در جشنواره 34 چه گذشت؛

جشنواره فجر “انقلاب” یا “ضد انقلاب”/نفوذ اسکار در تار و پود جشنواره ای که قرار بود انقلابی باشد

افتخار مسئولین سینمایی ما به فیلمهایی از جشنواره فجر است که از میان ۱۰ اثر ۹ فیلم فقط به موضوع اجتماعی و عدم پیام مفید می پردازد و بیشتر خوراک جشنواره های ضد ایرانی اسلامی غربی است.

جشنواره فجر “انقلاب” یا “ضد انقلاب”/نفوذ اسکار در تار و پود جشنواره ای که قرار بود انقلابی باشد

سرویس سینمایی هشت دی؛ اکنون که چند صباحی از پایان جشنواره فجر انقلاب گدشته و  همه ی قیل و قال ها و تب و تاب ها فروکش کرده است زمان خوبی است تا به بررسی آنچه در مهمترین اتفاق سینمایی ایران جشنواره ۳۴ فجر گذشت بپردازیم و علی رغم همه ی نکات مثبتی که وجود داشت آن را مورد آسیب شناسی قرار دهیم.

ماه پیش بود که جشنواره فیلم فجر با حواشی تند و تیزی به کار خود پایان داد و با بررسی آثار خود ثابت کرد که همچنان برای رسیدن به ساختار و قالب متناسب با شان جشنواره فیلم فجر انقلاب راه زیادی را باید بپیماید!

سخنرانی تاریخی امام خمینی(ره) و اشاره صحبتهایش در باب سینما ، همگان را متوجه این موضوع کرد که تا دیروز سینما به عنوان ابزار اشاعه فحشا عمل می کرد اما امام خمینی(ره) بر این باور بود سینما و رسانه ، ابزاری است که می تواند با توجه به تغییر ماهیت فرهنگی ایران در خدمت نظام جمهوری اسلامی  قرار گیرد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و از سال ۱۳۶۱ برای ساماندهی به وضعیت سینمای کشور، فعالان این عرصه جشنواره سالانه سینمای ایران را به راه انداختند که تاکنون ۳۴ سال است به طور مداوم ادامه دارد.

جشنواره سالانه سینمای ایران ؛ جشنواره فیلم فجر نام گذاری شد و این هم نامی و همزمانی با دهه فجر و جشن پیروزی انقلاب اتفاقی نیست. تمام اهداف و مصادیق این حرکت به طور اتفاقی نبوده و به این معنی است که دهه فجر و سینما و انقلاب همسو با هم حرکت می کنند و سینما همطراز با مبانی فرهنگی انقلاب اسلامی است و اگر هم همطراز نیست حداقل می تواند نقش تاثیر گذاری را بازی کند.

اما روند به گونه ای طی شد که به دو علت عمده جریان سینما با جریان انقلاب اسلامی فاصله گرفت. ۱: اداره سیاسی و دولتی جشنواره ۲: ضعف در نگرش اعتقادی متولیان این عرصه.

متاسفانه جناح بازی و سیاست بازی بیش از حد در وزارت ارشاد که تحت تاثیر دولتی بودن قرار می گیرد باعث شده که این جریان جناحی به سینما نیز نفوذ کند و با توجه به اینکه رئیس این سازمان توسط این وزارتخانه انتخاب می شود بسیار شاهد این قضیه بوده ایم که با تغییر هر دوره دولت سیاست های جشنواره ای هم به جای اینکه فراجناحی باشد ، جناحی می شود.

اما این مسئله در دیگر کشورها به گونه ای دیگر است و مثلا در هالیوود قالب جشنواره اسکار را سیاست و نظام امریکایی در نظر می گیرند و از صرف جناح و دولت خاص دوری می کنند.

در سالهای اخیر ژست قشر روشنفکر در میان هنرمندان که مجذوب هنر فانتزی فرم گرا هستند و نگاه فرهنگی غربی را در لایه های فیلم خود لحاظ می کنند سال به سال بیشتر شد، هنرمندانی که در اثر تنبلی فکری ناشی از بی تعهدی نسبت به کشور و مردم و با ضعف اعتقادی خود ژست متعهدانه و مردم دوستانه گرفته و برای رسیدن به بالاترین آرمان فیلمسازی خود که فقط از دل جشنواره های رنگی با جوایز آبکی بیرون می آید دست به خلق اثر می زنند و از این میان عده ای نیز کاملا کوچ کرده اند و عده ای دیگر نیز پا در هوا در رفت و آمدند.

سند این موضوع را می توان در روند جشنواره فجر در این سالها جستجو کرد، به طوریکه فیلمهایی به عنوان شاخص انتخاب می شوند که در مقام قضاوت یکطرفه و متوهمانه رفته و کشور را فقط پر از فضای دروغ و نیرنگ می پندارند و یا فیلم شاخص یک دوره جشنواره (رستاخیز) به دلیل تحریف های تاریخی و دینی ۲ سال اکرانش متوقف می گردد که نشان از فاصله جشنواره با خواست مردم است و یا در همین جشنواره اخیر فیلم ابد و یک روز با پیام جامعه غرق یک زندگی سگی؛  مورد توجه واقع می شود که نگاه بسیار زشت به جامعه ایران و حتی همسایگانش دارد و کارگردان جوانش بدون هیچ تحلیل اجتماعی و دینی از اوضاع و احوال مردم و منطقه خود را واجد پیامی می داند که خود فاعل به آن است. که این روزها منتقدان ارزشی و اهل سینما هم از این فیلم به عنوان یک ضد ملی یاد کرده اند.

این دست فیلمهایی که مورد توجه داوران جشنواره قرار می گیرد سند محکمی است برای این قضیه که تمام توجه سینما جلب به فرم و ریتم و کارگردانی و حال و هوای کارگردان است و به پیام و تاثیرش در جامعه اهمیتی قائل نیستند.

همچنین از طرفی دیگر تلاش عده ای برای حذف نام “فجر” از جشنواره سالانه سینمای ایران و حتی خارج کردن آن از دهه فجر و شب ۲۲ بهمن و کشاندنش به یک ماه و یا یک روز که این اواخر در برخی رسانه ها از زبان چهره های شاخص سینما مطرح می شود نشان از این موضوع دارد که قصد خارج کردن سینما از مسیر همسو با مبانی انقلاب اسلامی است.از میان فیلمها هم بسیار انگشت شمارند فیلمهایی که که همسو با مبانی انقلاب باشند و اکثرا در جبهه مقابل خوراک دشمنان شده اند و تنها نام فجر از آن باقی مانده است.

اینجاست که ما شاهد نیاز به یک موازی کاری هستیم و می بینیم که جشنواره ارزشی عمار بسیار مناسب تا حدودی جای خالی سینمای ما را پر می کند اما هر ساله از جانب همین دوستان به افراطی گرایی متهم می شود.

در هفته گذشته ایوبی رئیس سازمان سینمایی کشور با ابراز اینکه فرهنگ ما بسیار غنی است عنوان کرد که چرا ما به کشورهای دیگر نفوذ نکنیم و با لحنی کنایه وار و تمسخر ادامه داد که اینهمه نفوذ نفوذ نفوذ می کنند…

حال جا دارد به آقای ایوبی متذکر شویم که دغدغه نفوذ از جانب رهبری این کشور است و سوال کنیم که آیا شما با فیلمی قصد نفوذ دارید که سراسر سیاه نمایی است؟ آیا با اصحابی قصد نفوذ دارید که در ظاهر بماند! در عملکرد سیاسی بازی و جناحی رفتار می کنند و تعهدی به کار ملی ندارند؟ آیا هدف شما برای رسیدن به نفوذ با دستاوردهایی است که تمام آرزویشان گرفتن اسکار است؟ آیا از سیاست های اسکار مطلع نیستید؟ آیا اسکار در پوست و گوشت هنرمندان ما نفوذ نکرده است؟

همچنین آقای ایوبی ادعا می کند که جشنواره و سینمای ایران به هیچ وجه سیاسی نیست ؛ گویا ایشان فراموش کرده اند که با تغییر دولت روی کار آمدند ، سنتی که در مدیران قبلی هم دیده می شد و خبری از روی کار آمدن از مناسبات فرهنگی و هنری نبوده است.

افتخار مسئولین سینمایی ما به فیلمهایی است که از میان ۱۰ اثر ۹ فیلم فقط به موضوع اجتماعی و عدم پیام مفید می پردازد و بیشتر خوراک جشنواره های ضد ایرانی اسلامی غربی است و نه خبری از قهرمان پروری است و نه حتی خبری از تلنگر اجتماعی و نوع ساختارشان هم به گونه ای است که می توان آنها را از تلویزیون های خانگی هم مشاهده کرد و نیازی به سینما رفتن ندارند.

پس بهتر است به جای گرفتن ژست روشنفکرانه تقلید از فرهنگ غربی ، به طور حقیقی به فرهنگ غنی ایرانی اسلامی خود رجوع کنید و به جای تلاش برای تغییر نام و جدا شدن از فجر و گرفتن فرم های هالیوودی حداقل در تقلید نگاهی هم به ساختار آنان بیاندازید که همسو با نظام خودشان است و تصویرساز مبحثی باشیم که به اصالت انسانی و ایرانی اسلامی ما بر می گردد تا از طریق این رسانه قدرتمند جامعه ای یکدست و امیدوار و با اعتقاد و ثبات در تفکر بپرورانید که خود به خود به نفوذ در جهان خواهد انجامید. همانگونه که انقلاب ما در جهان نفوذ کرد اما سینما نفوذ نکرد پس به حکم عقل جدا کردن سینما از انقلاب و فجر به نابودی و کم اثرترین حالت خود می انجامد.

 

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه