جرم خیانت مورد محاکمه قرار میگیرد.
به این لیست میتوان تعداد بیشتری را اضافه کرد، به عنوان مثال محمدرضا خاتمی که مواضع وی در فتنه ۸۸ کاملاً روشن و واضح است.
در نقطه مقابل شاید حمایت جمعی از فراریان اصلاحطلب فعال در رسانههای خارجی در این لیست نیز جالب توجه باشد، از جمله این افراد میتوان به حسین باستانی و مرتضی کاظمیان اشاره کرد که جزو تحلیلگران در بیبیسی فارسی محسوب میشوند و در گزارشهایی به صراحت از لیست موسوم به اعتدال حمایت کردهاند.
اکبر گنجی نیز طی مقالهای در رایو فردا خواستار حمایت از لیست اصلاحطلبان و عدمرأی به برخی از اعضای لیست خبرگان شد. علی افشاری نیز طی مقالاتی دیگر واکنشی مشابه نشان داد.
این افراد حتی به هاشمیرفسنجانی در دهه ۷۰ رحم نکردند و در جریان رقابتهای انتخاباتی مجلس ششم وی را مورد شدیدترین هتاکیها قرار دادند.
سوءاستفاده ممنوع
حالا با ذکر تمام این سوابق جلاییپور نمیتواند مدعی حضور یک لیست اعتدالی در مجلس باشد. این لیست تنها چیزی که در خود ندارد، اعتدال است. شاید وقت آن باشد که حامیان این لیست با مردم صادقانهتر سخن بگویند و به اهداف اصلی خود درباره حضور در انتخابات اعتراف کنند و نه اینکه مفهوم زیبایی همچون اعتدال را مورد سوءاستفاده انتخاباتی خود قرار داده و به عنوان سپری از آن استفاده کنند.
منبع: جوان
نظرات